تربیت و تأمین معلم در ایران (گذشته، حال و آینده)
دورهء ششم-کاهش توسعه مراکز تربیت معلم و دبیر و گسترش اندیشه تأمین معلم از راههای مختلف
الف)در فاصلهء سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ مجددا از تعداد مراکز تربیت معلم و تعداد دانشجویان آنها کاسته میشود؛به گونهای که در سالهای اخیر نامی از مراکز تربیت معلم روستایی،عشایری و…نمیبینیم.فعالیت مراکز تربیت معلم فنی و حرفهای نیز متوقف شده و تعداد دانشجویان متعهد دبیری مراکز تربیت معلم دو ساله و تربیت دبیر دانشگاهها به حد اقل خود رسیده است.
ب)با اجرای نظام جدید متوسطه و توسعهء مراکز فنی و حرفهای و کاردانش،تربیت و تأمین کارکنان فنی و حرفهای از جمله اولویتهای آموزش و پرورش بوده است ولی مدارک و مستندات لازم دیده نمیشود که چرا فعالیت مراکز تربیت فنی و حرفهای به
تدریج متوقف شده و پذیرش دانشجو در این مراکز به صفر رسیده است و مراکز عالی فنی و حرفهای آزاد توسعه یافتهاند.
پ)به رغم تعطیلی تدریجی مراکز تربیت معلم روستایی،در این دهه فکر تأسیس مراکز تربیت معلم سه ساله برای تأمین معلم در مناطق محروم مطرح شده ولی پس از سه تا چهار سال فعالیت،این مراکز تأمین نیرو رو به تعطیل در حرکتند.
ت)دانشگاه تربیت معلم ایران که مهمترین مرکز تربیت و تأمین دبیران مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش بوده است،در دههء ۸۰-۱۳۷۰ در اهداف و سیاستهای خود تجدید نظر کرده و منابع انسانی و مادی خود را در جهت تربیت و تأمین دبیران مورد نیاز آموزش و پرورش قرار نداده است.در این دانشگاه که در گذشته مهمترین مرکز تربیت دبیر در ایران بوده است،هم اکنون نزدیک به ۳ درصد دانشجویان در رشتهء دبیری تحصیل میکنند.به همین دلیل،اندیشهء تغییر نام دانشگاه نیز قوت گرفته است. دانشگاههای دیگر تربیت معلم در تبریز،اراک،کاشان،یزد،سبزوار و سیستان و بلوچستان که در گذشته بخشی از دانشگاه تربیت معلم تهران بوده و یا فعالیت مستقل داشتهاند،از اهداف زمان تأسیس خود دور شدهاند و هم اکنون قسمتی از دانشگاه منطقه محسوب میگردند این مراکز،خود را وابسته به دانشگاه تربیت معلم تهران نمیدانند و شمار دانشجویان متعهد دبیری آنها نیز به حد اقل رسیده است.
ث)دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در این دهه توسعه یافته و در سال ۱۳۸۱ علاوه بر تربیت دبیر فنی و حرفهای،به تربیت دبیران در رشتههای دیگر نیز اقدام کرده است.
این دانشگاه در سازمان مرکزی وزارت آموزش و پرورش به عنوان یک سازمان وابسته معرفی شده و درصدی از نیاز به دبیر به ویژه دبیران فنی و حرفهای وزارت آموزش و پرورش را برطرف میکند.
ج)تأمین معلمان و دبیران آموزش و پرورش در دههء ۸۰-۱۳۷۰ از راههای متعدد صورت گرفته است.یکی از این راهها اجرای طرح سرباز معلم بوده است.
وزارت آموزش و پرورش در اواخر سال ۱۳۸۰ شرایط و نحوهء به کارگیری سرباز معلم در آموزش و پرورش را به شرح زیر اعلام کرد:
“وزارت آموزش و پرورش به منظور تأمین بخشی از نیروی انسانی از بین مشمولان واجد شرایط و دارای مدرک تحصیلی دیپلم،فوق دیپلم،لیسانس و فوق لیسانس،سرباز معلم جذب میکند.متقاضیان باید دفترچهء آماده به خدمت بدون مهر غیبت داشته باشند،افراد واجد شرایط جهت ثبت نام به ادارهء کل آموزش و پرورش استان محل اخذ دفترچه،مراجعه نمایند.مهلت ثبت نام تا تاریخ ۱۰/۱۱/۱۳۸۰ میباشد.”
دقت در مفاد درخواست وزارت آموزش و پرورش مؤید این مطلب است که این وزارت خانه تصمیم دارد قسمتی از نیازهای نیروی انسانی خود در سطوح دیپلم،فوق دیپلم،لیسانس و فوق لیسانس را از این طریق برطرف کند و آموزش دانشآموزان روستایی و شهری را در دورههای مختلف تحصیلی برعهدهء این افراد بگذارد.
بدیهی است که این روش به شکلی که هماکنون انجام میگیرد،نمیتواند به بهسازی کیفی فرایند آموزش و پرورش در ایران کمک کند.
چ)وزارت آموزش و پرورش در دههء ۱۳۸۰-۱۳۷۰ درصد قابل توجهی از معلمان مورد نیاز خود در دورهء ابتدایی را از طریق طرح استخدام رسمی آموزشیاران نهضت سوادآموزی تأمین کرده است و دلیل این امر را وجود قانون مصوب مجلس در این زمینه میداند.
این روش برای ایجاد انگیزه در گرایش به حضور در کلاسهای سوادآموزی و تقویت طرح آموزشیاران مفید بوده است ولی تأمین معلمان دوره حساس و مهم ابتدایی از این طریق قابل تأمل است و مسلما طرح تأمین معلمان ابتدایی شهر و روستا از میان فارغ التحصیلان رشته آموزش ابتدایی بهتر و منطقیتر به نظر میرسد،زیرا سطح
تحصیلات معلمان ابتدایی بالاتر است و مواد درسی دورهء دو ساله،آنان را برای ایفای این نقش بهتر آماده میکند.
ح)طبق مصوبهء وزارت علوم،تحقیقات و فنآوری قرار بر این بوده است که فارغ التحصیلان لیسانس و بالاتر دانشگاهها پس از شرکت در امتحان استخدامی وزارت آموزش و پرورش در دورهء یک ساله به استخدام درآیند.این مصوبه نیز تاکنون اجرا نشده است و همه ساله تعدادی از دواطلبان با گذرانیدن دورهای کوتاه به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمدهاند.
این امر هم نشان میدهد که مطالعهء همه جانبه در مورد اجرای این برنامه صورت نگرفته و وزارت آموزش و پرورش در عمل نتوانسته است این مصوبه را اجرا کند.
خ)طرحهای تأمین معلم از راههای زیر سالها در وزارت آموزش و پرورش اجرا شده است.
-استخدام معلمان موقت تماموقت وزارت آموزش و پرورش -خدمت در نوبت دوم توسط کادر شاغل نوبت اول -پرداخت حق التدریس به داوطلبان.
بدیهی است اینگونه روشها نمیتواند به بهسازی کیفی آموزش و پرورش کمک کنند.البته استفاده از آنها در موارد اضطراری توجیه دارد.
د)طی سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱ اکثر مراکز تربیت معلم موجود از نظر ضوابط تأسیس و نیروی انسانی،مورد تأیید وزارت علوم تحقیقات و فنآوری قرار گرفتهاند و تربیت معلمان مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش برای دورههای ابتدایی و راهنمایی عملا از این طریق تأیید شده است.
در تشکیلات جدید وزارت آموزش و پرورش مصوب ۱۳۸۰،برای اولین بار نام دفتر یا ادارهء کل تربیت معلم که مدت نیم قرن برنامهریزی،سازماندهی،رهبری و هدایت و نظارت بر فعالیت مراکز تربیت معلم را برعهده داشته است،به دفتر ارتقای
علمی منابع انسانی تغییر یافته است و البته استناد لازم برای تغییر این نام با توجه به بار معنوی،سابقهء تاریخی و منابع جهانی آن دیده نمیشود.
در مورد گسترش دورهء آمادگی در وزارت آموزش و پرورش و ادارهء این دوره با بودجهء دولت،بین مقامات سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور،صاحبنظران تعلیم و تربیت و مقامات وزارت آموزش و پرورش و کارشناسان این دوره اختلاف نظر وجود دارد.به رغم تأکید صاحبنظران طرح تغییر نظام آموزش و پرورش مصوب ۱۳۶۷ بر ضرورت گسترش این دوره در سال تحصیلی ۸۱-۱۳۸۰،از حدود ۰۰۰/۱۷۰۰ کودک پنجساله،تعداد ۳۲۹۰۶۲ نوآموز در ۹۵۸۱ آموزشگاه تحت تربیت قرار گرفتهاند مطالعهء سیر تاریخی این دوره نشان میدهد که در ساختار آموزشی مصوب ۱۳۴۴،دورهء کودکستان پیشبینی شده و اساسنامهء تأسیس این دوره در سال ۱۳۴۹ به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده است.برای تأمین مربیان این دوره نیز مرکز تربیت مربی کودک به وجود آمده و در بعضی از دانشگاههای کشور،رشتهء آموزش و پرورش پیشدبستانی دایر شده است.
به رغم دلایل علمی و پژوهشی مبتنی بر اثربخشی دورهء پیشدبستانی در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان ابتدایی و همچنین،مصوبات شواری عالی آموزش و پرورش، شورای عالی انقلاب فرهنگی و تأکید متخصصان تعلیم و تربیت،هنوز سیاست مدون و روشنی در این زمینه وجود ندارد و حتی بعضی از افرادی که قبلا برای فعالیت در این دوره تربیت شدهاند،در دوره ابتدایی تدریس میکنند.مراکز تربیت مربیان این دوره نیز در وزارت آموزش و پرورش تعطیل شده است.
ذ)در دههء ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ طبق مطالعات و پیشنهادهای سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور،هیأت دولت شاخصهایی را در مورد حد نصاب دانشآموزان در دورههای مختلف تحصیلی در شهر و روستا و نحوهء برآورد نیروی انسانی مورد نیاز هر دوره تحصیلی تصویب و برای اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ کرد.این امر موجب شده است که کلاسهای کمجمعیت دانشآموزی در شهر و روستا جای خود را
به کلاسهایی با حد نصاب مقرر دهد و در نتیجه،روند رشد نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش کاهش یابد.
شاخصهای مصوب مبتنی بر پژوهشهای لازم،مطالعات تطبیقی و ویژگیهای هر درس و هر دوره و شرایط واقعی پراکندگی مدارس در شهر و روستا نیست و مورد قبول کارشناسان و بعضی از مقامات مسؤول وزارت آموزش و پرورش نیز نمیباشد. این امر در برنامهریزی و برآورد نیروی انسانی مورد نیاز این وزارتخانه مشکلاتی پدید آورده و در محدود شدن مراکز تربیت معلم و کاهش ردیفهای استخدامی نیز مؤثر بوده است.
ر)از موارد دیگری که در کاهش شمار دانشجویان مراکز تربیت معلم و تربیت دبیر در دههء ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ مؤثر بوده است،تقویت تفکر استخدام فارغ التحصیلان دانشگاههای مختلف پس از گذراندن دورهء خاص معلمی است.
هماکنون نزدیک به…/..۶/۱ دانشجو در دانشگاههای دولتی،دانشگاه آزاد اسلامی و مراکز آموزش عالی تحصیلی میکنند.تعداد قابل توجهی از این دانشجویان که اشتغال در دورههای تحصیلی وزارت آموزش و پرورش علاقهمندند.به همین دلیل، برنامهریزان آموزشی در سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور این تفکر را تقویت میکنند که به جای توسعهء مراکز تربیت معلم و اجرای قانون متعهدین خدمت،بهتر است وزارت آموزش و پرورش نیروی انسانی مورد نیاز خود را همه ساله از طریق برگزاری مسابقات استخدامی با شرکت فارغ التحصیلان داوطلب دانشگاهها تأمین کند. لازم است این افراد نیز از دو راه برای تدریس در مراکز آموزشی آمده شوند:
۱-گذراندن دورههای کوتاهمدت آموزش با برنامهریزی وزارت آموزش و پرورش. ۲-گذراندن دورهء یک سالهء تربیت دبیر که برنامهء آن به تصویب وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری رسیده است.دلایل طرفداران این فکر عبارت است از:
۱-شماره فارغ التحصیلان دانشگاهها افزایش یافته است و دولت به ناچار باید برای اشتغال آنان در سازمانهای مختلف-از جمله وزارت آموزش و پرورش-اقدام کند.
۲-اجرای قانون متعهدین دبیری ضرورتی ندارد و دولت مجبور نیست هزینهء تحصیلی متعهدین دبیری را پرداخت کند یا بودجهای برای تأمین هزینههای شبانهروزی دانشجویان اختصاص دهد.
۳-افرادی که از طریق مسابقهء استخدامی و با گذراندن دورهء معلمی به خدمت وزارت آموزش و پرورش درمیآیند،از نظر توان تدریس و ایفای نقشهای معلمی با فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم و دبیر تفاوت قابل ملاحظهای ندارند و حتی میتوان افراد مناسبتری را برای خدمت در این وزارتخانه انتخاب کرد.
۴-ضرورت استفاده از دارندگان مدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر برای تدریس در دورههای تحصیلی حتی دورهء ابتدایی و در نتیجه،کاهش نیاز وزارت آموزش و پرورش به معلمان دیپلم و فوقدیپلم.
از مجموعهء آمار مربوط به مراکز تربیت معلم و دیدگاهها و طرحهای مختلف چنین برمیآید که وزارت آموزش و پرورش به نیروی انسانی جدید نیاز دارد.این دلایل مستعدند؛از جمله:
۱-سالیانه بهطور متوسط نزدیک به ۰۰۰/۴۰ نفر از افراد با تجربه که معمولا حدود ۳۰ سال خدمت کردهاند،برابر مقرارت بازنشسته میشوند.به این ترتیب،شمار شاغلین وزارت آموزش و پرورش کاهش مییابد.
۲-وجود طرح سرباز معلم و اجرای آن در دورههای مختلف تحصیلی نیز مؤید نیاز این وزارتخانه به نیروی انسانی جدید است.
۳-استفاده از نیروی حق التدریس بهطور گسترده در دورههای راهنمایی و متوسطه مؤید این نیاز است.
۴-استفاده از نیروی انسانی شاغل در نوبت صبح،در نوبتهای عصر و یا شب نیز نیاز این وزارتخانه را به نیروی انسانی تأیید میکند.
۵-آگهی استخدام سالانهء این وزارتخانه و پذیرش تعدادی از فارغ التحصیلان دیپلم و لیسانس آزاد کشور نیز مؤید این ضرورت است.
۶-توزیع نامتناسب معلمان ایران در شهر و روستا،مدارس دخترانه و پسرانه و دورههای مختلف تحصیلی نیز دلیل دیگری بر نیاز وزارت آموزش و پرورش در بعضی از مناطق کشور به نیروی انسانی جدید است.
۷-درصد قابل توجهی از معلمان تدریس دروسی را برعهده دارند که در آنها تخصص لازم را ندارند و در رشته مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش تحصیل نکردهاند ولی در این وزارتخانه شاغلاند.
۸-ضرورت برخورداری گروههای سنی ۵ و ۶ ساله،۱۰-۶ ساله،۱۳-۱۱ ساله و ۱۷-۱۴ ساله از آموزش و پرورش پیش دبستانی،عمومی و متوسط به موجب قوانین مصوب(هماکنون درصد قابل ملاحظهای از کودکان و نوجوانان در دورهء متوسطه، راهنمایی و حتی ابتدایی در مدرسه حضور ندارند).
بنابراین،فراهم کردن امکانات ادامه تحصیل گروه یاد شده،اجرای قوانین تعلیمات عمومی و اجباری،تقسیم کار براساس تخصص و تماموقت کردن معلمان موجود،نیاز این وزارتخانه را به نیروی انسانی جدید و واجد شرایط تأیید میکند.
آخرین تفکرات و دیدگاهها در ۳ سند معتبر در مورد تربی و تأمین معلم در وزارت آموزش و پرورش
۱-وضعیت تربیت و تأمین معلم در طرح تغییر نظام آموزش و پرورش ایران مصوب ۱۳۶۷.
۲-وضعیت تربیت و تأمین معلم در برنامهء توسعهء اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی ایران ۸۳-۱۳۷۹.
۳-لوایح جدید تربیت و تأمین نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش.
۱-وضعیت تربیت و تأمین معلم در طرح تغییر نظام آموزش و پرورش مصوب سال ۱۳۶۷
-در طرح تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش مصوب سال ۱۳۶۷ در قسمت اصول آموزش و پرورش اصول،۳۵،۳۶،۳۷ و ۳۸،۳۹،۴۰،۴۱،۴۲،۴۳،۴۴،به ترتیب،تأمین و ارتقای علمی و حرفهای و تکریم شخصیت معلمان اختصاص یافته و در اصل سی و هفتم آمده است:
“معلم باید همانند سایر کارکنان به صورت تماموقت در مدرسه حاضر باشد و تنها به شغل معلمی اشتغال داشته باشد.ساعات موظف تدریس معلمان باید با توجه به سطح دوره،نوع درس،تعدد دانشآموزان کلاسها و نیز سایر مسؤولیتهای اداری،آموزشی و پرورشی آنان تعیین شود.
در اصل چهل و یکم نیز آمده است: “ایجاد مراکز تربیت معلم و توسعه و امکانات آنها به تناسب دورههای آموزشی و فعالیتهای پرورشی،باید از اولویت برخوردار باشد.”
در اصل چهل و دوم در مورد تربیت مستمر کارکنان مطرح شده است که: “در نظام آموزش و پرورش،تعلیم و تریبت مستمر کارکنان- خاصه معلمان-مورد توجه و تأکید خواهد بود و باید تسهیلات لازم برای آن فراهم گردد”.
از مفاد اصول یاد شده در زمینهء تربیت،تأمین و ارتقای علمی و حرفهای در طرح تغییر نظام آموزش و پرورش چنین استفاده میشود که در نظام آموزش و پرورش ایران باید به انتخاب معلم شایسته،تکریم شخصیت وی،تربیت مستمر،فراهم کردن زمینه ارتقا و رفاه و بالاخره تماموقت کردن معلمان توجه کرد.
بدیهی است که تحقق اصول یاد شده،مستلزم گسترش مراکز تربیت معلم و تهیهء طرحهای مختلف در جهت جذب،تربیت،استخدام،ارتقا،نگهداری،رفاه و تکریم شخصیت وی است و امر تماموقتکردن معلمان در مدارس،شمار بیشتر معلمان را برای هریک از دورههای تحصیلی میطلبد.
تربیت و تأمین معلم در برنامهء سوم توسعهء اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی در سال ۱۳۸۳-۱۳۷۹
در برنامهء سوم توسعهء اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی در قسمت آموزش و پرورش عمومی در مورد ارتقای کیفیت آموزش و پرورش آمده است:
سیاسیت راهبردی آموزش و پرورش در برنامهء سوم عبارت است از: “ارتقای کیفیت آموزش و پرورش در زمینهء کسب علم،کاربرد علوم و فنون و پرورش اخلاقی و اعتقادی دانشآموزان”.
راهکارهای اجرایی در زمینهء تربیت،تأمین و ارتقای علمی معلمان عبارت است از: ۱-تأکید بر استفاده از معلمان هر رشته در دروس مرتبط،کاهش تراکم دانشآموز در کلاس،بهبود و توسعهء تجهیزات و امکانات آموزشی و کمک آموزشی،تثبیت مدیریت و…استفاده از معلمان یا تجربه در امر مشاوره.
۲-تأکید بر نقش معلم در ارتقای کیفیت آموزش و پرورش از طریق به کارگیری معلمان کارآمد و خلاق،ارتقای مقام و منزلت معلم در جامعه با ایجاد انگیزهء کافی برای خدمت و تأمین معیشت آنان.
۳-تأکید بر استفاده از روشهای مناسب در افزایش میزان بهرهوری نیروی انسانی شاغل در آموزش و پرورش با توجه خاص به ارتقای کارکردی معلمان و تهیه و به کار گیری قانونمند رسانههای آموزشی.
۴-ایجاد تعادل و توازن در امتیازات معلمان شاغل و دارندگان مدارک همسطح در کلیهء دورههای تحصیلی،براساس ساعات موظف و ویژگیهای هر دوره.
۵-ارتقای معلمان واجد شرایط دارای مدرک دیپلم و کاردانی به ویژه در دورهء ابتدایی(حد اقل یک مقطع تحصیلی).
۶-ارتقای تا ۲۰ درصد از کارکنان دارای مدرک کارشناسی به کارشناسی ارشد. ۷-اعمال سیاستهای تشویقی برای معلمان و مربیان پذیرفته شده در دورهء دکترا. ۸-تأکید بر بازنگری محتوای برنامههای آموزشی رشتههای تربیت معلم و ایجاد دورهء تربیت معلم چند رشتهای.
۹-تعیین نرخ حق التدریس معلمان به عنوان ضریبی از حقوق فوق العاده برای ایجاد انگیزه و افزایش ضریب به کارگیری نیروهای موجود.
از سیاستها و راهکارهای اجرایی مربوط به ترتیب و تأمین معلم در برنامهء سوم توسعه چنین برمیآید که کاهش تراکم دانشآموز در کلاس،استفاده از ملعمان هر رشته در دروس مرتبط،استفاده از معلمان با تجربه در امر مشاوره،ارتقای معلمان دیپلم به فوق دیپلم،فوق دیپلم به لیسانس و لیسانس به فوق لیسانس،ایجاد دورهء تربیت معلم چند رشتهای،استفاده از روشهای مناسب برای افزایش میزان بهرهوری نیروی انسانی و …ایجاب میکند که به انتخاب،تربیت و به کارگیری معلمان و ارتقای علمی آنان در طول برنامه توجه شود.
۴-تفکرات جدید در مورد تربیت و تأمین معلم در ایران در قالب لوایح جدید تربیت و تأمین نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش
در فروردین و اردیبشه سال ۱۳۸۱ دو لایحه تحت عناوین زیر توسط وزارت آموزش و پرورش برای تقدیم به مجلس شورای اسلامی به هیأت دولت تقدیم شده است.
۱-لایحه تأمین نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش. این لایحه در ۱۴ ماده و ۴ تبصره تهیه شده است و نکات مهم و مورد توجه آن عبارتاند از: -تأمین و تربیت نیروی انسانی مناطق مختلف کشور از میان داوطلبان بومی
-تأمین معلم از راههای زیر: الف)جذب فارغ التحصیلان دورههای کاردانی،کارشناسی و بالاتر مراکز تربیت معلم و رشتههای دبیر دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور.
ب)فارغ التحصیلان دانشگاههای غیر دبیری پس از گذراندن دورهء ویژهء مهارتهای تعلیم و تربیت.
-تأمین نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش براساس شاخصهای مصوب شواری عالی آموزش و پرورش.
-ارتقای علمی و حرفهای نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش از طریق گذراندن دورههای ضمن خدمت بلند مدت و کوتاهمدت به صورت حضوری، غیرحضوری،پودمانی با همکاری وزارت علوم،تحقیقات و فنآوری و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور.
-اختصاص دادن سهمیهء ویژه به دانشگاهها برای تأمین هیأت علمی و مدرسان دانشگاهها و مراکز عالی وابسته به وزارت آموزش و پرورش در دورههای کارشناسی ارشد و دکترا.
-ایجاد مرکز سنجش صلاحیتهای حرفهای معلمان در وزارت آموزش و پرورش به منظور تعیین نیازها و صلاحیتهای حرفهای مشاغل آموزشی و پرورشی.
-اخذ تعهد برای خدمت دبیری از دانشجویان مراکز تربیت معلم در بدو تحصیل و دانشجویان رشتههای دبیری در آخرین سال تحصیل و فارغ التحصیلان آزاد دانشگاهها در آغاز دورهء ویژهء مهارتهای تعلیم و تربیت.
-تعیین ضوابط برای متعهدان دبیر در خلال تحصیل و بعد از آن.
۲-لایحهء نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش این لایحه نیز در ۲۶ ماده و ۱۵ تبصره تهیه و تقدیم هیأت دولت شده است. مهمترین نکایت این لایحه عبارتند از:
۱-تعریف واژههای مطرح شده در لایحه ۲-نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش باید واجد صلاحیتهای عمومی و شرایط اختصاصی باشد.
۳-تأمین نیروی انسانی مورد نیاز مناطق کشور از میان داوطلبان بومی در اولویت است.
۴-جذب نیروی انساین مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش براساس شاخصهای مصوب شواری عالی آموزش و پرورش صوت میگیرد.
۵-استخدام نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش به مدت پنجسال به طور موقت انجام میشود که حد اقل ۳ سال آن به صورت پیمانی خواهد بود.
۶-اشتغال افراد استخدام شده در وزارت آموزش و پرورش فقط برای کار در منطقهء استخدامی معتبر است و افراد استخدام شده در مناطق دیگر در صورت استخدام مجدد به کار اشتغال مییابند.
۷-حد اقل مدرک تحصیلی برای استخدام در شغل معلمی لیسانس تعیین میشود. ۸-به منظور افزایش انگیزه و جذب افراد واجد شرایط به چرخه معلمی،داوطلبان در یک گروه استخدامی بالاتر نسبت به کارکنان دولت استخدام میشوند.
۹-دورههای بازآموزی و تحصیلی برای معلمان به صورتهای پیوسته،ناپیوسته و پودمانی در مراکز تربیت معلم و دانشگاهها برگزار میشود و گذراندن دورههای مختلف برای معلمان رسمی دارای سابقه خدمت کمتر از ۱۵ سال الزامی است.
۱۰-حدالق ۲۰ درصد ظرفیت دانشگاهها در دورههای تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا به رشتههای مورد نیاز آموزش و پرورش اختصاص یابد.
۱۱-وزارت آموزش و پرورش موظف است براساس ضوابط و معیارهای استاندارد،هر پنج سال یک بار معلمان را مورد ارزیابی قرار دهد و به افراد واجد شرایط،گواهی صلاحیت حرفهای اعطاء کند.تدریس معلمان در کلیهء دورهها منوط به داشتن گواهی مذکور است.
۱۲-معلمان طبق کسب صلاحیتهای مختلف در چهار رتبه علمی طبقهبندی میشوند و معلمان رتبهء چهار،نشان درجهء سه آموزش(دولتی)را دریافت میکنند.
۱۳-حقوق و مزایای معلمان با کسب هر رتبه،حد اقل به میزان ۴۰ درصد نسبت به رتبهء قبلی افزایش مییابد.حقوق کارکنان آموزش و پرورش ۲۰ درصد بیشتر از کارکنان دولت در قانون نظام هماهنگ حقوق خواهد بود.
۱۴-از دانشجویان مراکز تربیت معلم دبیر دانشگاهها و فارغ التحصیلان آزاد دانشگاهها پس از موفقیت در دورهء ویژهء مهارتهای تعلیم و تربیت تعهد خدمت دریافت میشود.
۱۵-تعیین ضوابط برای متعهدان دبیری در خلال تحصیل و بعد از آن. دقت نظر در مفاد لوایح یاد شده و مقایسهء آن با مفاد قوانین مصوب تربیت معلم،به ویژه قانون متعهدان خدمت وزرات آموزش و پرورش،نشان میدهد که برخی از مواد لوایح تکرار شدهاند و به طرح آنها نیازی نبوده است.حتی با تصویب این دو لایحه برخی از امتیازهای قانونی اعطا شده به دانشجویان مراکز تربیت معلم و تربیت دبیر لغو میگردد؛از جملع برخورداری از همهء حقوق و مزایا از ابتدای تعهد دبیری همانند شاغلین.در مواردی نیز پیشنهادهای مندرج در لوایح تازگی دارند و در صورت تصویب میتوانند در نظام جذب،استخدام،نگهداری،ارتقا و بازآموزی معلمان مؤثر باشند؛ مانند: -برآورد نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش براساس شاخصهای مصوب شورای عالی آموزش و پرورش.
-انتخاب داوطلبان معلمی از میان داوطلبان بومی مناطق کشور. -در نظر گرفتن حد اقل مدرک تحصیلی لیسانس برای استخدام در شغل معلمی. -استخدام معلمان با یک گروه استخدامی بالاتر از سایر کارکنان دولت. -قرار گرفتن معلمان براساس صلاحیتهای مختلف در چهار رتبهء علمی.
-پرداخت حقوق به کارکنان آموزش و پرورش به میزان ۲۰ درصد بیشتر از کارکنان دولت.
در مواردی نیز بعضی از مفاد لوایح پیشنهادی آرمانگونه به نظر میرسد و به لحاظ نظام اداری و استخدامی کشور عملی نیست؛مانند استخدام موقت(به مدت پنج سال که حد اقل ۳ سال آن پیمانی باشد).
۵-سیاستهای پیشنهادی برای تربیت و تأمین معلم در ایران و بهسازی کیفی آن
با توجه به مطالب مطرح شده در مورد روند تربیت و تأمین معلم در گذشته و وضعیت کنونی و مفاد لوایح پیشنهادی و طرحهای تغییر نظام آموزش و پرورش،لازم است سیاستهای زیر در مورد آیندهء تربیت و تأمین معلم و بهسازی کیفی آن مورد توجه قرار گیرد.
۱-تغییر نگرش نسبت به معلم و راههای تربیت و تأمین آن در جامعه و در همهء ردههای مدیریتی.
قبول این نکته که تغییر یا اصلاح نظام آموزش و پرورش و حل بسیاری از مسایل آموزش و پرورش ایران درگرو جذب،تربیت و تأمین معلمان شایسته است و سرمایهگذاری در این راه،مناسبترین و ثمر بخشترین سرمایهگذاری میباشد.
وجود این نگرش در مدیران عالی کشور موجب تخصیص اعتبارات بیشتر و تصویب طرحهای مختلف مربوط به تربیت معلمان خواهد بود.
۲-تقویت این باور که معلمی امری فنی و تخصصی است.هرگاه همه.به ویژه مسؤولان برنامهریزی کشور،باور کنند که معلمی همچون پزشکی و دارو سازی و …امری فنی و تخصصی است و بدون کسب صلاحیتهای لازم نمیتوان در مدارس معلمی کرد،به مراکز تربیت معلم و تربیت دبیر اهمیت میدهند و تأمین معلم از این طریق مهمترین سیاست برنامهریزان کشور و وزارت آموزش و پرورش خواهد بود.
۳-تأمین معلم و مدرس با مدارک تحصیلی لیسانس،فوقلیسانس و دکترا با توجه به توسعهء علوم،از جمله علوم تربیتی و روانشناسی و استفاده از معلمان دارای درجهء تحصیلی لیسانس در دورهء ابتدایی و راهنمایی تحصیلی و فوقلیسانس و دکترا در دورهء متوسطه،پیشدانشگاهی،مراکز تربیت معلم و ضمن خدمت فرهنگیان ضرورت دارد.این امر در شورای هماهنگی برنامههای تربیت معلم تصویب گردیده و در نوایح پیشنهادی نیز مورد تأیید قرار گرفته است.
۴-ضرورت بهرهگیری از ساختارهای مختلف تربیت معلم: با گسترش تعلیمات عمومی هشت ساله و دوره متوسطه در شهر و روستا و تنوع رشتههای تحصیلی و بنابر دلایل گفته شده در این مقاله،وزارت آموزش و پرورش به معلمان جدید و واجد شرایط نیاز دارد.برای تأمین نیروی انسانی مورد نیاز مناطق محروم و روستاها لازم است علاوه بر مراکز تربیت دبیر(لیسانس و بالاتر)کماکان مراکز تربیت معلم دو ساله به صورت شبانهروزی به کار خود ادامه دهند و نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش با همکاری وزارت علوم تحقیقات و فنآوری در سطح کاردانی(مناطق محروم)،کارشناسی،کارشناسی ارشد و دکترا در رشتههای مختلف تربیت گردد.برای تحقق بخشیدن به این امر میتوان از روشهای حضوری و نیمهحضوری،پودمانی و…نیز استفاده کرد.ارتقای علمی معلمان شاغل وزارت آموزش و پرورش نیز در گرو توجه به تنوع ساختار عمومی وافقی مراکز تربیت معلم است.
۵-بازآموزی اجباری معلمان شاغل:نظر به پیشرفت علوم و نیاز معلمان به دانشافزایی بیشتر،لازم است دورههای بازآموزی برای همهء کارکنان آموزش و پرورش پیشبینی گردد.به گونهای که حد اقل هر سه سال یکبار هریک از کارکنان این وزارتخانه،اطلاعات جدیدتری به دست آورند و با یافتههای جدید علمی و تربیتی آشنا گردند.
۶-تماموقت کردن معلمان دورههای مختلف تحصیلی:طبق مفاد طرح تغییر نظام آموزش و پرورش ایران و نظر به ضرورت بهسازی فرایند تعلیم و تربیت کودکان، نوجونان لازم است معلمان دورههای مختلف تحصیلی به صورت تماموقت ۳۶ ساعت در هفته فعالیت کنند تا بتوانند ابعاد جمسانی،عاطفی،اجتماعی،اخلاقی و فکری آنان را رشد دهند و فرصت لازم برای تهیهء طرح درسی،بررسی تکالیف دانشآموزان،ارتباط با خانوادهها و شرکت در شوراهای مدرسه و دورههای آموزشی را داشته باشند.این پیشنهاد در بسیاری از نظامهای آموزش و پرورش جهان مورد توجه قرار گرفته و در صورتی که در ایران به اجرا درآید،معلمان وقت بیشتری را در مدرسه به تعلیم و تربیت دانشآموزان اختصاص خواهند داد.
۷-تصویب قوانین و مقرار مناسب در جهت جذب،استخدام،نگهداری،رفاه وارتقای معلمان.
۸-مشارکت دادن معلمان در انجام پروژههای تحقیقاتی و تقویت این باور که هر معلم میتواند یک محقق باشد.
فهرست منابع:
۱-پیاژه،ژان؛روانشناسی و دانش آموزش و پرورش.ترجمه علی محمد کاردان،انتشارات دانشگاه تهران-۱۳۷۰.
۲-رؤوف،علی؛بررسی جنبش جهانی برای بهسازی تربیت معلم،انتشارات پژوهشکده تعلیم و تربیت وزارت آموزش و پرورش،سال ۱۳۷۸.ص ۴۷۴.
۳-سازمان مدیریت و برنامهریزی،آموزش و پرورش عمومی در برنامهء سوم توسعه،سال ۱۳۷۹. ۴-صاف،احمد؛سازمان و قوانین آموزشی و پرورش ایران،انتشارات سمت،سال ۱۳۸۰. ۵-صافی.احمد،سیمای معلم.انتشارات انجمن اولیاء و مربیان وزارت آموزش و پرورش،سال ۱۳۷۸.
۶-صافی،احمد؛تربیت معلم در ایران،هند و پاکستان،انتشارات مدرسه،۱۳۷۴. ۷-کاردان،علی محمد؛روانشناسی و دانش آموزش و پرورش،انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۷۰ ۸-مهر محمدی،محمود؛نگاهی به شیوهء اصلاح و نوع اصلاحات ضروری درتربیت معلم، فصل نامهء تعلیم و تربیت،شمارهء ۳۱،سال ۱۳۷۱.
۹-ملکی،حسن؛صلاحیتهای حرفهای معلمان انتشارات مدرسه،سال ۱۳۷۸. ۱۰-طباطبایی،محیط؛وظیفهء معلم در عصر معلم و عصر کودک،۱۳۵۶.ماهنامهء آموزش و پرورش.
۱۱-وزارت آموزش و پرورش؛آمار آموزش و پرورش سال تحصیلی ۸۱-۱۳۸۰ دفتر فنآوری اطلاعات.
۱۲-وزارت آموزش و پرورش،طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، سال ۱۳۶۷.
۱۳-وزارات آموزش و پرورش؛لوایح پیشنهادی نیروی انسانی،سال ۱۳۸۱. ۱۴-وزارت آموزش و پرورش ویژهنامهء معلم،سال ۱۳۷۶ ستاد مرکزی بزرگداشت مقام معلم. ۱۵-نفیسی،عبد الحسین؛هشت سال تلاش،وزارت آموزش و پرورش.سال ۱۳۷۶.