در حال حاضر ۲۰ هزار روحانی مستقر در مدارس داریم!
“در حال حاضر ۲۰ هزار روحانی مستقر در مدارس داریم و ۳۵ هزار فرهنگی غیر روحانی در اقامه نماز مدارس کشور حضور دارند. ” مسیب زاده معاون قرآن اداره کل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش از تدوین سند جامع اقامه نماز در وزارت خانه خبر داد و گفت: “در مدارس کشور باید ۳۰ دقیقه در هنگام نماز، نماز جماعت برگزار شود و این امر کاملا الزامی است. “مسیب زاده افزود: وزیر آموزش و پرورش در اجلاس چند روز پیش در خصوص برگزاری نماز جماعت در مدارس تاکید کردند که مدیران مدارس نیز باید در کنار دانش آموزان حضور داشته باشند تا دانش آموزان برای اقامه نماز تشویق و ترغیب شوند.
مسیب زاده گفت : “علاوه بر آموزش احکام، مسائلی همچون امر به معروف و نهی از منکر و توجه به دو رکن مهم عترت و قرآن نیز در برنامه های وزارت در نظر گرفته شده است.”وی اضافه کرد: “در بخش عترت فعالیت هایی همچون امام شناسی و آشنایی با زندگی ائمه اطهار(ع) در نظر گرفته شده است و علاوه بر حفظ ترتیبی قرآن کریم، حفظ موضوعی مورد توجه است که به تناسب مقاطع تحصیلی آیاتی از قرآن کریم انتخاب می شود.” مسیب زاده ادامه داد: “در این طرح در هر مقطع تحصیلی ۴۰ آیه ویژه دانش آموزان و روحیه نوجوانان انتخاب شده است تا با حفظ آن بیش از گذشته با مفاهیم قرآن کریم نیز آشنا شوند.”
مسیب زاده گفت : در مدارس دختران از ائمه جماعات روحانی خواهر دعوت به عمل آمده تا در ساعات نماز جماعت فرصتی برای انتقال مفاهیم دینی و احکام برای نوجوانان فراهم آورند. مسیب زاده، آموزش احکام نماز، تبیین جایگاه مرجعیت و تقلید، جشن تکلیف، تجهیز نماز خانههای مدارس و اجرای برنامههای فرهنگی در جذب دانش آموزان به صفوف نماز جماعت را از جمله برنامههای طراحی شده در جهت تشویق دانش آموزان و ارائه آموزشهای لازم به آنها ذکر کرد.
در جامعه پویا و متحرک ایران کودکان در معرض دریافت اطلاعات و اندیشه های گوناگون از طریق خانواده ، رسانه ها، اینترنت، آثار هنری و گروه های همسالان قرار دارند و جلو ی گسترش اطلاعات را نمی توان گرفت. آموزه های مدرسه نسبت به جامعه کهنه تر و عقب تر است و برای بچه ها جذابیت ندارد. “رویکرد اشباع دینی” به عنوان تنها راه حل رسمی، ناتوانی خود را در تربیت نسلی دیندار ثابت کرده است. به گفته دکتر خسرو باقری در این رویکرد، نظر بر آن است که : “باید چشم و دل نسل نو را از نشانه ها و علایم اسلامی انباشت و پیوسته آنها را چه در کتاب های درسی و محیط مدرسه و چه در موقعیت کلان تر در جامعه، در معرض بارش علایم و اطلاعات اسلامی قرار داد. چاشنی فشار و تنبیه نیز به درجات مختلف با این رویکرد، همراهی می کند. اما رویکرد اشباعی، قابلیت کافی برای مهار بحران تربیت دینی نخواهد داشت زیرا منطق زیرساز این رویکرد، تلقین و الزام است و چنین منطقی، در صورت موفقیت، تنها می تواند به شکل گیری شبه تربیت منجر شود.”
رویکرد اشباع دینی در مدارس با چاشنی الزام و تلقین ، باعث رویگردانی شدید دانش آموزان از نشانه ها و علایم و مناسک مذهبی شده است. در حال حاضر تقریبا همه مقامات سیاسی و مراجع و علما معترفند که تربیت دینی در مدارس شکست خورذه است. متولیان مرعوب آموزش و پرورش برای جبران این ناکامی، به توصیه علما ، دُز برنامه های مذهبی در مدارس را هر سال بیشتر می کنند . به طوری که دامنه مباحث دینی تقریبا به همه درسها حتی درس ریاضی گسترش یافته است و امور تربیتی هم برنامه های سنگین فوق برنامه برای تربیت دینی اجرا می کند. شاید اگر حجم مطالب دینی در کتابهای درسی کاهش یابد و تبلیغات سیاسی – مذهبی در مدارس متوقف شود و محتوای آموزه های دینی به سمت اخلاق و معنویت تغییر جهت دهد و جنبه اکراه در انجام مناسک دینی برداشته شود ، تربیت دینی در مدارس با موفقیت بیشتری قرین شود. بعد از ۳۵ سال تجربه اشباع دینی ، کاهش دُز برنامه های دینی را می توانند به صورت آزمایشی امتحان کنند.
شیرزاد عبداللهی