این روزها ضربان قلب مردم شهر با ضرب آهنگ بازار میزند و شاخصهای اقتصادی است که همچون پاندول ساعت به واژه «امید درجامعه» ضربه وارد میکند و عقربههای زندگی با قیمت سکه، دلار، مسکن، خودرو و حتی مایحتاج اولیه همچون گوشت، شیر، میوه و… تند، تند تکان میخورد. مردمک چشمهای مردم آنقدر در مقابل افزایش قیمتها گرد شده است که بهنظر میرسد دیگر تحمل فشار بیشتر را ندارند ولی قیمتها انگار نمیخواهند آرام بگیرند و رحمشان به مردم بیاید. حالا درمقابل این سؤالات که دلار تا کجا بالا خواهد رفت؟ خانه چقدر افزایش قیمت خواهد داشت؟ و… دیگر هیچکس انتهایی را تصور نمیکند و بهترین کارشناس هم پیشبینی ندارد. ضرب المثلی که این روزها بسیاری از مردم برای حال و روز زندگیشان برای دیگران تعریف میکنند؛ داستان قورباغهای است که در دیگ آب جوش گذاشته شده و با شعله پایین در حال پختن است ولی نسبت به شرایط بیحس شده و اصلا وضعیت خود را درک نمیکند. حالا ناامیدی به کلید واژهای جدی در جامعه تبدیل شده است و از صبح تا شب و در فضای واقعی گرفته تا مجازی همه از آن حرف میزنند؛ اتفاقی که به اعتقاد کارشناسان جامعه شناسی، روانشناسی و… میتواند به بحرانی جدی برای کشور بدل شود. چالشی که زنگ خطر آن مدتی است به صدا در آمده و نخبگان کشور معتقدند باید هرچه زودتر برای خروج از آن اقدامات جدی در دستور کار قرار گیرد. روزنامه همشهری
—————-
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle