پیرامون یادگیریعمومی

فرق هوش و ضریب هوشی (بهره هوشی) چیست؟

دکتر مهبد ابراهیمی/ بی بی سی فارسی


تعاریف مختلفی از هوش وجود دارد اما در این‌جا ما هوش را مجموعه توانایی‌ها و مهارتهای شناختی در نظر می‌گیریم که فرد را قادر به جذب، پردازش و بکارگیری اطلاعات می‌کند تا از آن برای یادگیری، تولید فکر و مفاهیم تازه، حل مسأله و ایجاد تغییر در محیط اطراف خود استفاده کند.
ذهن ما برای پردازش اطلاعات از این مهارتهای شناختی استفاده می کند: توجه، حافظه، قضاوت و ارزیابی، استدلال و استنتاج، حل مسأله، محاسبه، تصمیم گیری، تفکر انتزاعی، یادگیری از تجربه و اطلاعات، درک مطلب و مهارتهای زبانی و کلامی و برنامه ریزی. به این ترتیب طیف این توانایی‌ها بسیار وسیع است.
و اما بهره هوشی؛ از دیرباز این سوال برای بشر وجود داشته که چرا بعضی افراد خوب یاد می‌گیرند و ایده‌های عالی خلق می‌کنند اما برخی دیگر نه. چرا برخی کند و دیر یاد می‌گیرند و برخی تند و سریع.
در اواخر قرن نوزدهم به دنبال راهی می گشتند که بتوانند آنها را که خوب یاد می‌گیرند از آنها که خوب یاد نمی‌گیرند تمیز بدهند. یکی از انگیزه‌های اصلی هم این بود می‌خواستند آنچه را آن موقع “عقب ماندگی ذهنی”می‌دانستند با روشی شناسایی کنند و مثلا از سال‌های اول زندگی بفهمند که چه کودکانی خیلی یاد خواهند گرفت و کدام دچار”عقب ماندگی ذهنی” می‌شوند.
طراحی تست‌هایی برای اندازه گیری توانایی‌های شناختی یا پیش‌بینی این توانایی‌ها آغاز شد. تست هوش، که بهره هوشی را اندازه می‌گیرد، کار روانشناس انگلیسی چارلز اسپرمن در ابتدای قرن بیستم است.
اساس نظریه اسپرمن این است که یک هوش عمومی وجود دارد که تعیین کننده توانایی و مهارت‌های ذهنی و فکری افراد است. او متوجه شده بود که مثلا کسانی که مهارت‌های کلامی خوبی دارند در استدلال هم خوب هستند و به این نتیجه رسید که بین این مهارت‌ها ارتباط متقابلی وجود دارد، اما برای برقراری این ارتباطات متقابل نیاز به یک مبنای کلی هست که همه چیز دیگر بر آن بنا شود. اگر بتوانیم این مبنای کلی یا همان هوش عمومی را اندازه‌گیری کنیم می‌توانیم بقیه عملکرد آن را هم پیش‌بینی کنیم. به زبانی ساده اگر پی ساختمان را اندازه بگیری تکلیف بقیه ساختمان روشن می‌شود.
و به این ترتیب بر پایه مدل‌های آماری راه اندازه‌گیری این هوش عمومی (نظریه g) پیدا شد و بهره هوشی نام گرفت.
از همان زمان تا به امروز نظریه‌ای بحث برانگیز بوده و مخالفان و موافقان خود را دارد. تحقیقات بسیاری آن را تایید کرده‌اند و تحقیقات بسیاری آن را رد کرده‌اند. تحقیقات بسیاری هم که بر اساس همین نظریه انجام شده به این نتیجه رسیده‌اند که آی کیو نژادها، طبقات اجتماعی و اقتصادی و جنسیت‌های مختلف با هم تفاوت دارند.
از همه معروفتر شاید کتاب منحنی زنگی-شکل، هوش و ساختار طبقاتی در زندگی آمریکایی است که در ۱۹۹۴ منتشر شد و شاید اساس باور بسیاری از مردم را تشکیل می‌دهد. نویسندگان با استفاده از منحنی توزیع جمعیتی آی کیو استدلال کردند که هوش بهترین معیار پیش‌بینی تحصیل، آینده شغلی، درآمد و موفقیت افراد است که بر اساس عوامل ژنتیکی و محیطی شکل می گیرد و قابل تغییر نیست.
آنها همچنین بین هوش و نژاد (یا ژن) رابطه‌ای می‌دیدند و نگران بودند که “کم‌هوشان” با زاد و ولد بیشتر تعدادشان از “باهوشان” بیشتر شود و به این ترتیب آمریکا “خنگ‌تر” شود.

از میان تحقیقات متعددی که در باره بهره هوشی انجام شده و نتایج مختلفی هم داشته تحقیقی در سال ۲۰۱۲ منتشر شد که از جهات مختلف از جمله از نظر بزرگی جمعیت مورد مطالعه، شاخص بود . چهار پژوهشگری که آن را انجام دادند می‌خواستند روشن کنند این فاکتور هوش عمومی وجود دارد یا نه.
آنها از ۱۱۰ هزار نفر ۱۲ تست هوش آنلاین گرفتند و در نهایت اساس کار را بر ۴۶ هزار نفر قرار دادند. اطلاعاتی که از این تست‌ها گردآوری شد با استفاده از یک متد تحلیل آماری که خود اسپرمن از پیشروان آن بود بررسی شد. نتیجه روشن بود، آی کیو نمی‌توانست تفاوت نتیجه تست این ۴۶ هزار نفر را توضیح دهد. برای این کار باید حداقل سه عامل اساسی را باید همزمان در نظر گرفت: حافظه کوتاه مدت، استدلال، مهارت‌های کلامی.
اما آنها می خواستند مطمئن شوند این یافته آنها صحت دارد یا نه. از این رو از مغز ۱۶ نفر حین انجام تمام آن ۱۲ تست “ام آر آی” کردند و دیدند که نشان دادند هر یک از سه جزء حافظه کوتاه مدت، استدلال، و کلام یکی مدارهای عصبی مجزا و مستقل را در مغز فعال می‌کند. به عبارت دیگر تست آی‌کیو به تنهایی نمی‌تواند عملکرد این سه مدار را ارزیابی کند.
آدام همپشر یکی از این چهار پژوهشگر می‌نویسد: “ارزیابی منفرد مثل آی‌کیو نمی‌تواند تمام تفاوت‌هایی را که بین مهارت‌های شناختی افراد وجود دارد، توضیح دهد. در واقع مدارهای عصبی مختلفی در شکل گیری هوش نقش دارند که هر یک توانایی های خاص خود را دارد. کسی که ممکن در حوزه‌هایی عملکرد خوبی داشته باشد، ممکن است در دو حوزه دیگر عملکرد ضعیفی داشته باشد.”
راجر هایفیلد یکی از این چهار پژوهشگر، در گفتگویی با ایندیپندنت در باره این تحقیق توضیحاتی داده که به بسیاری سوال‌ها در باره ضریب هوش پاسخ می‌دهد: “چندین دهه است که از تست آی کیو برای اندازه‌گیری هوش استفاده می‌شود اما این تست از اساس معیوب است چرا که ماهیت پیچیده ذهن بشر و اجزای مختلف آن را به حساب نمی‌آورد.”

“این خیلی عجیب است که ما دوست داریم مغز بشر را پیچیده‌ترین چیز عالم بدانیم اما هنوز خیلی از ما می‌پذیریم که می توان کارکرد مغز را با این تست به اصطلاح آی‌کیو اندازه گرفت.”
“تقریبا یک قرن یا کمی بیشتر است که مردم فکر می‌کنند بر اساس این هوش عمومی که اغلب در باره‌اش فقط بصورت یک عدد صحبت می‌شود بین افراد و مردم تمایز قائل شد. ما نشان دادیم که این اشتباه است.”
“مطالعاتی که در پنجاه سال گذشته با استفاده از آی کیو انجام شده تفاوت‌های ذاتی بین بهره هوشی نژادها، طبقات اجتماعی و زن و مرد نشان داده‌اند اما یافته‌های ما این نتایج را زیر سوال می‌برد.”
سه انتقاد جدی
بهره هوشی توانایی‌های محدودی مثل تجسم فضایی، تحلیل و محاسبه را اندازه می‌گیرد اما خلاقیت، توان مدیریت، استعداد هنری، مهارت‌های اجتماعی و هوش عاطفی را اندازه نمی‌گیرد. تمام اینها عواملی هستند که در موفقیت و پیشرفت افراد نقش دارند و همگی در کنار هم هوش را شکل می‌دهند. علاوه بر این بهره هوشی مهارت و دانش‌ لازم برای یک کار یا شغل را هم اندازه نمی‌گیرد و در پیش بینی آینده شغلی یا در ارزیابی توانایی‌های فرد برای یک شغل خاص ناکارآمد است.
تست آی‌کیو (آزمون بهره هوشی) تفاوت دیدگاه‌های فرهنگ‌های مختلف در باره هوش را نادیده می‌گیرد و به ارزش‌ها، تفاوت سبک مهارت‌های شناختی و ارتباطی در فرهنگ‌ها و جوامع گوناگون بی‌توجه است. این تست رویکرد و قرائت خاصی از تعریف هوش را مبنا قرار می‌دهد و همه فرهنگ‌ها را با همان تعریف معیار می‌سنجد.

یکی از جدی ترین انتقادهایی که به تست آی‌کیو وارد است نادیده گرفتن مسائل اجتماعی -اقتصادی است. آیا کسی که خوب غذا نخورده یا سوء تغذیه دارد در نتیجه تست هوشش اثر دارد؟ اگر کسی امکان تحصیل مناسب نداشته در نتیجه تست هوشش اثر ندارد؟ آیا تست هوش شاگردان مدرسه فاقد امکانات با مدرسه‌ تفاوت دارد؟ آی‌کیو تمام این مسائل را نادیده می‌گیرد چون اساس آن همان هوش عمومی است که هیچ ربطی به این سوال‌ها ندارد.
کاربرد
در سال‌های اخیر ارزش تست آی کیو بی اندازه کم شده و در تشخیص های پزشکی و روانشناسی اغلب جایی ندارد یا کاربرد بسیار محدودی دارد. اکنون از تست‌های دیگری استفاده می‌شود که رویکرد همه‌جانبه‌تری دارند.
اما برای کسانی که مهارتهای شناختی خود را اندازه بگیرند اکنون تست‌هایی مثل این تست دانشگاه کمبریج وجود دارد که سه معیار استدلال، حافظه کوتاه مدت و مهارت‌های کلامی را می‌سنجد و به کاربر می‌گوید در این سه معیار در بین کسانی که تست داده‌اند در کجا قرار می‌گیرد. البته این تست خود را تست هوش نمی‌داند بلکه خود را تست سنجش سلامت کارکرد ذهن می‌داند.

 

—————————

↩️ کانال مقاله ها 👇

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا