بسیاری از مقالات منتشر شده در مورد تبعات آموزشی ویروس کرونا، تعطیلی مدارس را به عنوان یک نتیجه محتوم شیوع این بیماری پذیرفته و بر آن صحه گذاشتهاند. اما کارشناسانی نیز بودهاند که تعطیلی مدارس را بی دلیل دانسته و حتی معتقدند که از بسیاری جهات و به دلیل متوقف کردن کارویژههای حمایتی مدارس، مخصوصا برای دانش آموزان محروم، این امر تدبیر نامناسبی بوده و تبعات وخیمتری حتی از خود بیماری بر زندگی دانشآموزان گذاشته است. با توجه به لزوم دسترسی به عقاید مختلف و تضارب و تکثر آراء، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مقالهای با عنوان «بررسی تعطیلی مدارس و اختلالات آموزشی ناشی از بیماری کرونا از منظر دانش آموزان، خانوادههای محروم و نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی» که توسط استاد دانشکده اپیدمولوژی و سلامت عمومی، دانشگاه ناتینگهام انگلستان نگاشته شده است را منتشر کرد.
در این مقاله آمده است، پس از اعلام رسمی اپیدمی و شیوع گسترده بیماری کووید- ۱۹ یا کرونا در سطح جهانی و تعطیلی مدارس در کشورهای مختلف جهان که صدها میلیون دانشآموز را در گستره گیتی تحت تاثیر خود قرار داده است کشورهای بسیاری در حالی وارد بحثهای کنترل بیماری و قرنطینههای گسترده و سایر دستورالعملهای جلوگیری از انتشار این بیماری از جمله تعطیلی مدارس شدهاند که همزمان باید نیازهای فوری و چند بعدی اجتماعی، اقتصادی و سلامت دانش آموزان را نیز مورد توجه قرار دهند. این توجه فوری و با اهمیت در عین حال منطبق با مفاد منشور ملل متحد بر لزوم حفظ و رعایت حقوق کودکان و نوجوانان و همینطور اهداف توسعه پایدار این سازمان است.
تحقیقات گسترده اثبات کرده است که کودکان و نوجوانان نقش بسیار اندکی در انتقال این بیماری دارند و در صورت ابتلا به آن نیز علائم بسیار بسیار کمتر و ضعیفتری را نسبت به بزرگسالان از خود بروز میدهند؛ اما در حالی که دولتها اقدام به تعطیلی مدارس برای قطع زنجیره انتقال این بیماری میکنند (امری که با یافتههای تحقیقات مختلف در زمینه شیوع این بیماری در تضاد است) فشارهای اقتصادی، روانی و اجتماعی ناشی از این تصمیمات بر روی دانشآموزان به عنوان یک جمعیت انسانی از لحاظ سلامت روانی، شکننده و حساس باید مدنظر قرار گیرد. تعطیلی مدارس موجب اختلال در نظم آموزشی و یادگیری برای بسیاری از دانشآموزان شده است و مخصوصاً برای دانشآموزان محروم تبعات بیشتری دارد. به طور مثال تعطیلی مدارس در طی همهگیری بیماری ابولا طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ میلادی موجب افزایش آمار ترک تحصیل دانش آموزان، بحران کودکان کار و خشونت علیه کودکان شده است و در نهایت نابرابریهای اقتصادی- اجتماعی را در کشورهایی که متاثر از شیوع این بیماری شدند؛ را تشدید کرد، لذا باید به این نکته توجه داشت که حالا و با تاکید بر استراتژیهای یادگیری مجازی و از راه دور که در دوران شیوع بیماری کرونا، برای تداوم فرایند آموزش دانشآموزان بر آن تاکید میشود، بحث نابرابری و عدم دسترسی کامل دانشآموزان به این نوع یادگیری و تکنولوژیهای دیجیتال لازم و ملزوم با آن، بسیار حائز اهمیت است. از سوی دیگر باید به این مسئله هم توجه داشت که برنامههایی مثل بحث تغذیه دانش آموزان در مدارس، بهداشت و مراقبتهای پزشکی و انواع مشاورهها و حمایتهایی که دانش آموزان در چارچوب مدرسه آنها را دریافت میکنند و برای سلامت دانش آموزان و مخصوصاً برای دانشآموزان محروم بسیار حائز اهمیت است، در دوران تعطیلی مدارس به دلیل شیوع بیماری کرونا عملاً امکان پیادهسازی و تداوم را ندارند.
توجه به این نکته مهم است که مدارس نقش حیاتی را در مراقبت و حفاظت از دانشآموزان بر عهده دارند و تعطیلی مدارس و سایر تبعات اقتصادی و اجتماعی شیوع بیماری کرونا، موجب شده است که فشارهای اقتصادی بر روی خانوادهها و مخصوصاً خانوادههای کم درآمد و محروم افزایش یابد. از سوی دیگر والدینی که در بیرون خانه کار میکنند و زمانی خیالشان راحت بود که کودکانشان در مدرسه هستند، در حال حاضر مجبور میشوند در دوران تعطیلی مدارس یا بچهها را بدون هیچ نظارتی در خانه تنها بگذارند یا این که عملاً از کار کردن در بیرون خانه انصراف دهند تا بتوانند در خانه با بچهها بمانند. در ضمن باید به این نکته نیز توجه داشت که تنها بخش کمی از نیروی کار میتواند در درون خانه از مزیتهای دورکاری استفاده کند. البته در این صورت نیز باز فشارهای اجتماعی و روانی بر روی والدین وجود دارد. همه این نکات تبعات سیاستگذاری است که براساس آن مدارس باید برای قطع زنجیره انتقال و سرایت بیماری بسته شوند. بحث تعطیلی مدارس در این شرایط به هیچ وجه قابل دفاع نیست. به طور مثال دستورالعمل و استراتژی مواجهه با شیوع بیماری آنفولانزا که توسط سیستم بهداشت انگلستان تدوین شده به صراحت میگوید تنها سود حاصل از بستن مدارس در زمان شیوع بیماری آنفولانزا این خواهد بود که منابع کلینیکی لازم برای مواجهه با تبعات ثانویه بیماری و نه خود بیماری ذخیره و حفظ شود.
جالب اینجاست که این موضع و استراتژی با موضع سازمان بهداشت جهانی و سازمان یونیسف و تحقیقات مجله معتبر «لنست»، همراستا است و همگی اظهار میکنند که از نظر شاخصهای بهداشتی و سلامت اجتماعی و آموزشی، تعطیلی مدارس آثار مخربتری بر سلامت و کیفیت زندگی کودکان و نوجوانان دارد. از سوی دیگر بحث تعطیلی مدارس باید براساس یافتههای اپیدمولوژیک و علمی استوار شود و همزمان باید شاخصههایی مثل کاهش نابرابری اجتماعی، فراهم کردن شرایط یادگیری برای دانشآموزانی که به تکنولوژیهای دیجیتال دسترسی ندارند، ایجاد حق انتخاب متعدد و جانشین برای دانشآموزان، حفظ و مراقبت از بهداشت و سلامت آنها و به علاوه برنامههای تغذیه را مدنظر قرار دهد. به همین دلیل اولیای امور باید استراتژیهایی را طراحی کنند که بدون نیاز به تعطیلی مدارس، الزامات بهداشتی دوران شیوع بیماریهای همهگیر و قطع زنجیره انتقال تحقق پذیرد. از جمله این استراتژیها میتوان به کوچک کردن اندازههای کلاسها، رعایت فاصله فیزیکی و اجتماعی در سر کلاس و محیط مدرسه و همینطور ضدعفونی کردن مداوم دستها و محیط اشاره کرد.
بر همین اساس کشورهایی که به هر دلیلی با موج اول شیوع بیماری کرونا زودتر از بقیه کشورها درگیر شدند، به جای تعطیلی عجولانه مدارس و ایجاد فشار روحی و روانی بر دانش آموزان و خانوادههای آنها باید با اولویت قائل شدن به کودکان و نوجوانان و پیاده کردن سیاستهای مناسب به نحوه فعالانهای، این اطمینان را به دانشآموزان و خانوادههایشان میدادند که دانشآموزان و کودکان و نوجوانان ما در مرکز توجه و طراحی استراتژی برای مقابله با این بیماری بودند و این امر با تعطیلی عجولانه صرف مدارس آن هم در بازههای زمانی طولانی قطعا متفاوت است.
لذا ما نویسندگان این مقاله بر اهمیت به وجود آوردن یک فضای مناسب برای ایجاد یک گفتگوی شفاف و عمومی و انجام بحث و تحقیق علمی در مورد استراتژیهایی که پیاده شد و استراتژیهایی که باید پیاده میشد، تا از تعطیل شدن مدارس (آن هم به صورت طولانی ) جلوگیری شود؛ تاکید میکنیم. در یک فضای گفتگوی شفاف و عمومی که در آن صدای دانش آموزان و خانوادههایشان شنیده شود؛ میزان علمی بودن، مقبولیت و تاثیرات سیاستگذاریهای پیاده شده که منتهی به تعطیلی عمومی مدارس شد برای حال و آینده مورد بررسی و بازنگری قرار گیرد.
از سوی دیگر لازم است تا دادههای علمی موثق در مورد تاثیر بسته شدن مدارس بر روی میزان انتقال بیماری کرونا و میزان موثر بودن این سیاستها و در عین حال میزان سودمندی آنها در برابر زیانهای مترتب بر آن که موجب افزایش مشکلات اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی برای دانشآموزان شده است به طور علمی و عمومی منتشر شود و در اختیار محققان مستقل قرار گیرد. پایان سخن اینکه ما باید به یک تعادل در سیاست گذاریهای خود برسیم که ضمن حمایت و حفاظت از کسانی که در معرض بیشترین خطر از این بیماری هستند آینده نسلهای بعدی را قربانی این سیاستگذاریها نکنیم. روزنامه اطلاعات یکشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۰
* منابع این مطلب در دفتر روزنامه موجود است