عادت از کجا میآید و آیا چیز بدی است؟
اگر عادت دارید مدام با موهای خود بازی کنید یا ناخن خود را بجوید یا هر روز صبح کارهایی از این دست را انجام میکنید؛ بدانید که تنها نیستید.
همهٔ ما چنین عادتهایی داریم و گاهی حتی خبر نداریم که چنین عادتهایی داریم. آسان نیست که بفهمیم از کجا و چرا به وجود آمدند اما فهمیدن آن میتواند خیلی مفید باشد.
دکتر تیم ویلیامز، استاد دانشگاه ردینگ و پروفسور توماس وب، روانشناس اجتماعی از دانشگاه شفیلد میگویند که عادتها از کجا میآیند و چطور میتوان از عادتهای آزارنده خلاص شد.
زندگی آسانتر میشود
هم دکتر ویلیامز و هم پروفسور وب معتقدند که انسانها موجوداتی هستند که عادت میکنند. پروفسور وب میگوید “بدون تردید، هر انسانی عادتهایی دارد و هر جانوری هم عادتهای خاص خودش را”.
دکتر ویلیامز بر این باور است که دو نوع عادت وجود دارد. او میگوید یک نوع از آن “تصمیمگیری ناخودآگاهانه” است که هر روز انجام میدهیم؛ مانند انجام کارهای روزمره، مثل خوردن غذایی خاص در روزهای مشخص. نوع دیگر عادتهای ذهنی هستند مانند بازیکردن با موها و جویدن ناخنها.
آیا عادتها چیز بدی هستند؟ پروفسور وب فکر نمیکند که بد باشند. او معتقد است که ٪۹۵ از عادتها مفید هستند و ما را به هدفمان میرسانند. او میگوید:”عادتها واکنشهای ما به محیط اطرافمان هستند، واکنشهایی که در طول زمان و بر اثر تجربه ساختهایم”.
دکتر ویلیامز عادتها را “روش بهینه برای زندگی کردن” مینامد. یک مثال آن غذایی است که برای شام در روز مشخصی میخورید. اگر به طور مرتب روز یکشنبه برای مثال کباب بخورید، تصمیم آن از روی عادت در ذهن شما گرفته میشود و نیازی ندارید که برای غذای دیگری در این زمان تصمیم بگیرید و فکر کنید.
دکتر ویلیامز و پروفسور وب هر دو معتقدند چنین عادتهایی و عادتهایی مثل مسیر هر روزه به سر کار یا مدرسه مفید هستند چون باعث میشوند ما کمتر نیاز به فکر کردن داشته باشیم و به این ترتیب زندگی را برای ما آسانتر میکنند.
چیزی آرامشبخش
پروفسور وب عادت را ” ارتباط محکمی میان نشانهای مشخص و واکنشی مشخص میداند که در طول زمان شکل میگیرد”. پس عادتها واکنش ما به نشانهٔ خاصی هستند که آن نشانه میتواند هر چیزی باشد. برای مثال، بیشتر ما مدت زمانی پیش از خواب را در دستشویی میگذرانیم؛ یا دندانهای خود را میشوییم یا صورتمان را و برای خوابیدن آماده میشویم. از این رو یاد میگیریم که ایستادن در دستشویی قبل از خواب با شستن دندانها ارتباط دارد.
دکتر ویلیامز میگوید که برای مثال بازی کردن با موها، شاید از رفتارهای دوران کودکی افراد باقی مانده باشد. او میگوید نوزادن در دورانی که خودشان هنوز مو ندارند، عادت دارند با موهای مادرشان بازی میکنند و این کار به آنها آرامش میدهد. نیاز به آرامش شاید همان نشانه باشد و بازی کردن با موها واکنش در برابر آن. این کار ممکن است با بالا رفتن سن افراد ادامه پیدا کند و تبدیل به عادت همیشگی فرد شود که البته در بزرگسالی به جای موهای مادر، بازی کردن با موهای خودش خواهد بود.
نشانهها برای ما میتوانند احساساتی مثل حوصلهسررفتن و نگرانی باشد یا موقعیتهایی مثل تماشای تلویزیون یا صحبت کردن با فردی خاص یا هر چیز دیگری. واکنش به این نشانهها همان چیزهایی است که ما ساختهایم تا به ما کمک کند.
اگر میخواهید با یکی از عادتهای دیرینهٔ خود خداحافظی کنید و آن را کنار بگذارید، کار آسانی نخواهد بود. دکتر وب میگوید گاهی عادتها ریشهدار میشوند و دیگر در جهت رسیدن ما به هدفهایمان نیستند. پس اگر عادت داشتید که موقع نگرانی ناخنهای خود را بجوید، این عادت ممکن است چنان ریشهدار و قوی شود که ناگهان ببینید در موقعیتهای دیگر هم دارید ناخن خود را میجوید، مثلاً وقتی فقط حوصلهتان سر رفته است.
وقتش رسیده است؟
خوب، بیشتر ما حداقل یک عادت داریم که دوستش نداریم و میخواهیم از دست آن راحت شویم اما چطور میتوانیم از آن خلاص شویم؛ دکتر وب میگوید که ” آیا این عادت دیگر در خدمت اهداف شما نیست؟” اگر پاسخ شما “خیر” است و همین الان تصمیم گرفتهاید که از شر این عادت خلاص شوید، باعث میشوید که وضع سختتر و عادت شدیدتر شود.
پروفسور وب پیشنهاد میکند بهتر است چیز دیگری را جانشین عادت بد کنید. او میگوید اولین قدم این است که دریابید “چه چیزی باعث به وجود آمدن این عادت شده است”. پس اگر عادت دارید وقتی حوصلهتان سر میرود ناخنهای خود را بجوید، میتوانید از توپهای ضداسترس یا واکنشها و جانشینهای مناسب دیگری استفاده کنید، هر چیزی که برای شما مناسب باشد و عمل کند.
دکتر ویلیامز میگوید که ایجاد تغییرات کوچک در زندگی روزمره به شما کمک میکند که عادتهای خود را از دست بدهید. او پیشنهاد میکند که برای مثال با پوشیدن دستکش میتوانید بعضی عادتهای آزارنده مثل بازی با موها و جویدن ناخن را ترک کنید. او در پژوهشی دریافت که اگر کسی که عادت به بازی کردن و نوازش موهایش دارد، دستکش نازکی به دست کند، حس او از این کار تغییر خواهد کرد و در نتیجه نیاز به نوازش موهایش کم میشود و به تدریج این عادت را از دست میدهد.
اگر از کارهای روزانه خود راضی نیستید و دوست دارید آنها را تغییر دهید، دکتر ویلیامز توصیه میکند که محیط اطراف خود را تغییر دهید. یک مثال آن میتواند فشار دادن دگمهٔ تأخیر زنگ ساعت باشد، همه ما این کار را میکنیم اما اگر این کار را به طور مرتب انجام میدهید و بیشتر اوقات هم به کارهایتان دیر میرسید، بهتر است تصمیم بگیرید ساعت زنگدار را جایی دورتر بگذارید تا ناچار باشید برای فشار دادن دکمهٔ تأخیر زنگ از جای خود بلند شوید. همین تلاش میتواند باعث تغییر این عادت بشود. bbc