پس از اعلام مصوبه اخیر آموزشوپرورش مبنی بر حذف آزمون مدارس خاص برای ورودی مقطع هفتم متوسطه، در روزهای گذشته بحثهای زیادی میان موافقان و مخالفان این طرح در گرفتهاست که حکایت از اهمیت این موضوع برای آینده نظام آموزشوپرورش کشور دارد. با این حال به نظر میرسد، این مجادلهها که به صورت گفتوگو و مباحثه در میان ناظران در جریان است، تنها در صورت ظاهر آن جدی است و کمتر کسی به واقعیت جاری در نظام آموزشوپرورش توجه دارد .
از این رو، ما در مجموعه «در مدرسه ما» بر آن شدیم تا با طرح فراخوان «در مدرسه شما چه گذشت؟» از همه کسانی که به نوعی با مدارس خاص سر و کار داشتهاند، بخواهیم از تجربههای خود در ارتباط با این مدارس بگویند تا از این رهگذر، در حد بضاعت خود بر حقایق نهفته در دل مدارس خاص و اثربخشی و اثرپذیری آنها نسبت به نظام آموزشی، پرتو افکنیم. اگر چه از این پیشنهاد ما، آن طور که باید استقبال درخوری نشداما ما خود به سراغ برخی آموزگاران سمپاد رفتیم تا در مورد مسایل مهمی که همواره در بحثهای مربوط به سمپاد مطرح بودهاست، دیدگاه ایشان را جویا شویم.
خانم فریبا ایازی روزبهانی یکی از این آموزگاران بود که از پیشنهاد ما استقبال کرد .
وی درباره مصوبه اخیر آموزش و پرورش در مورد حذف آزمون از مقطع ورودی هفتم و تبعات مثبت و منفی آن می گوید:مصوبه اخیر آموزش و پرورش واکنشهای متعددی به همراه داشت. برخی آن را نقطه عطفی میدانند در نظام آموزشوپرورش که قادر است دانشآموزان را از آزمونهای استرسزا و فشارهای ناشی از رقابت رها سازد. این گروه بر این باورند که آزمونهای مقطع ابتدایی، کودکی را از دانشآموزان گرفتهاست.
در مقابل این نظر، دسته دومی هستند که معتقدند نوع آموزش دانشآموزان تیزهوش متفاوت با مدارس عادی است و کنار هم قرار دادن آنها اشتباه است.
واقعیت این است که جامعه تنوع مدارس را پذیرفته است و مدارس گونهگون با تعریف خاص خود در جامعه مقبولیت عام یافتهاست. از این منظر برچیدن مدارس سمپاد به واکاوی بیشتری نیاز دارد.
ایازی روزبهانی درپاسخ به این پرسش که آیا همه کسانی که وارد سمپاد میشوند تیزهوش و نخبه هستند و این که، این روند طی سالیان اخیر به نظر شما چه تغییری کردهاست؟گفت:خیر هم اکنون کارشناسان این نوع مدارس نیز به این باور رسیدهاند که همه ورودیهای مدارس سمپاد تیزهوش نیستند و اغلب آنها سختکوش هستند. از آن جایی که تعداد مدارس استعدادهای درخشان و آمار دانشآموزان آنها رو به فزونی است، این نظریه را قوت میبخشد که شیوه پذیرش در این مدارس باید اصلاح گردد.
وی افزود:سمپاد به خودی خود نمیتواند الگوی مدارس دیگر باشد. جنس آموزش در این مدارس متفاوت است. اصولاً نوع آموزش در مدارس دولتی و غیر دولتی کم و بیش در مقایسه با این مدارس یکسان نیست. بنا بر این بحث الگو بودن منتفی است. لازم به ذکر است، تجربه سالهای تدریسم مرا به این باور رساندهاست که هرگز طرح درس یکسانی برای دو کلاس همرشته در یک مدرسه هم نمیتوان نوشت، زیرا متغیر های هر کلاس مانع از اجرای طرح درس یکسان است. حال چه گونه یک مدرسه خاص با ساز و کار مشخص، میتواند الگوی مدارسی باشد که فراگیرانش نه شباهتی با هم دارند و نه سرفصلهای آموزشی در این مدارس از الگوی یکسانی تبعیت میکند.
ایازی روزبهانی درپاسخ به این پرسش که آیا این مدارس تنش و استرسی زیادی به دانشآموزان وارد میکنند یا میکردهاند و دانشآموزان این مدارس همیشه زیر فشار انتظارات هستند و از سوی دیگر توهم نخبه بودن را در آنها ایجا میکند که از طرف دنیای واقعی و جامعه پذیرفته نیست گفت:اصولاً رقابت استرسزا است. تفاوتی نمیکند در چه جایگاهی باشید. چنانچه در عرصه ورزش، هنر و سینما، هر کجا که رقابتی باشد، اضطراب هم هست. پس استرس خاص دانشآموزان سمپاد نیست. حتی اضطراب ناشی از درس و کنکور در مدارس عادی هم مشاهده می شود. اما قدر مسلم در مدارس تیزهوشان بیشتر است. به تجربه دریافتهام عوامل استرسزا در این مدارس، جدای از حس رقابتی که دانشآموزان با یکدیگر دارند، والدین و مدرسه نیز در شدت بخشیدن به آن نقش دارند. مدارس سمپاد از بعد حفظ جایگاه ممتازی که دارد، تلاش میکند یا جایگاهش را ارتقا دهد یا حفظ کند. در نتیجه به صورت غیر مستقیم این فشارها متوجه دانشآموزان میشود. خانوادهها نیز نگرانیهای خاصی دارند و در نهایت فراگیران سمپادی بیش از دانشآموزان دیگر دغدغه نمره بیست را دارند.
وی درپاسخ به این پرسش که آیا درست است که ترس، دانشآموزان سمپادی را به پیش میبرد و این مساله به اعتماد به نفس آنها را خدشهدار میکند؟گفت:نمیتوان به صراحت گفت که «ترس» دانشآموزان سمپادی را پیش می برد. البته ترس اخراج از دبیرستان تیزهوشان یکی از دغدغههای دانشآموزان سمپادی است. هر چند در مورد همه دانشآموزان صدق نمیکند و معمولاً در بین ورودیهای جدید بیشتر است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا سمپاد واقعاً به پرورش استعدادها میپردازد یا تنها دریچهای است برای ورود تضمینشدهتر به دانشگاه؟گفت: بدون تردید درشرایط کنونی، این مدارس از استانداردهای آموزشی بهتری برخوردار هستند و در جذب دانشآموزان تیزهوش و سختکوش موفق بودهاند. فراموش نکنیم تحصیل دانشآموز مستعد در مدارس عادی با آن حجم از تراکم کلاسها سخت است. به قطع یقین سمپاد شرایط ورود دانشآموزان مستعد را به دانشگاه تسهیل نمودهاست و نباید منکر این واقعیت شد، اما توجه به پرورش استعدادهای دانشآموزان بحث دیگری است که مستلزم تعریف جامع و مانعی از استعداد است و آن هم در این مصاحبه نمیگنجد. ناگفته نماند که در این مدارس بیش از همه به علوم نظری (تجربی و ریاضی) توجه میشود و این یکی از نقاط ضعف این مدارس است .
وی بااعلام این که آموزش تکبعدی خاص مدارس سمپاد نیست گفت: این معضل تنها گریبان سمپاد را نگرفتهاست. در مدارس عادی هم دانشآموزان تئوریکوار آموزش میبینند و فاقد هرگونه مهارت هستند. به واقع حجمخوانی و تکیه بر محفوظات رکن اصلی آموزش در مدارس ماست.
ایازی روزبهانی درپاسخ به این پرسش که آیا طرح شهاب جایگزین مناسبی برای مدارس سمپاد است یا نه؟ نظر به این که شنیدهها حاکی از آن است که مدارس سمپاد حذف نمیشوند و فقط آزمونهای تستی حذف می شوند، باید دید گزینش به شیوه طرح استعدادیابی در مدارس عادی چه قدر جواب میدهد گفت:آن چه به ابهام این طرح افزوده، این است که در طرح شهاب دانشآموزان مستعد جدا از هم در مدارس عادی پراکندهاند و در ساعات خاصی از هفته، در مکانی مشترک جمع میشوند و آموزشهای خاص خود را میبینند.
دو نکته مبهم وجود دارد. اول این که با چه سنجههایی این دانشآموزان شناسایی میشوند و دیگر این که نظر بر آن که اخیراً در خصوص حذف یا ابقای مدارس سمپاد حرف و حدیثهای ضد و نقیض شنیده میشود، درصورت حذف سمپاد دیگر مدارس متنوع چون شاهد، هیات امنایی، غیردولتی و دولتی به قوت خود پابرجا هستند. در این صورت آیا مدارسی چون شاهد و غیر دولتی در عمل جایگزین سمپاد نمیشوند؟ چنان چه این گونه باشد، آیا آموزش دانشآموز تیزهوشی که در مدرسه دولتی درس میخواند با دانشآموزی که در مدرسه شاهد تحصیل میکند یکسان است؟ به زبان دیگر در این شیوه حق دانشآموزانی که شرایط ثبت نام در مدارس شاهد و غیردولتی را ندارند تضییع میگردد.
در حالت دوم با ابقای سمپاد هم این ابهام همچنان به قوت خود باقی است که استعدادیابی دانشآموزان تیزهوش با چه سنجهای صورت خواهدگرفت.
وی در پاسخ به این پرسش هم که آینده نظام آموزشوپرورش را بدون سمپاد چه گونه میبینید؟گفت:
سابقه تدریس در مدارس عادی، هیأت امنایی، شاهد و تیزهوشان، مرا نسبت به اتفاقات اخیر دلگرم نمیکند. باور من این است که سیاستگذاران آموزشی در ایجاد مدارس متنوع نقش اساسی داشتهاند. نگاهی گذرا به فلسفه شکلگیری مدارس متنوع، ما را به این سؤال میرساند که آیا مدارس ما در راستای هدفی که بر اساس آن شکل گرفتهاند، فعالیت میکنند؟
به عنوان مثال مدارس شاهد در راستای جامعه هدفی که برای آن تعریف شدهاست، شکل گرفت اما آن چه امروز شاهدش هستیم این است که غربالگری دانشآموزان در جهت سیاست رشد درصد قبولی و افزایش آمار قبولی در دانشگاه، جایگزین فلسفه وجودی مدارس شاهد شدهاست.
در خصوص سمپاد نیز همگان پذیرفتهاند که دانشآموزانی که در آزمون این مدارس پذیرفته میشوند تیزهوش نیستند. اغلب آنها سخت کوش هستند یا به قول برخی کارشناسان با دوپینگ آموزشی در این آزمون پذیرفته شدهاند. حال سؤال این است که علی رغم آن که میشنویم مدارس سمپاد حذف نمیشود؛ حذف این آزمونها در راستای کدام هدف است؟
باید توجه داشت تعداد محدود این مدارس نسبت به مدارس عادی و مشکلات عدیدهای که در آن مدارس هست، چرا نگاه سیاستگذاران آموزشی به بزرگترین چالش آموزشوپرورش (مدارس دولتی) نمیچرخد؟حذف مدارس سمپاد به جهت اقبال جامعه به آن غیرممکن مینماید. باید نگرش سیاستگذاران آموزشی به مقوله تعلیم و تربیت تغییر کند.
آن چه در نگاه کارشناسان دیده نمیشود توجه به استعدادهای ناهمگن است. آموزش همزمان ذهنی که ریاضیوار میاندیشد با ذهنی که دنیا را از دریچه هنر میشناسد، دشوار است. هر چند فرصت کنار هم بودن را نباید از دانشآموزان دارای استعدادهای مختلف گرفت، اما باید توجه داشت که هر کدام شیوه آموزش خاص خود را میطلبند که نباید این امکان را از فراگیران دریغ داشت.
مصاحبه و تنظیم: مهرداد بزرگ
به نقل از سایت فانوس