تحصیلات تکمیلی و دانشجو

پیشرفت علم در گرو استقلال دانشگاه‌ها

پروفسور صادق مسرت*

مقاله ای با عنوان «راه پر سنگلاخ پژوهش» در اطلاعات ۵ خرداد ماه گذشته چاپ شده بود که از بحرانی که در کشور در بخش پژوهش از جمله جایگاه پائین پژوهشگران و عدم پشتیبانی از آنان از طرف مسئولان مربوط وجود دارد ، گزارش شده بود. مطالعه اخبار دیگری که در چند سال اخیر از طرف مسئولان در رسانه‌های خبری از جمله در روزنامه اطلاعات چاپ شده است همه ادعای پیشرفت سریع علم در ایران و شتابی که در آن نسبت به کشورهای دیگر در دو دهه اخیر بوجود آمده است، می‌کنند، بطوریکه ایران را در صدر ممالکی قرارداده که پیشرفت علمی در آن چشم گیر بوده و در میان کشورهای جهان در ردیف ۱۶ در سال ۲۰۱۵ قرارداده است. برای ارزیابی حقیقی این جریان و فهم و درک درست از فعالیت‌های سه چهار دهه اخیر علمی که درایران صورت گرفته است لازم می‌دانم که به عقب برگشته و شرایطی را که سبب پیشرفت علم در کشورهای صنعتی جهان شده و آنان را از نظر اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و نظامی به قدرت رسانده است ، شرح دهم.

همه ما می‌دانیم که تحولات جهانی ناشی از اختراعات بزرگی است که در دو قرن اخیر به وقوع پیوسته است دانشمند آلمانی الکساندرفن هومبولت ‏‎(Alexander Von Humboldt)‎‏ در دو قرن پیش به مدت چندین سال در دوره‌هایی خاص از زندگیش با کشتی و اسب مسافرت‌های زیادی به نقاط مختلف جهان کرد و به علت تجربیات فراوانی که از دیدن اوضاع جغرافیایی و طبیعت، گیاهان، حیوانات در ممالک مختلف به دست آورد و در کتاب‌های خود به چاپ می‌رساند، بسیار مشهور شده و ملاقاتش برای سران و پیشروان سیاسی ممالک مختلفه جهان در آن زمان از جمله امریکا، فرانسه و انگلستان بسیار جالب بود.

شخصیت بزرگ او در پیشرفت علم در آلمان بسیار اثر گذار بود. به طوریکه مسئولان سیاسی آلمان دانشگاه بزرگ خود را در شهر برلین به نام او ثبت کردند. او پایه گذار نوع فعالیت دانشگاهیان روی سه اصل مهم یعنی کار عملی (مثل معالجه بیماران)، تدریس و آموزش دانشجویان و دانش‌یابی و تحقیق و تفحص علمی بود و به طوریکه از نیمه قرن هجدهم، دانشگاه‌های آلمان و بالطبع دیگر کشورهای اروپا و امریکا چگونگی فعالیت خود را بر روی این سه اصل استوار کردند. اگر دانشگاه‌های آمریکا‌یی هاروارد و استانفورد پس از جنگ جهان دوم توانستند در صدر مراکز علمی جهان قرار گیرند به خاطر پیروی از این سه اصل بود. در این روند هر فرد دانشگاهی و آکادمیک تمامی وقت خود را در دانشگاه صرف این سه وظیفه می‌کند و زندگی او از نظر اقتصادی از طرف دولت تامین می‌شود، به طوری که دانشگاهیان دغدغه برای معیشت زندگی خود ندارند . در اینجا‎‎لازم می‌دانم به تجربیات تحصیلی و فعالیت ۳۰ ساله خود در یکی از دانشگاه‌های آلمان اشاره کنم. قصد داشتم که پس از پایان تحصیل هر چه زودتر بعد از کار عملی کوتاه مدت در یک بیمارستان تخصصی به ایران برگردم اما فوت مادر و پدرم در فاصله یکسال از یک طرف و علاقه‎‎ای که به تحقیق پیدا کرده بودم از طرف دیگر باعث شد که تصمیم به ماندن و بردن دو برادر خردسال خود به آلمان گرفتم تا سرپرستی آنها را به عهده بگیرم . به علت فشار مالی که متوجه اینجانب بود و حقوق ماهانه برای مخارج زندگیم کفاف نمی‌داد نامه‌ای تهیه کرده و به قسمت اداری دانشگاه که تازه برای دو سال استخدام شده بودم ارسال و از بحران مالی که گریبانگیر آن شده بودم، نوشتم. چند هفته نگذشت که نامه‌ای را دریافت کردم که چند صد مارک به حقوق اینجانب در حالت استثنایی در زمان محدود اضافه کردند این عمل مثبت دانشگاه در من چنان تاثیر گذاشت که بتوانم بدون دغدغه مالی و معیشتی وظایف خود را انجام دهم تا آنجایی که بنده اطلاع دارم هر عضو علمی دانشگاه در کشورهای صنعتی جهان به عنوان یک اصل حق کار و فعالیت در خارج از محیط دانشگاه را ندارند و باید مطابق قرار داد چند ساله به صورت تمام‌وقت در محیط دانشگاهی کار کنند. ‏

اصل دیگری که در دانشگاه‌های بیشتر کشورهای جهان وجود دارد، احترام به استقلال عمل مراکز دانشگاهی است که مسئولان سیاسی و دولت‌هایی که به وسیله احزاب انتخاب می‌شوند، همیشه آن را مورد توجه قرار می‌دهند، در قرن گذشته، کشور آلمان به استثناء دوره حکومت ۱۴ ساله هیتلر (۱۹۴۵-۱۹۳۱) که طرفداران نازیسم در دانشگاه‌ها نفوذ کرده و پست‌های کلیدی را تصرف و مخالفین سیستم از جمله تمامی دانشمندان یهودی را در همان سال اول حکومت از دانشگاه ها بیرون کردند، همیشه این اصل محترم شناخته شده است. این دانشگاه است که باید اداره کننده و تعیین کننده سرنوشت و انتخاب تمامی همکاران خود باشد و بر حسب قوانین موجود مسئولان منتخب دولت و وزرای علوم می‌توانند گاه‌گاهی با لیست پیشنهادی برای تعیین روسا مخالفت کرده و تقاضای آلترناتیو دیگری را داشته باشند و به جز اراده و خواست مسئولان منتخب دانشگاه، سرنوشت دانشگاه دچار تغییر و تحول بنیادی ناشی از تغییر دولت‌ها و احزاب حاکم نگشته و فعالیت و روند کار علمی و نوع تحقیقات بلند مدت و پایدار آن ادامه خواهد داشت. تا چهار دهه قبل در آلمان تصمیمات دانشگاه فقط به وسیله استادان و اعضاء رسمی هیأت علمی در شورای دانشگاه انجام می‌گرفت ولی از این تاریخ به بعد، نمایندگان گروه‌های غیر علمی و کارمندان و حتی دانشجویان هم در شورای دانشگاه حضور داشته و می‌توانند تا حدودی در سرنوشت و ساختار دانشگاه تاثیر گذار باشند. ‏

قبل از اینکه بخواهم نواقص ساختاری دانشگاه‌ها را در ایران شرح دهم باید به پیشرفت‌های بزرگی که از نظر اجتماعی در این سه چهار دهه اخیر پس از انقلاب حاصل شده است، اشاره کنم. در دهات، دیگر سیستم ارباب و رعیتی وجود ندارد، نوجوانان خردسال و بدون کفش و بدون کلاس درس در روستاها دیده نمی‌شوند، تقریباً همه روستائیان از برق و تلفن و تلویزیون بهره مندند، تعداد پزشکان که قبل از انقلاب از ده هزار نفر تجاوز نمی‌کرد، بیش از ده تا پانزده برابر شده است، تعداد دانشکده های

پزشکی که در اوایل انقلاب فقط ۱۳ عدد بود تا ده سال پیش به ۴۲ عدد رسیده و تعداد اعضاء هیات علمی که زمان انقلاب حدود سه هزار نفر بود، به بیش از ۲۰ هزار نفر یعنی ۷ برابر آن زمان رسیده است در صورتی که جمعیت کشور کمی بیش از دو برابر نشده است. امروز شاهد هستیم که بیماران در استان‌های مختلف احتیاجی به آمدن به تهران را نداشته و در همان شهرها یا مراکز استانی درمان می‌شوند و احتیاجات استان‌ها به طور معمول رفع می‌شود. پزشکان هندی و پاکستانی در دهات و شهرهای کوچک ایران دیده نمی شوند. اما پس از پیروزی انقلاب تصمیمات در مورد دانشگاه‌ها در شورای انقلاب گرفته می‌شد و پیشتازان و جوانان انقلابی در تمامی ارگان های دولتی و حکومتی با کسانی که با وجود نگاه مثبت به انقلاب اما دیدگاه‌های دیگری برای پیشرفت در دانشگاه داشتند، مبارزه می‌کردند . با استعفای دولت بازرگان و تسلط گروه تندرو و انقلابی تصمیم به بستن دانشگاه‌ها برای دو سال گرفته شد، جوانان انقلابی زیر۳۵ تا ۴۰ سال بدون تجربه کاری با داشتن تعهد به جای تخصص با اعضاء هیأت علمی که حاضر به پیروی و تبعیت از سلیقه آنان نبودند، مخالفت و آنها را بدون در نظر گرفتن مقام علمی و سوابق زحماتشان از دانشگاه اخراج کرده و خود را در مسند تصمیمات قرار دادند. پیروی از این روند و سیستم انتخاب سبب شد که استادان اخراج نشده دانشگاه یا خود را بازنشسته یا این که ایران را برای کار در کشورهای خارج ترک کنند و ایرانیانی که در دوره گذشته در دانشگاه‌های کشورهای پیشرفته کار می‌کردند و علاقه به فعالیت در میهن خود پس از انقلاب داشتند، از آمدن به ایران بجز افراد معدود، صرف نظر کنند. تقسیم افراد علاقمند به کار در دانشگاه به دو گروه خودی و غیر خودی نمی‌توانست به پیشرفت علم کمک کند و مانع از فرار نخبگان به خارج گردد. پس از طی یک دوره ۱۰ تا ۱۵ سال پس از انقلاب و بعد از خاتمه جنگ تحمیلی، مسئولان فرهنگی و علمی نظام جمهوری اسلامی متوجه شدند که با وجود پیشرفت چشمگیر در تربیت نیروی متخصص جوان و پزشک برای خدمت به جامعه که نیمی از آنان در روستاها زندگی می‌کردند بایستی به پژوهش و پیشرفت علمی در مراکز آموزشی دانشگاهی و جلوگیری از عقب ماندگی علمی نسبت به کشورهای دیگر توجه کنند. در نبود قشر با تجربه در علم، انجام این وظیفه بسیار دشوار توسط تعداد کمی از مسئولان دانشگاهی جوان زمینه فعالیت‌های علمی در مراکز دانشگاهی را به وجود آوردند و انجام تحقیقات زود جواب ده و کوتاه مدت، به خصوص با دعوت کردن دانشجویان به چاپ مقالات خود جهت کسب تیتر دکترا در مجلات علمی داخلی نضج گرفت. تعداد مجلات علمی داخلی در فاصله دو دهه به بیش از چهار صد عنوان رسید که اغلب آنها به کمک وزارت علوم و بهداشت و دانشگاه ها ایجاد شده بود و کمتر انجمن‌های علمی در تاسیس آن نقش داشتند. این روند سبب شد که سیل تولید مقالات هدف اصلی مسئولان دانشگاهی قرار گیرد، به طوری که تعداد مقالات علمی چاپ شده در همه علوم در فاصله ده سال از پنج هزار عدد در سال ۲۰۰۵ به سی و پنج هزار در سال ۲۰۱۵ مطابق آمار ‏ISI ‏ یعنی ۷ برابر رسید. بدون این که تعداد محققین و بودجه تحقیقاتی کشور در این فاصله زیادتر شده باشد. مسئولان تعداد مقالات ثبت شده را گزاف گویانه به عنوان پیشرفت علمی تصور کرده و اینطور وانمود می‌کردند که ایران از بعضی کشورهای دیگر مانند سوئد از نظر تولید علم پیشرفته‌تر است، بدون این که کیفیت کارهای علمی و عدم داشتن استناد در۷۰ تا۸۰ درصد مقالات چاپ شده را مورد نظر قرار دهند از جمله این که تقریباً تمامی مجلات علوم پزشکی ایران که در پایگاه ‏Pub Med‏ نمایه می‌شوند، در میان پنج هزار مجله با استناد جهان قرار نگرفته‌اند، بجزتعداد کمی که هر کدام از مقالات آنها به طور متوسط حدود یک تا ۶/۱ عدد استناد دارند، بیشتر مجلات، جزء ۲۰درصد کم استناد‌ترین مجلات جهان قرار گرفته‌اند و بعید به نظر می‌رسد که مجلات پزشکی ایران بتوانند در آینده با ادامه روش تحقیقات فعلی و با کیفیت پایین مقالات و عدم ارزیابی صحیح آنها به جز مقالات تعداد بسیار معدودی از مراکز علمی که با محققین خارج از کشور همکاری می‌کنند مورداستناد و توجه محققین خارج از ایران قرار گیرند.

سیاست پرشتاب تولید مقالات علمی سبب ایجاد موسسات کاذب فراوانی از جمله در اطراف دانشگاه تهران که تز دکترا را با جعل مقالات و فروش آن به دانشجویانی که برای کسب تیتر دکترا مجبور به نوشتن مقاله چاپی در مجلات علمی هستند، گردید، متاسفانه از طرف مقامات رسمی هم برای جلوگیری از جعل مقالات اقداماتی به موقع انجام نمی‌گرفت تا اینکه در مجله معتبر ‏Nature News ‏ مقاله‌ای در رابطه با تقلبی بودن مقالات از ۲۸۲ محقق ایرانی گزارش شد که خدشه سنگینی به اعتبار و حیثیت علمی دانشگاه‌های ایران وارد شد.برای انتخاب اعضائ آکادمی‌های علوم ورؤسای مراکز علمی و دانشگاه‌ها سعی نمی‌شود که از میان ایرانیان فرهیخته و نامدار که در صدر مراکز علمی پیشرفته در خارج از کشورفعالیت می‌کنند و تعداد آنها زیاد هم است استفاده کنند و آنها رابه قبول مسئولیت

در میهن خود دعوت کنند. دولت کمونیست چین از ۱۹۹۵ به بعد سیاست انتخاب شا یستگی علمی را برای برگزیدن پستهای آکادمیک، دانشگاهی و اعضاء فرهنگستان علوم خود تعقیب کرد، بطوری که ۸۱ درصد اعضای فرهنگستان آنها در بیست سال گذشته از نخبگان چینی مقیم کشورهای صنعتی انتخاب شده‌اند. از میان ۸۹۹ محققی که در سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۴ برای پستهای علمی استخدام شدند ۷۷۸ نفر آنها از کشورهای خارج جذب فعالیت در میهن خود گردیدند و توجه به جذب نخبگان علمی باعث شد که سه دانشگاه چین امروز در میان ۵۰ دانشگاه معتبر جهان قرار گیرد در صورتی که چهل سال بعد از انقلاب هنوزهیچ دانشگاه معتبر ایران در بین پانصد دانشگاه برتر جهان شناخته نشده است ‎(Times ranking) ‎‏.‏

‏با شرح این نواقص اساسی حال باید نتیجه گرفت که چه راه هایی ایران باید برای اعتلای علمی خود بردارد.

* انتخاب نخبگان علمی برای مسئولیت دانشگاه‌ها ‏

رهبران و مسئولان نظام باید اصل انتخاب بهترین و شایسته سالاری و علاقه به تحقیق و قابلیت علمی را از راه رقابتی به عنوان شاخص اصلی برای اشتغال تمام پست های کلیدی در دانشگاه‌ها و مراکز علمی قرار داده و بهترین کاندیدا را به وسیله کمیسیونی از شخیصت‌های دانشگاهی انتخاب کنند که چند عضو آن از محققان آن رشته بوده و اعضای آن حتی?الامکان خارج از محیطی که کاندیدا باید فعالیت کند، باشند. اعضاء این کمیسیون باید از محققان نخبه آن رشته چه در داخل وچه مقیم خارج نظر خواهی کرده و خواسته‌های کاندیدا‌ها را برای فعالیت آینده‌اش مورد توجه قرار داده و تامین بودجه آن را بررسی کنند. این اصل شایسته‌سالاری در ورزش بود که باعث شد تیم فوتبال ایران را در مسابقات جهانی در مسکو بین تمام ممالک جهان سربلند کرده و باعث افتخار و شادی ایرانیان شد، با رعایت این اصل در رشته‌های علمی چنین موفقیتی هم می‌تواند به مرور زمان نصیب ایران گردد.‏

* افزایش بودجه تحقیقاتی

بودجه مراکز دانشگاهی و علمی باید از مقدار فعلی ۷/۰ درصد درآمد به تدریج در دهسال آینده به دو یا سه برابر میزان فعلی برسد مقدار زیادی از این بودجه که مربوط به مخارج پروژه‌های تحقیقاتی است باید به وسیله سازمان تحقیقات کشور به متقاضیان پروژه‌های تحقیقاتی برای زمان محدود پرداخت شود.

اعضای این سازمان نمایندگان رشته‌های مختلف تحقیقاتی بوده که باید بوسیله محققان آن رشته که به عنوان استاد و دانشیار در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی فعالیت می‌کنند برای مدت چهار تا شش سال انتخاب شوند. رئیس این سازمان تحقیقات کشور می‌تواند با مشورت روسای دانشگاه‌های مادر و مراکز بزرگ تحققیقاتی از طرف وزیرعلوم برای مدت ۶ سال انتخاب شود .

* تامین زندگی معیشتی دانشگاهیان

حقوق تمامی افراد منتخب در دانشگاه‌ها باید برای معیشت زندگی آنها تأمین شود، کسانی که با چندین سال فعالیت تحقیقاتی خود سمت دانشیاری و استادی را کسب کرده‌اند، می‌توانند برای کمک به معیشت خود برای مدت زمانی محدود در هفته (یک روز یا دو بعداز ظهر) با مبلغ پرداختی از استفاده‌کنندگان خدمات دانشگاه و بیمارستان ها کسب درآمد کنند، هیچ فرد دانشگاهی اجازه فعالیت در خارج از دانشگاه را نداشته و تمام وقت خود را باید در خدمت به دانشگاه قرار دهد . حقوق تمامی اعضای آکادمیک باید کفاف مخارج زندگی آنها بکند و مسکن آنها بوسیله واگذاری وام های طویل المدت با بهره کم تأمین شود.

* ارتقاء علمی

هر فردی که به عنوان عضو آکادمیک و آسیستان به استخدام دانشگاه پذیرفته می‌شود باید در فاصله ۶ تا ۸ سال با داشتن فعالیت‌های تحقیقاتی و انتشارات علمی با تا ئید یک کمیسون خاص، سمت دانشیاری را کسب کرده و با ادامه آن بعد از ۴ تا ۶ سال به سمت استادی ارتقاء یابد همه افراد استخدام شده چنانچه نتوانند مقام دانشیاری و استادی را کسب کنند باید جز در حالات استثنایی محیط دانشگاه را ترک کنند.‏

هیچ فرد دانشگاهی حق ندارد در خارج از محل کار خود در دانشگاه پستی را حتی برای مدت کوتاه در سازمان های دیگر دولتی بپذیرد یا به ریاست تشکیلاتی در محیط دانشگاه انتخاب شود که حضور تمام وقت او را می‌طلبد. شرکت در کمیسیون‌های مختلفه دانشگاه به صورت مشاور بدیهی بوده و جزء فعالیت تمام وقت محسوب می‌شود.‏

* فرصت‌های مطالعاتی و تحقیقاتی‎‎ ‏

از آنجایی که دانشگاه علاوه بر تدریس و آموزش و کسب مهارت محل تحقیق و تولید نوآوری است اعضاء دانشگاه باید امکان فرصت‌های مطالعاتی و تحقیقاتی را برای هر چهار سال یکبار بار به مدت ۶ ماه تا یکسال داشته باشند که چه در محل کار خود یا در مراکز تحقیقاتی خارج این دوره را بگذرانند و امکان شرکت در کنگره‌های اختصاصی و معتبر بین‌المللی برای ارائه نتایج فعالیت‌های علمی باید به آنان داده شود و مخارج این اقامت در صورت ارائه مقاله یا پوستر باید بوسیله دانشگاه تأمین شود.‏

* ارزیابی مراکز تحقیقاتی

تمام مراکز علمی کشور در دانشگاه‌ها که بودجه تحقیقاتی از دولت دریافت می‌کنند باید در فواصل مختلف مورد ارزیابی عملکرد چند ساله خود قرار گرفته و در صورت عدم بازدهی مطلوب باید حذف یا با مراکز علمی دیگر ادغام یا برای مدیریت و تغییر و تحول در آنان از نیروهای شایسته جدید استفاده شود.‏

* انتشارات مجلات علمی

انتشارات علمی از وظایف انجمن‌های علمی و تخصصی بوده و باید از طرف دانشگاها و مراکز علمی دولتی که اغلب مقاله همکاران خود را چاپ می‌کنند به انجمن‌ها واگذار شود وجوهی که از طرف دانشگاه‌ها برای انتشار این مجلات صرف می‌شود باید برای انجام برنامه‌های تحقیقاتی اختصاص یابد. بدینوسیله تعداد مجلات نفوذی و بی‌محتوا کم شده و کیفیت آنها افزایش می‌یابد.

با رعایت نکات بالا بخصوص موافقت با استقلال کامل دانشگاه‌ها و توجه به اصل مهم انتخاب شایسته‌سالاری از راه رقابت و ازدیاد چشمگیر بودجه برای تحقیقات در مراکز علمی روند فرار نخبگان به جذب آنها تبدیل شده و در غیر این صورت نباید در آینده انتظاری برای پیشرفت چشمگیر و سرافرازی علمی کشور را داشت.

پی‌نویس:

‏*ـ استاد سابق دانشگاه فیلیپ در شهر ماربورگ آلمان و عضو پژوهشکده گوارش وکبد در بیمارستان دکتر شریعتی تهران

روزنامه اطلاعات

—————-
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle

Mahmoud Hosseini

من، یک معلم بازنشسته از سال ۱۳۸۸، با علاقه فراوان به فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی و با هدف انتقال تجربه‌های شخصی و بهره‌گیری از تجربه‌های دیگران، در مهرماه همان سال وبلاگ بانک مقالات آموزشی و فرهنگی را با آدرس www.mh1342.blogfa.com راه‌اندازی کردم. خوشبختانه این وبلاگ با استقبال خوبی روبه‌رو شد و در ادامه، سایت مستقل خود را با آدرس www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون این سایت با طراحی زیباتر و امکانات گسترده‌تر در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد. - مطالب و مقالات منتشرشده در سایت الزاماً مورد تأیید مدیریت نیست و مسؤولیت آن‌ها بر عهده نویسندگان است. - استفاده از یادداشت‌ها و مقالات اختصاصی سایت با ذکر منبع بلامانع است. - مطالب صفحه نخست روزانه به‌روزرسانی می‌شوند؛ برای دسترسی به موضوعات مورد نظر می‌توانید از فهرست اصلی، کلیدواژه‌های پایین مطالب و موتور جستجوی سایت استفاده کنید. - مراجعه‌کنندگان عزیز می‌توانند مقالات و نوشته‌های خود را ارسال کنند تا با افتخار به نام خودشان منتشر شود. ممکن است نام نویسندگان یا منابع برخی مقالات ناخواسته از قلم افتاده باشد که پیشاپیش پوزش می‌طلبم. همچنین لازم می‌دانم از همراهی ارزشمند همکار فرهنگی، خانم وحیده وحدتی، صمیمانه قدردانی کنم. از نظرات و پیشنهادهای سازنده شما برای ارتقای کیفیت سایت استقبال می‌کنم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا