نتایج
از کل پرسشنامههای ارسالی(شامل ۵۴۵ مورد)در مجموع ۴۰۳ پرسشنامه بازگردانده شد که در این بخش،اطلاعات گردآوری شده از طریق آنها به صورت فشرده در قالب دو جدول ارائه شده است۲٫
جدول شمارهء(۱)مربوط به نتایج بررسی سؤال اوّل تحقیق،مشتمل بر ۹ سؤال جزیی است. همانطور که ملاحظه میشود،در ستون اوّل این جدول،سؤالهای تحقیق و در ستونهای دوم و سوم،عوامل کلی و جزیی که برای بررسی هر سؤال تحقیق در پرسشنامهء تحقیق گنجانده شده بود ارائه گردیده است.در ستونهای بعدی،ابتدا میانگین درصدی نمرههای هر عامل جزیی و سپس میانگین نمرههای عوامل کلی مربوط به هر سؤال تحقیق ارائه شده است.درصدهای مزبور،میزان مداخلهء هر عامل را در عدمبه کارگیری یافتههای پژوهشی نشان میدهد.همانگونه که این ارقام نشان میدهند،کلیهء عواملی که در ۹ سؤال زیرمجموعهء سؤال اوّل تحقیق مطرح شده است،در عدماستفاده از یافتههای پژوهشی در تصمیمگیریهای آموزشی دخیل هستند؛اما میزان دخالت آنها یکسان نیست و بعضی از آنها اهمیت بیشتری دارد.
جدول شمارهء(۱)نتیجهء بررسی پرسش ۱ تحقیق
پرسش ۱-عدمبه کارگیری نتایج تحقیقات در سطوح مختلف تصمیمگیری در وزارت آموزش و پرورش ناشی از چه عواملی است؟
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول شمارهء ۲ نتایج بررسی سؤال دوم تحقیق را نشان میدهد.در این سؤال،بررسی سهم هریک از عوامل یاد شده در ۹ سؤال زیرمجموعهء سؤال اوّل تحقیق و رتبهبندی آنها موردنظر بوده است.همانطور که در این جدول ملاحظه میشود،میزان دخالت عوامل مربوط در یک طیف قرار دارد که از ۲۵/۶۵ درصد شروع میشود و تا ۳۷/۸۱ درصد ادامه دارد.
جدول شمارهء(۲)ترتیب عوامل کلی از لحاظ میزان دخالت در عدمبه کارگیری نتایج تحقیقات
(نتیجهء بررسی پرسش ۲ تحقیق)
(به تصویر صفحه مراجعه شود) علاوه بر این،برای بررسی سؤال تحقیق یاد شده میتوان عوامل جزیی زیرمجموعهء عوامل کلی را نیز براساس میانگین نمرههای آنها رتبهبندی کرد.این امر با مراجعه به جدول شمارهء ۱ (ستون میانگین درصدی نمرههای عوامل جزیی)امکانپذیر است۳٫
بحث و نتیجهگیری
در مجموع،نتایج این تحقیق منجر به شناسایی ۹ مانع کلی(مشتمل بر ۴۴ مانع جزیی)و میزان دخالت هریک از آنها در زمینهء استفاده از یافتههای پژوهشی شد.تجزیهء هر مانع کلی به موانع جزیی،به این منظور صورت گرفته است که افراد مورد تحقیق در یک چارچوب یکسان و با ظرافت بیشتر به تعیین میزان دخالت هر عامل اقدام کنند.همانطور که در بخش پیشین ملاحظه شد،هریک از ۹ مانع مزبور مشتمل بر موانع جزیی مربوط و میزان دخالت آنها،در جدول شمارهء (۱)ارائه شده است.بنابراین در این بخش،تنها به تفسیر نتایج پرداخته میشود.بدیهی است که میتوان برای پی بردن به میزان دخالت و رتبهء هریک از عوامل جزیی به جدول شمارهء(۱)و
برای آگاهی از ترتیب دخالت هریک از عوامل کلی به جدول شمارهء(۲)مراجعه کرد.
همانگونه که یافتههای این تحقیق نشان میدهد،مهمترین مانع استفاده از یافتههای پژوهشی در تصمیمگیریها«وجود مشکل در سازمان،تشکیلات و مدیریت آموزش و پرورش»است. بنابراین اگر از تصمیمگیران انتظار میرود که تصمیمهای خود را بر مبنای پژوهش اتخاذ کنند و قبل از گرفتن تصمیم،با پشتوانه قرار دادن یافتههای پژوهشی شقوق مختلف مسأله را مورد بررسی قرار دهند؛قبل از هرچیز باید اصلاحات لازم در سازمان،برنامهریزی و مدیریت آموزش و پرورش صورت گیرد.البته خود این مشکل،یعنی منعطف نبودن سازمان آموزش و پرورش، روزمره عمل کردن به جای داشتن برنامهریزیهای کوتاهمدت و بلندمدت و همچنین مشکلات موجود در مدیریت آن میتواند ناشی از اتخاذ تصمیمهای بدون پشتوانهء پژوهشی باشد.در واقع، این امر دور بستهای را ایجاد کرده که اصلاح آن منوط به ایجاد ارتباط مناسب بین سیاستگذاری، برنامهریزی و پژوهش است.
دومین مانع مهم«فقدان ارتباط متقابل میان تصمیمگیران و پژوهشگران»تشخیص داده شده است.برای عملیاتی کردن این عامل کلی،سه عامل جزیی مطرح شده و طی آن،اینگونه فرض گردیده که عدموجود یک شبکهء همکاری و ارتباط مناسب میان پژوهشگران و تصمیمگیران موجب خواهد شد آنها از همفهمی و دستیابی به یک درک مشترک از اهداف و نیازهای آموزش و پرورش بازمانند.در نتیجه،پژوهشگران بدون درنظر گرفتن نیازهای تصمیمگیران به انجام پژوهشهایی بپردازند که به زعم خودشان مسألهء آموزش و پرورش است و یا در صورتی هم که سفارش انجام پژوهشهایی را از سوی تصمیمگیران دریافت دارند،متوجه حساسیت موضوع نبوده از انجام به موقع پژوهشها و در اختیار گذاشتن نتایج آن مسامحه کنند.پاسخ افراد مورد تحقیق،تأکیدکننده این فرض است.
رتبهء سوم از لحاظ میزان نقش عوامل مزبور در عدماستفاده از یافتههای پژوهشی،توسط دو عامل کلی کسب شده است.این دو عامل که نمرههای یکسانی را کسب کردهاند،شامل«عدم احساس مسؤولیت تصمیمگیران جهت پاسخگویی در برابر استفاده نکردن از نتایج تحقیقات در تصمیمگیریها»و«در اختیار نبودن منابع لازم(مالی،مادی و انسانی)برای عملی کردن نتایج تحقیقات»میباشد.
طبق نظر افراد مورد تحقیق،مسؤول نبودن تصمیمگیران در قبال فرادستان،فرودستان، همتایان و بهطور کل،”جامعه”موجب میشود که آنها رغبتی به استفاده از یافتههای پژوهشی نداشته باشند.البته باید گفت اگر تصمیمگیران از فرهنگ پژوهشی غنی برخوردار بودند،شاید عدممسؤولیت آنان در این زمینه تا این حد اهمیت پیدا نمیکرد؛اما چون این
امر خود از مشکلات گریبانگیر در این زمینه است،این مسأله اهمیت بیشتری مییابد.(در ادامهء بحث،این موضوع خود بهعنوان یکی از موانع مورد بررسی قرار خواهد گرفت.)
دربارهء موانع مالی،مادی و انسانی نیز باید گفت که طبعا کاربرد یافتههای پژوهشی مستلزم ایجاد تغییراتی در امور است که این تغییرات نیازمند منابع لازم،اعماز مالی،مادی و انسانی، است.البته هر تغییری لزوما منابع بیشتری را نمیطلبد؛بلکه بسیاری اوقات میتوان با جابه جا کردن عوامل و شرایط و استفادهء بهینه از منابع،به کیفیت و کمّیت لازم دست یافت.اما با این حال باید اذعان کرد که انجام بسیاری تغییرات مستلزم در اختیار داشتن منابع کافی است.
چهارمین مانع«آسان بودن تصمیمگیری بدون استفاده از نتایج تحقیقات»است.در واقع، همواره در اختیار نداشتن منابع یا اشکال در سازمان و تشکیلات و…نیست که تصمیمگیران را وادار به تصمیمگیری فیالبداهه میکند؛بلکه وجود یک روال و عادت در سازمان بهعنوان یک هنجار و همچنین آسانطلب بودن تصمیمگیران،استفاده از یافتههای پژوهشی را با مشکل مواجه میسازد.این در حالی است که پیآمدهای این آسانطلبی،گاه تصمیمگیرنده را با مشکلات عدیدهای روبهرو میسازد و باعث میشود برای حل یا حداقل پیشگیری از گسترش آن،زمان و توان بسیار بیشتری را صرف کند.
مانع پراهمیت بعدی«فقدان یک نظام اطلاعرسانی و اشاعهء یافتههای پژوهشی»است.در این زمینه باید گفت انجام پژوهشهای مبتنی بر مسائل آموزش و پرورش و با کیفیت بودن آنها یک بعد مسأله است و رساندن یافتههای پژوهشی به اطلاع تصمیمگیران بعد دیگر آن است؛زیرا هرقدر که پژوهشهای مناسبی انجام شود،ولی نتایج آن به موقع و در زمان مناسب در اختیار تصمیمگیران قرار نگیرد کارساز نخواهد بود.در این مورد،علاوه بر نقش انکارناپذیر دسترسی به یافتههای پژوهشی در استفاده از آنها،چگونگی ارائه گزارشهای تحقیقاتی نیز بسیار مهم است؛ زیرا هر گزارشی نمیتواند مورد استفاده قرار گیرد.به همین جهت،تهیهء گزارش مناسب حال تصمیمگیران بسیار مهم است؛به نحوی که نه با ارائه اطلاعات فنی،کمارتباط و بیش از حد موجبات سردرگمی آنها فراهم گردد و نه اینکه باتوجه به مشغلهء زیادی که دارند باعث گرفتن وقت آنان شود.
مانع دیگر«اطمینان نداشتن تصمیمگیران به شیوهء تحقیق و صحت یافتههای پژوهشی»است. در این زمینه باتوجه به رتبهبندی عوامل جزیی میتوان گفت که افراد مورد تحقیق معتقدند اگر تصمیمگیران از یافتههای پژوهشی استفاده نمیکنند،گاه به این سبب است که نسبت به اعتبار نتایج آن اطمینان کافی ندارند.گاهی نیز ضدونقیض بودن یا دستکم مؤید یکدیگر نبودن نتایج بعضی از تحقیقات بهعنوان یک مانع جدی برای استفاده از آنها عمل میکند.در این صورت، تصمیمگیران نه تنها در استفاده از یافتهها با مشکل مواجه میشوند،بلکه ممکن است اعتماد خود
را نسبت به نتایج تحقیقات دیگر نیز از دست بدهند.گاه نیز ممکن است با انجام یک تحقیق در یک زمینهء خاص نتوان به نتایج آن اعتماد کرد؛بلکه لازم باشد که با انجام تحقیقات متعدد به بررسی ابعاد مختلف مسأله پرداخت تا بتوان با اطمینان کافی،نتایج را در تصمیمگیریها به کار برد.
مانع بعدی«غنی نبودن فرهنگ پژوهش و باور نداشتن تحقیق»است.اعتقاد نداشتن به اهمیت، اولویت و کارآیی تحقیق و نگاه کردن به سازوکار پژوهشی بهعنوان یک جنبهء تشریفاتی و زینتی یکی از موانع جدی استفاده از یافتههای پژوهشی است؛زیرا در صورتی که رویکرد تصمیمگیرنده به پژوهش چنین باشد،حتی باوجود در اختیار داشتن مشاوران پژوهشی،دفتر پژوهشی،بانک اطلاعات و…همچنان شقوق مختلف هر تصمیم را به زعم خود محک میزند. بنابراین،بالنده کردن فرهنگ پژوهش تصمیمگیران یکی از درمانهای عاجل این درد است.
آخرین مانع«عدمشجاعت تصمیمگیران برای ایجاد تغییر در روند معمول و مواجه بودن آنان با محدودیتهای قانونی و اجتماعی مانع تغییر»است.در این مورد باید گفت که بهطور مسلم به کارگیری نتایج پژوهشی همواره مستلزم ایجاد تغییراتی در امور است.این تغییرات علاوه بر اینکه ممکن است با نظرها و منافع شخصی خود مسؤولان در تعارض باشد،میتواند معارض منافع افرادی باشد که به نحوی تحتتأثیر تغییرات قرار میگیرند.گاه نیز ممکن است استفاده از یافتههای پژوهشی مستلزم تغییراتی باشد که با قوانین و سیاستهای موجود در تعارض باشد.هر یک از این عوامل میتواند تصمیمگیرنده را وادارد که از به کارگیری یافتهها چشم بپوشد؛اما تصمیمگیرنده دارای اعتماد به نفس و فرهنگ پژوهشی غنی میتواند با محک زدن جوانب امر و اندیشیدن راهکارهای مناسب برای مواجهه با این مقاومتها،دست به ایجاد تغییرات لازم بزند.
بهعنوان نتیجهء کلی این تحقیق میتوان گفت طبق نظر افراد مورد تحقیق،کلیهء عوامل احصا شده،در عدماستفاده از یافتههای پژوهشی در تصمیمگیریها دخیل بودهاند.اما همانطور که میانگین درصدی نمرههای عوامل جزیی(در جدول شمارهء ۱)نشان میدهد،میزان دخالت عوامل مزبور از ۴۹ درصد شروع و تا ۵/۸۵ درصد ادامه دارد.این تفاوت در میزان اهمیت و حساسیت عوامل میتواند جهت برنامهریزیها را برای مواجهه با آنها تعیین کند.
شایان ذکر است که اغلب یافتههای این تحقیق با نتایج پژوهشها و نظرهای کارشناسی ارائه شده در بخش پیشینهء پژوهش همخوانی دارد و علت عدماستناد به آنها در این بخش به خاطر پیشگیری از تطویل کلام بوده است.اما بهطور کلی باید گفت که نتایج این تحقیق بر مطالب نقل شده از منابع مورد استفاده در پیشینهء پژوهش،شامل نظرها و یافتههای پژوهشی مهر محمدی، جانستون،صافی،آرمند،نجفی و ستاری،صحه میگذارد.
محدودیتهای تحقیق
یکی از محدودیتهایی که تحقیق حاضر با آن مواجه بوده،تازه و کمسابقه بودن موضوع است.این امر موجب شده که محقق منابع کافی در اختیار نداشته باشد و به تبع آن،کل پژوهش،از روش تحقیق تا ابزار گردآوری اطلاعات و تفسیر نتایج،تحتتأثیر قرار گیرد؛زیرا منابع غنی و کافی در این زمینه میتوانست محقق را به دیدن ابعاد مختلف مسأله و اتخاذ روش مناسبتر هدایت کند.
محدودیت دیگر،روش تحقیق است.در واقع،هرچند که روش نظرسنجی یکی از روشهای معمول برای توصیف پدیدههاست و بهویژه برای تحقیق در زمینههای تازه و در سطح وسیع کاربرد خوبی میتواند داشته باشد-که البته در این تحقیق از این روش بهره گرفته شده است-اما بهطور کلی ممکن است نتواند به خوبی کنه مسأله را مورد بررسی قرار دهد.
مشکل دیگر،عدمبازگشت کلیهء پرسشنامههای توزیع شده است.باوجود پیگیریهای مکرر، از ۴۴۵ پرسشنامه حدود ۱۰۰ پرسشنامه بازگردانده نشد.عدمبازگشت این پرسشنامهها از دو نظر میتواند نتایج این پژوهش را با خدشه مواجه سازد:از یک جنبه در حجم نمونه میتواند اشکال ایجاد کند؛از جنبهء دیگر باتوجه به اینکه تعدادی از افراد حاضر به بازگرداندن پرسشنامههای خود نشدهاند،پس در این ویژگی با سایر کسانی که پرسشنامه را بازگرداندهاند،متفاوت هستند.به تبع این امر میتوان استنباط کرد که احتمالا نظر آنها نیز میتوانسته است با نظر سایر افراد در زمینهء موضوع تحقیق تفاوت داشته باشد؛بنابراین اگر افراد مزبور نظر خود را در این زمینه ارائه میکردند،احتمالا نتایج این پژوهش با آنچه که هماکنون موجود است،متفاوت بود.
پیشنهادهای اجرایی
اهم پیشنهادهایی که براساس نتایج این تحقیق میتوان ارائه کرد،به شرح زیر است:
در سازمان،تشکیلات،برنامهریزی و مدیریت آموزش و پرورش،تغییراتی که موجب تسهیل کاربست یافتههای پژوهشی شود ایجاد گردد؛به نحوی که با کاهش تمرکز غیرلازم در بخشهای مختلف آموزش و پرورش،این فرصت در اختیار مدیران قرار داده شود که مسائل منطقهای خود را شناسایی کنند و با برقراری ارتباط با حوزههای پژوهشی، پژوهشها را به سمت بررسی مسائل مبتلابه و چارهجویی برای آنها و نیز ارائه راهکارهای بهبود کیفیت آموزش و پرورش سوق دهند.
انتخاب مدیران آموزش و پرورش از میان افراد متخصص در زمینهء
مدیریت صورت گیرد.علاوه بر این امر،ارائه آموزشهای پیش از خدمت و ضمن خدمت در زمینهء برنامهریزی و چگونگی استفاده از یافتههای پژوهشی به مدیران میتواند آنها را به دانش،توانش و انگیزش لازم در این زمینه مجهز کند.
با وضع مقررات و قرار دادن مسؤولیت استفاده از یافتههای پژوهشی در شرح وظایف مدیران،این امکان فراهم شود که مدیران مجاب به استفاده از یافتههای پژوهشی شده و مسؤولیت پاسخگویی در قبال فرادستان را دارا شوند.
در بودجهء آموزش و پرورش،ردیفهای خاصی برای تأمین منابع مالی موردنیاز جهت ایجاد تغییرات ناشی از کاربرد یافتههای پژوهشی اختصاص داده شود تا تصمیمگیران نگران صرف بودجه برای این منظور و در نتیجه،کاهش بودجهء سایر امور نباشند؛بلکه اساسا این ردیف بودجه،مختص این امر باشد و تصمیمگیران جز برای این منظور مجاز به استفادهء از آن نباشند.
برنامهریزی لازم برای ایجاد و گسترش یک نظام اطلاعرسانی مناسب در ادارات آموزش و پرورش سراسر کشور به عمل آید؛به نحوی که بتوان با استفاده از خدمات رایانهای، نشریههای پژوهشی،تشکیل همایشهای پژوهشی و ارائه نتایج پژوهشها به صورت دیداری و شنیداری و نظایر آن،اطلاعات بههنگامی را در اختیار مدیران قرار داد.
زمینهء مناسب برای افزایش کمّیت و کیفیت پژوهشها فراهم شود تا تصمیمگیران بتوانند با آسودگی خیال بیشتری به استفاده از یافتههای آنها بپردازند.
برنامههای مناسبی برای ارائه آموزشهای لازم به مدیران جهت غنا بخشیدن به باورها و ارزشهای آنها در زمینهء ضرورت و اهمیت کاربرد یافتههای پژوهشی طراحی و اجرا شود؛به نحوی که مدیران به جای تشریفاتی دانستن تحقیق یا کماعتنایی به آن،حساسیت و اهمیت این امر را دریابند و شجاعت لازم برای کاربرد یافتهها و تغییر در روند معمول هنگام مواجهه با محدودیتهای ایجاد تغییر در آنها ایجاد شود.
پیشنهادهای پژوهشی
باتوجه به اینکه یافتههای این پژوهش،دخالت عوامل مختلفی را در عدماستفاده از یافتههای پژوهشی مورد تأیید قرار داده است،ضرورت دارد که در مورد هریک از عوامل مزبور، پژوهشهای عمیقتری انجام شود و کنه و ابعاد مختلف آنها در سطح وسیعتری مورد بررسی قرار گیرد.بر این اساس،انجام پژوهشهایی در زمینههای زیر پیشنهاد میشود:
شناسایی موانع استفاده از یافتههای پژوهشی در ساختار،تشکیلات،برنامهریزی و
مدیریت آموزش و پرورش.
بررسی موارد نقص و ضعف ارتباط متقابل میان پژوهشگران و تصمیمگیران.
بررسی نقصهای فرهنگی(ارزشها و باورهای مخل)فرادستان،تصمیمگیران و جامعه از نظر میزان پژوهشطلبی و بهویژه از نظر قائل نشدن مسؤولیت پاسخگویی برای تصمیمگیران در قبال استفاده نکردن از یافتههای پژوهشی.
بررسی عوامل مداخلهگر(فرهنگی،اقتصادی،اجتماعی و…)در عدماختصاص منابع مالی،مادی و انسانی کافی برای پژوهش.
بررسی عوامل مداخلهگر(ویژگیهای شخصیتی تصمیمگیران،ویژگیهای نظام اداری، میزان آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت،عوامل فرهنگی و…)در آسانطلبی تصمیمگیران و عادت آنها به تصمیمگیری روزمره،عدماطمینان به یافتههای پژوهشی و شجاعت نداشتن برای ایجاد تغییر در روند معمول.
بررسی علل ضعف پژوهشهای انجامشده در ابعاد مختلف،نظیر ضعف مجریان طرحها، ضعف نظارت بر اجرای طرحها،ضعف منابع اطلاعاتی،ضعف در تخصیص منابع مالی، ضعف در همکاری افراد مورد تحقیق در انجام پژوهش و….
بررسی موانع به کارگیری یافتههای پژوهشی با استفاده از روشهای کیفی،مانند ردیابی پژوهشهای انجام شده و پیگیری سرنوشت هریک از آنها به صورت موردی و….
پینوشتها
(۱)- Innotech
(۲).به نتایج حاصل از مصاحبه و سؤال باز پرسشنامه،به منظور رعایت اختصار،اشاره نشده است.برای اطلاع از آنها و جزییات نتایج به دست آمده میتوان به اصل گزارش تحقیق مراجعه کرد.
(۳).رتبهبندی عوامل جزیی در قالب یک جدول،در گزارش نهایی تحقیق صورت گرفته است که برای اطلاع از آنها میتوان به اصل گزارش مراجعه کرد.
منابع
(۱).مهر محمدی،محمود:”کاربست یافتههای پژوهشی در آموزش و پرورش،چرا و چگونه؟”در”مجموعه سخنرانیهای ایراد شده در اوّلین گردهمآیی سراسری اعضای شورای تحقیقات استانها”،شورای تحقیقات وزارت آموزش و پرورش،تهران،۱۳۷۰٫
(۲).. Simon,Herbert,A;1957,”Administration Behavior”,Free Press,NewYork
(۳). Robbins,Estephen,P.;1988,”Managment,Concepts and Application”,Prentice Hall,NewYork .
(۴). Griffiths,Daniel,E;1959,”Administrative Theory”NewYork
(۵).ستاری،محمد:”پژوهش در ایران در چه جایگاهی قرار دارد؟”مجلهء مدیریت امروز،شمارهء ۶،تهران،۱۳۵۶٫
(۶).روزنامهء اطلاعات:”وجود مراکز تحقیقاتی و پژوهشی شاخصی برای پیشرفت و توسعه”،تهران،۷ آذر ۱۳۷۰٫
(۷).آقازاده،احمد:”راههای فراهم کردن زمینهء کاربست یافتههای پژوهشی در آموزش و پرورش”،در”گزارش نخستین سمینار ادواری پژوهش در آموزش و پرورش”پژوهشکدهء تعلیم و تربیت،تهران،۱۳۷۵٫
(۸).شوپا،لئونارد:”اصلاحات آموزشی در ژاپن و بررسی زمینههای رکود آن”ترجمهء بهرام محسنپور،مرکز تحقیقات آموزشی،تهران،۱۳۷۲٫
(۹).منبع شمارهء ۱٫
(۱۰).جانستون،جیمز،ان:”روشهایی برای به کار بستن یافتههای پژوهشی”،ترجمهء محمود مهر محمدی،شورای تحقیقات وزارت آموزش و پرورش،تهران،۱۳۷۳٫
(۱۱).نجفی،محمد علی:”سخنرانی ارائه شده در اوّلین گردهمآیی اعضای شوراهای تحقیقات استانها”،شورای تحقیقات وزارت آموزش و پرورش،تهران،۱۳۷۵٫
(۱۲).صافی،احمد:”پژوهشی در مورد پژوهشهای انجام گرفته در وزارت آموزش و پرورش و کاربرد نتایج حاصله در تصمیمگیریهای مدیریت عالی”،شورای تحقیقات وزارت آموزش و پرورش،تهران،۱۳۷۱٫
(۱۳).روزنامهء اطلاعات:”تحقیق،ضرورت توسعهء تکنولوژیک و گسترش منابع”تهران،۳۱ مرداد ۱۳۷۳٫
(۱۴).میر لوحی،سید حسین:”تحقیقات آموزشی در جمهوری فدرال آلمان”،شورای تحقیقات وزارت آموزش و پرورش،تهران،۱۳۷۱٫
(۱۵).منبع شمارهء ۷٫
(۱۶).منبع شمارهء ۸٫
(۱۷).منبع شمارهء ۱۰٫
(۱۸).منبع شمارهء ۱٫
(۱۹).منبع شمارهء ۱۲٫
(۲۰).آرمند،اکبر؛امامی اهری،مینو:”بررسی میزان استفاده از یافتههای تحقیقاتی در برنامهریزیهای استان آذربایجان شرقی”،شورای تحقیقات آذربایجان شرقی،تبریز،۱۳۷۳٫