آمادگی وپیش دبستانیکودک و دوره ابتدایی

از کودک‌سالاری به کودک‌آزاری

افراط و تفریط‌های تربیتی و آسیب‌های جسمی و روانی:
از کودک‌سالاری به کودک‌آزاری

فرزندسالاری زمانی رخ می‌دهد که تمامی مسائل و امور خانواده بر محور فرزند باشد و تصمیم‌گیرنده اغلب مسائل زندگی، او باشد و به‌نوعی حرف و تصمیمات او در مقایسه با دیگر اعضای خانواده اولویت داشته باشد. دلیلش هم این است که اغلب پدر و مادرهای امروزی، در گذشته در خانواده‌هایی با سیستم «مادرسالارانه» یا «پدرسالارانه» بزرگ شده و در تمامی ابعاد زندگی‌شان با محدودیت‌هایی از سوی والدین روبه‌رو بوده‌اند. «والدین‌سالاری» آثار منفی در روحیه فرزند می‌گذارد، زیرا فرزند با عدم اعتماد به‌نفس وارد جامعه می‌شود، آثار منفی «فرزند سالاری» هم این است که اعتماد به‌نفس کاذب در فرزند به‌وجود می‌آورد که همین مسئله سدی می‌شود در برابر موفقیت فرزند فرزندسالاری، «ظلم» در حق کودکان است، خودخواهی، سلطه طلبی، غرور و تکبر و عدم مسئولیت پذیری از عواقب این پدیده است. بها دادن بیش از حد به فرزندان باعث می‌شود آن‌ها نتوانند در آینده تعامل درستی با اطرافیان داشته باشند

دو سه دهه پیش، نوع تربیت با امروز تفاوت‌های بسیاری داشت. در آن زمان پدرومادر فرزندان خود را محدود می‌کردند، اما پدرومادر امروزی، فرزند خود را در هر زمینه‌ای آزاد می گذارند و البته این یکی از عوامل بروز آسیب‌های اجتماعی جدید است.

فرزندسالاری یا والدین‌سالاری؟

باید توجه داشت برای تربیت فرزند نه «والدین سالاری» و نه «فرزند سالاری» مناسب است، بلکه والدین باید با تعادل و خردمندی خاصی فرزندان خود را تربیت کنند. خانواده و فرزندانی جزو خانواده‌های خوب هستند که تعادل را رعایت کنند و از افراط و تفریط بپرهیزند. چون هر دو مورد فرزند یا والدین‌سالاری، باعث بروز نارسایی‌ها و مشکلاتی در روابط بین والدین و فرزند می‌شود.

دکترمهدی امامی: «والدین‌سالاری» آثار منفی در روحیه فرزند می‌گذارد، زیرا فرزند با عدم اعتماد به‌نفس وارد جامعه می‌شود، آثار منفی «فرزند سالاری» هم این است که اعتماد به‌نفس کاذب در فرزند به‌وجود می‌آورد که همین مسئله سدی می‌شود در برابر موفقیت فرزند.

به هرحال نمی‌توان منکر نقش تربیتی والدین شد. والدین وظیفه مهم و پرمخاطره‌ای در تربیت فرزند خود دارند و باید با آگاهی و هوشیاری کامل از عهده این مسئولیت بزرگ برآیند. پدر و مادرها باید روش‌ها و الگوهای تربیتی خود را تغییر دهند. از افراط و تفریط، محبت بیش از حد و خواسته‌های غیرعقلانی خودداری کنند تا بتوانند یک روش سالم و مناسب را در پرورش فرزند خود داشته باشند و دچار لغزش و مشکل نشوند. مهدی امامی پدیده فرزندسالاری از معضلاتی می‌داند که برخی خانواده‌ها با آن دست به‌گریبان هستند: محور قرارگرفتن فرزند در خانواده، مطابق میل او رفتار کردن و مشورت با فرزند در مورد تصمیمات و برنامه های خانوادگی باعث می شود کودکان خودرای بار بیایند و دچار تبعاتی در آینده شوند. امامی می‌گوید: فرزندسالاری، «ظلم» در حق کودکان است، خودخواهی، سلطه طلبی، غرور و تکبر و عدم مسئولیت پذیری از عواقب این پدیده است. بها دادن بیش از حد به فرزندان باعث می‌شود آن‌ها نتوانند در آینده تعامل درستی با اطرافیان داشته باشند و روابط اجتماعی‌شان شدیداً تحت‌الشعاع این مشکل تربیتی واقع شود.بهتر است تصمیمات در خانواده و با مشارکت همه اعضا انجام شود و نظر فرد خاصی مخصوصاً فرزندان به عقاید دیگران ارجحیت داده نشود، هم‌چنین باید تصمیم نهایی را والدین اتخاذ کنند.

غلبه آسان‌پروری بر تربیت

صالح قلی پور، روانشناس و مدرس دانشگاه با اشاره به سبک‌های مختلف فرزندپروری و ارتباط آن با تشکیل خانواده‌ای فرزند سالار، می‌گوید: در برخی خانواده‌ها سبک فرزندپروری مقتدرانه حاکم است که در آن کلیه امور و تصمیم دررابطه با فرزندان توسط والدین گرفته می‌شود و فرزند باید در تمامی کارها از والدین تبعیت کند، این روش نادرست است و اگر به صورت طولانی مدت ادامه یابد باعث از بین رفتن اعتماد به نفس فرزندان می‌شود.

قلی‌پور معتقد است در سبک فرزندپروری مقتدرانه، والدین برای فرزندان ارزشی قائل نمی‌شوند، در این سبک فرزندان قدرت انتخاب و تصمیم‌گیری ندارند و وقتی وارد جامعه می‌شوند سردرگم مانده ونمی‌توانند حقوق خود را بگیرند، بنابراین در زندگی اجتماعی موفق نخواهند بود و سختی‌های زیادی را تحمل خواهند کرد. اما یک افتادن از آن طرف بام هم داریم؛ امروزه سبک «فرزندپروری آسان» بسیار رشد کرده، در این نوع روش والدین، فرزندان را به حال خود رها می‌کنند و تمامی نیازهای‌شان را بدون سوال و جواب برطرف می‌سازند. در سبک فرزندپروری آسان، والدین احساس مسئولیتی نسبت به فرزندان‌شان ندارند و این روش در آینده به ضرر فرزندان خواهد بود؛ فردی که در خانواده‌ای فرزند سالار بزرگ شده در کارهای شخصی و در قبال جامعه احساس مسئولیت نخواهد کرد.زیرا فرزندسالاری باعث می‌شود به تمامی مطالبات و انتظارات فرزند در نظام خانواده پاسخ داده شود و گاهی این موضوع باعث بروز اختلالات رفتاری و عادت‌های غلط می‌شود که در آینده و در فقدان والدین، باعث بروز چالش‌ها و هزینه‌های سنگینی برای فرزندانی می‌شود که در روزگارانی تصمیم‌گیر اصلی خانواده بودند و والدین، در پشت سر آن‌ها حرکت می کردند.

فرزندآزاری،سوی مخوف فرزندپروری!

آسیب‌های روانی، که با بی‌توجهی یا سخنان پرخاشگرانه و توهین‌آمیز نسبت به کودک اتفاق می‌افتد که با بررسی روان‌شناختی، معاینات روانی و مصاحبه با کودک برای تعیین آسیب کلی کودک‌ آزار دیده توسط والدین لازم است. کودک‌آزاری روانی دارای عواقب بسیار وخیم‌تر از کودک‌آزاری جسمی است. غفلت و کوتاهی در رفتار محبت‌آمیز و عدم توجه و رسیدگی به رفاه کودک، طرد کردن او، عدم تأمین مواد غذایی لازم برای رشد کودک، بهداشتی نبودن محیط زندگیش، خوارشمردن کودک طوری که او احساس حقارت و پوچی کند، مزمت او نزد دیگران، عدم برقراری ارتباط با او ، نپرسیدن از وضعیت مهد کودک، مدرسه، مخاطب قرار ندادن کودک و… بیشترین موارد سوء رفتار هستند و در زمره کودک‌آزاری روانی محسوب می‌شوند .

با این دو روی سکه چه کنیم؟

دکترامامی در یک نتیجه‌گیری کلی می‌گوید: یکی از دلایل اساسی این نوع سوء رفتارها (والدین‌سالاری، فرزند سالاری و فرزند آزاری) فقدان یا کمبود منابع اجتماعی- اقتصادی است که سبب می‌شود اعضای خانواده و مربیان در حین مراقبت از کودکان خود در نتیجه فشار و تنش زندگی، دچار خشونت و سوءرفتار و آسان‌پروری و بی‌توجهی شوند. واقعیت این است که عواقب تمام این رفتارهای افراطی و تفریطی تربیتی، گریبانگیر جامعه خواهد شد و در جامعه‌ای که برای پیشگیری از سوءتربیت‌ها، قوانینی تصویب نشود ما هرگز مردان و زنان شایسته‌ای نخواهیم داشت . کودک‌سالاری، هنوز به‌عنوان یک معضل و مشکل بزرگ تربیتی دیده نمی شود و گویا قرار نیست در مورد آن شکایتی اتفاق بیفتد؛ چون به هرحال این کودک است که حاکم و سالار خانواده است و ظاهرا در خانه حکومت می کند، در پشت پرده کودک‌سالاری، ماجرا آن‌چنان هم که انتظار می‌رود، خوشایند نیست! شکنجه و آزار کودکان هم از دید قانون‌گذاران پنهان نیست اما جامعه به این پدیده شوم بی تفاوت است و این مسأله هنوز به شکل جدی مورد پیگیری قانونی قرار نگرفته است، هم‌چنان که اگر والدین فرزند خود را به قتل برسانند مجازاتی ندارند. تا زمانی که حقوق کودک در کشور ما به رسمیت شناخته نشود و مرجع قانونی برای رسیدگی به مشکلات کودکان وجود نداشته باشد نمی‌توان به راه حل‌های مبارزه با این معضل اجتماعی امیدوار بود حتی روز جهانی کودک نیز در کشور ما شعاری بیش نیست. با دخل وتصرف

آذر فخری، روزنامه‌ توسعه ایرانی

کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا