در باره تعطیل کردن پنج شنبه ها
تعطیل کردن پنج شنبه ها، ادای غرب است/انتقادات تند عباسپور تهرانی از سیاست های آموزش و پرورش و دولت
رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس معتقد است آموزش و پرورش تناقض گویی ها و سیاست های متناقض بسیاری دارد و بی برنامه است.در ادامه نیز مصاحبه معاونت ابتدایی
وزارت آموزش وپرورش با جام جم را خواهیددید.
خبر آنلاین-۶-۸-۱۳۹۰
رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس معتقد است آموزش و پرورش تناقض گویی ها و سیاست های متناقض بسیاری دارد و بی برنامه است.
مریم صدرالادبایی، سپیده سعیدی: تغییر در نظام آموزشی کشور، بعد ازانقلاب اسلامی یا بهتربگوییم انقلاب فرهنگی تا کنون ازجمله آرمانهای مسئولان نظام به ویژه مسئولان نظام آموزشی بوده است و دراین راستا تغییر و تحولات ساختاری و محتوایی بسیاری در مقاطع مختلف رخ داده است. تغییراتی که به عقیده برخی کارشناسان حوزه آموزش بیشترسلیقه ای بوده است و تا کنون نتوانسته نظام آموزشی را آنگونه که شایسته است تحول بخشد. این روزها هم وزارت آموزش و پرورش دولت دهم تمام تلاش خود را به کارگرفته تا تحولات ساختاری و محتوایی تازه ای در این وزارتخانه به وجود آورد . این درحالیست که اغلب این تغییرات ساختاری و محتوایی مورد پذیرش کارشناسان و مسئولان نظام آموزشی کشورنیست.
دکتر علی عباسپور تهرانی، رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با حضوردرخبرآنلاین به برخی از این تحولات، که به نظر وی چندان هم مثبت نیستند اشاره کرد. عباسپور از مخالفان تعطیلی روز پنج شنبه در مدارس است و معتقد است این تصمیم های غیر کارشناسی در نظام آموزشی کشور در آینده تاثیرات منفی خود را نشان می دهد.
رییس جمهور به تندی از مخالفان تعطیلی پنج شنبه های مدارس انتقاد کرده است. آقای احمدی نژاد معتقد است مخالفان ادای روشنفکران را در می آورند، نظر شما به عنوان یکی از مخالفان این طرح چیست ؟
اکنون در ششمین سال ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد قرار داریم و مردم با ادبیات ایشان تاکنون آشنا شده اند. ما درمورد تعطیلی پنج شنبه ها خواستیم که نظرات کارشناسی شده باشد و در این راستا موافقان و مخالفان نظرات خود را بیان کنند. که متاسفانه این اتفاق نیافتاد و تصمیم این وزارتخانه اعلام شد. در رابطه با صحبت های رییس جمهور نیز باید بگویم که ایشان جایگاه و ادبیات ریاست جمهوری را درک نمی کنند و از ادبیاتی استفاده می کنند که نخ نما شده ،اگر بحث روشنفکری هم باشد که روشنفکران باید موافق تعطیلی پنجشنبه ها باشند . مخالفت با تعطیلی پنجشنبه ها تفکری سنتی است. ما در تعطیلی پنجشنبه ها دچار چند مشکل هستیم از جمله کاهش ساعات آموزش که در کشورهای پیشرفته تا ۵۰ درصد بیشتر از ساعت آموزشی ما است. سه ماه تعطیلی و تعطیلات نوروز و تعطیلات دیگر باعث شده تا ساعت آموزش ما بسیار کمتر از دیگر نظام های آموزشی در جهان شود ما در بسیاری از آزمون ها از متوسط جهان پایین تر هستیم. ما نمی توانیم ساعت تدریس را فشرده کنیم و بخواهیم کیفیت آموزشی داشته باشیم و تازه به بحث های پرورشی هم برسیم .در واقع اگر بخواهیم درمورد ادا حرف بزنیم، تعطیل کردن روزهای پنج شنبه ادای غرب است.
شما از مخالفان تعطیلی پنج شنبه ها هستید ،دلایل مخالفت شما و دیگر همکارانتان با این طرح به چه دلیل است ؟
تعطیلی پنج شنبه ها چند مشکل اساسی دارد ،دروهله نخست ماهیچ وقت پاسخ مناسب و واضح دراین باره از آقای حاجی بابایی نگرفتیم. درواقع ایشان همواره نظرات شان ابهام آمیز بود و دلیل روشن برای اقدام خود نمی آوردند. ایشان به کمیسیون آموزش و تحقیقات آمدند و در این رابطه سوال کردیم، اما خیلی روشن و بارز گفتند که ما نمی خواهیم پنج شنبه ها را تعطیل کنیم. قرار است در این روز دانش آموزان به موزه ها و مکان های دیدنی فرستاده شوند و این روز را بدین منظور خالی کرده ایم . حتی ما خواستیم که اگر چنین برنامه ای دارند. برنامه خود را به مجلس ارائه دهند. اما این اقدام صورت نپذیرفت و این برنامه ها هم در مدارس اجرایی نشد. آنچه ما تا کنون از آقای حاجی بابایی راجع به مسائل آموزش و پرورش دیده ایم تنها تغییر موضع بوده است ،که من توصیه می کنم دست از این سیاست بازی ها بردارند . این سیاست بازی ها برای آموزش و پرورش و رسالت این وزارتخانه مضر است.
عده ای معتقدند که تعطیلی پنج شنبه ها به دلیل کاهش هزینه های جاری انرژی انجام شده است. آیا این موضوع می تواند دلیلی براین تعطیل شدن روزهای پنج شنبه باشد ؟
تا کنون این موضوع را مطرح نکرده اند و ما هم نشنیده ایم و اگر هم قرار باشد تعطیلی پنج شنبه ها به این دلیل باشد این اقدام صحیح نیست .نباید سطح آموزش کشور را به بهای جمع کردن هزینه های انرژی پایین آورد. اما اگرهم مسئله صرفه جویی مطرح می شود به چه قیمتی است؟ ما باید بیشترین سرمایه گذاری را بر ساختار اجتماعی جامعه داشته باشیم. اما دولت در این خصوص بی توجه است . هدفمند کردن یارانه هزینه دارد و دولت باید آن را بپردازد .امسال ۱۴ میلیارد تومان بودجه آموزش و پرورش است. اگر دولت این بودجه را بیشتر اضافه کند جای دوری می رود؟ البته دولت فقط یاد گرفته که به مردم پول بدهد. حال کشاورزی از میان برود عیبی ندارد ،صنعت متلاشی شود مهم نیست. متاسفانه این سیاست دولت ماست و دولت بدین سیاست معتقد است .فقط به مردم پول بدهد و بعد هم شعار بدهد که می خواهد پولها را سه برابر کند . بازهم تاسف می خوریم ازاینکه مغز نظام یافته و تعلیم یافته دولت ما همین است و همین از آن خارج می شود. به جای آنکه به تعلیم و تربیت بیاندیشیم. دولت با پیش بردن این کارها تنها برخی ازاغراض مردم را مورد توجه قرار می دهد. خود آقای حاجی بابایی در کمیسیون آموزش و تحقیقات اعلام کردند که نمی خواهند پنج شنبه ها را تعطیل کنند. پس باید ایشان را هم جزء افرادی بدانیم که برای تعطیلات خود برنامه ریزی می کنند.
آموزش و پرورش در سال تحصیلی جدید انواع کلاس های تقویتی و تست زنی بعد از ساعات تعطیلی مدارس برگزار می کند. تشکیل این کلاسها مرتبط با تعطیلی های پنج شنبه است ؟
برای ما هم عجیب است، هنگامی که وزیر معتقد به تشکیل کلاسهای تقویتی و فوق برنامه است چرا پنج شنبه ها را تعطیل می کند. این آشفتگی آموزش را چگونه می توان توجیه کرد ،نظامی که در هیچ کجای دنیا نمی توان آن را یافت .چرا به آموزش استاندارد نمی اندیشیم و چرا وزیر باید کلاسهای تقویتی را برای شنبه تا چهارشنبه طراحی کند و بعد پنج شنبه ها را تعطیل نماید. این موضوع کمی غیرعادی به نظر می رسد. مثلا کلاسهای تست زنی و یا کلاس های فوق برنامه که معمولا با شهریه های بالا برای دانش آموزان گذاشته می شود. این ها را تنها می توان این گونه تعریف کرد؛ برنامه ریزی شعاری و درهم که همواره در نظام آموزش و پرورش مطرح می شود . این برنامه ها متضاد با شعارهای دولت نیز هست.
گفته شده در شروع سال تحصیلی جدید، میزان ترک تحصیل بیش از سال های دیگر بوده است. شما دلیل این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید ؟
بحث داشتن ترک تحصیلی در شروع هر سال تنها برای امسال نیست و ما هر سال با چنین مسئله ای مواجهه هستیم. نه تنها ترک تحصیلی ها نشان از نظام آموزشی پر تنش ما دارد بلکه افت تحصیلی شدید هم برای خود معضلی است که با آن مواجهه هستیم . معمولا در آخر سال تحصیلی هر سال با ۲۳ در صد مردودی مواجهیم که می توان گفت تقریبا یک چهارم دانش آموزان خصوصا در شروع مقطع دبیرستان با آن روبرو هستند. نکته اول آن است که در سال اول دبیرستان تنوع درسی زیاد می شود وهمه دروسی از تمام رشته ها مرتبط با سال بعد یا غیرمرتبط دراین سال باید خوانده شود که برای دانش آموز بسیار سنگین است .
نکته بعدی که دانش آموز را به ورطه افت در تحصیل می کشاند ،اوج بحران و بلوغ در این سن و سال است که مشکلات روحی روانی خود را به دنبال دارد. در این سن و سال، دانش آموزان دچار مشکلات بسیاری از جمله چگونگی ایجاد رابطه با جنس مخالف می شوند و متاسفانه در این رابطه سوالات بسیاری دارند و دچار ابهام هستند که البته منبع خاصی هم برای پاسخ به سوالات آنها وجود ندارد . در این دوران تمرکز دانش آموزان از بین می رود و ما مشاوران خوبی هم در این زمینه در مدارس نداریم .کلاسها هم آنقدر پر جمعیت و متراکم هست که دیگر وقتی برای توجه معلم به مسائل دانش آموزان باقی نمی ماند. وقتی در آغاز مقطع متوسطه با این آمار ترک تحصیل مواجهه می شویم یعنی به بدنه جامعه زهر وارد می شود.
آمارجدیدی نیز در دست داریم که آن را رییس زندانهای کشور عنوان کرده اند. اینکه تنها ۴ درصد زندانیان تحصیل کرده هستند و ۹۶ در صد آنها از داشتن تحصیلات محروم اند . که نشان می دهد ما اگر به سوی بالا بردن سطح آگاهی وآموزش مردم گام برداریم دقیقا از وقوع جرم جلوگیری کرده ایم . امیدواریم دولت بیش از پیش به مقوله آموزش توجه نشان دهد. خوشبختانه در این زمینه مجمع تشخیص مصلحت نظام به راه حل هایی دست پیدا کرده است و درغالب یک طرح این مسئله مطرح شده ،این پیشنهاد خاص همان رسیدگی به وضعیت روحی و روانی دانش آموزان است که در این مجمع عنوان شد و رسیدگی خواهد شد تا برای آنهایی که سال اول دبیرستان هستند اجرایی شود.
پیش از این شورای عالی انقلاب فرهنگی دررابطه با وضعیت روحی و روانی دانش آموزان ،مصوبه ای را به تصویب رسانده بود ،وزیر کنونی آموزش و پرورش تا چه اندازه این مصوبه را اجرایی کرده است ؟
در مورد آقای حاجی بابایی باید بگویم که ایشان هیچ وقت عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس نبوده اند ،اما همواره مسائل را دنبال می کردند و برای معلمان هم گام هایی برداشتند ،اما متاسفانه وقتی وزارت آموزش و پرورش را تحت اختیار گرفتند درمورد مهم ترین قانون در این وزارتخانه اقدامی خاص انجام ندادند. همانطور که می دانید قانون احیای معاونت پرورشی را داشتیم که با احیای آن امید آن می رفت که دانش آموزان را به لحاظ روحی و روانی هم تحت آموزش و کنترل در آوریم اما این قانون در دوره هیچ کدام از وزرا به طور کامل اجرایی نشد و گام مثبتی در این زمینه بر نداشتند. باید اضافه کنم که تمام مفاد این قانون منطبق بر همان اهدافی است که از آن ها یاد بردیم یعنی همان رسیدگی به وضعیت روحی و روانی دانش آموزان در مقاطع مختلف.
در این راستا کمیسیون آموزش و تحقیقات جلسه ای با مسئولان آموزش و پرورش دولت دهم داشت. نتیجه این جلسه چه بود؟
کمیسیون آموزش وتحقیقات درجلسه ای با مسئولان آموزش و پرورش دولت دهم ،در مورد اقدامات حوزه معاونت پرورشی سوالاتی مطرح کرد وآموزش و پرورش دولت دهم نیز گزارشی در مورد فعالیت های این وزارتخانه اعلام کرد ،اما گزارش همان گزارشی بود که درزمان آقای حاجی ارائه شده بود ،همان گزارشی که ما بدان معترض بودیم. محتوای گزارش یا همان اقدامات که تا کنون انجام داده اند در غالب اجرای سرود، مسابقات و… بوده که در پرورش نسل ها موثر نیست .ما پیشنهاد می کنیم وزارتخانه طبق سند ملی آموزش و پرورش عمل کند و قوانین این سند را پیاده کند.
در این روزها با توجه به بحث سند ملی و تحول بنیادین در آموزش و پرورش، تغییر ساختار آموزش و پرورش جدی شده است. نظام ۶-۳-۳ گویا از سال آینده اجرا می شود.
به طور کلی باید تغییر هر سیستمی در خصوص مسائل آموزش و پرورش باید به تایید مجلس شورای اسلامی برسد و من در این رابطه به رییس مجلس دکترل اریجانی نامه ای ارائه داده ام والبته ایشان هم مبحث را منعکس کردند. امادر هر صورت الان تناقض گویی های بسیاری در این وزارت خانه می بینیم که مانع از انجام اقدامات مفید می شود. ما متاسفانه با وزارتخانه ای روبرو هستیم که خبری را می گوید و وزیر بعد آن را تکذیب می کند مانند تعطیلی پنج شنبه ها، یک نفر می گوید بله و مسئولی دیگر می گوید نه.
یا تغییر کتابها که ما را در خصوص این موضوع هم روشن نکردند. این اخبار ضد و نقیض شایسته آموزش و پرورش نیست. این تضاد گویی ها یعنی مخفی کردن حقیقت و این مسئله و تاثیرات منفی اش در آینده بارز خواهد شد. که در مجموع این تصمیم گیری ها به صلاح کشور نیست . هر تضاد گویی و تصمیم نادرست در آموزش و پرورش ارتباط مستقیم دارد با ۱۲ میلیون نفر دانش آموز، بیش از یک میلیون نفر پرسنل و البته والدین این دانش آموزان که جمعیت انبوه کشور را شامل می شوند و ما داریم اثرات تخریبی برخی از این تصمیمات را در جامعه می بینیم.
—————————————————————————————————————————————–
در بحث تعطیلی پنجشنبهها که از مدارس ابتدایی آغاز شد، معاونت ابتدایی بیش از همه خبرساز بود.
برخی اقدام وزارتخانه را عجولانه و برخی نسنجیده خواندند، وقتی بحث الزام و الحاق اجباری پیشدبستانیها به وزارت آموزش و پرورش اعلام شد، باز معاونت ابتدایی سکان خبرسازان را به دست گرفت، هر چند در بحبوبه این بحثها، فاطمه قربان معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش به عنوان نماینده سیاستهای وزارتخانه آماج بیشترین انتقادات بود، اما گفتوگو با او نشان میدهد به عنوان یکی از معدود مدیران وزارت آموزش و پرورش، حوصله بیشتری برای پاسخ به سوال منتقدان دارد.
شیوه او برای پاسخ به ابهامات اقناعی و استدلالی است.
او از انتقاد استقبال میکند و با قاطعیت از برخورد با تخلفات در مدارس ابتدایی میگوید. گفتوگوی دو ساعته او با جامجم هرچند برای پاسخ به تمام سوالات کافی نبود، اما اشتیاق او را برای ارتباط با مردم از طریق رسانهها نشان داد.
شما بارها از اهمیت دوره ابتدایی صحبت کردهاید. اهمیت این دوره بدون برنامهریزی و اجرای برنامههای نو ممکن نیست، امسال قرار است چه برنامههای جدیدی برای ابتداییها اجرا شود؟
دوره ابتدایی، دوره آموزش عمومی است که دانشآموز را برای کسب مهارتهای اجتماعی آماده میکند. طبیعی است برای این امر لازم است رویکردهایمان را به طور خاص مشخص کنیم. رویکرد ما، رویکرد قرآنی در تمام برنامههای ابتدایی است. ما از سازمان تدوین کتابهای درسی خواستهایم که در تدوین متون آموزشی این دوره به مباحث و محورهای قرآنی و تفکر فلسفی در این زمینه توجه داشته باشند.
یکی از برنامههای ما در این راستا، قرآنپژوهی است که برای دوره ابتدایی تدوین شده است. ما دنبال این هستیم که بچهها با قرآن انس بگیرند و پژوهشمحوری در بچههای ابتدایی بر مبنای قرآن رواج یابد. بچهها باید به این کتاب علاقه پیدا و قصهها و داستانهای قرآنی را دنبال کنند.
هدف ما از این طرح، آشناکردن دانشآموزان با اهداف قرآن است. البته نوید میدهم که جشنواره قرآنپژوهی هم در چهار مرحله امسال برگزار میشود و آنهایی که آثارشان به سطح کشوری برسد، در پایان خرداد سال آینده تقدیر خواهند شد. ما در دوره ابتدایی میخواهیم دانشآموز، پرسشگر تربیت شود. اساس شخصیت انسان مبتکر و متفکر در دوران ابتدایی شکل میگیرد. او باید یاد بگیرد منطقی فکر کند.
شما به قرآنمحوری و توجه به تفکر خلاق در برنامههای مدارس ابتدایی اشاره میکنید. این اهداف به صورت کلیات همواره از سالها قبل در سرفصل برنامههای دورههای مختلف تحصیلی مطرح بوده ولی هیچ وقت آثارش دیده نشده است. همیشه قرآن اساس برنامه آموزشی بوده و میخواستند دانشآموز متفکر تربیت شود، اما تبعات آن مشاهده نشده است. چه سازوکاری دارید که از حد حرف فراتر برویم؟
ببینید ما تحول در آموزش و پرورش را ضروری میدانیم، ما تحول ساختاری را ایجاد کردیم، شش سال ابتدایی و شش سال را به متوسطه اختصاص دادیم که به زودی عملیاتی میشود.
نکته اصلی همین است که تحول ما فقط در ساختار نیست. حتما نیروی انسانی ما نیز باید متحول شود. لازمه این کار، به جز ساختار،داشتن نیروی انسانی توانمند است. تمام عوامل آموزشی باید نگاهشان تغییر کند، روشهای تدریس متحول شود.
به همین خاطر کتابهای پایه اول ابتدایی تغییر کرده و معلمان ابتدایی در تابستان امسال دورههای آموزشی ویژهای دیدهاند. راهنمای کتب جدید هم توزیع شده است، اما باز هم لازم است معلمان و مدیران ما نگاه ویژهای داشته باشند. شاید شما از کاستیها سوال کنید، درست است، باید معلمانی داشته باشیم که رفتارش برای دانشآموزان الگو باشد. دانشآموزان بشدت تحت تاثیر معلمان قرار دارند.
تاثیر آموزش غیرمستقیم یا همان رفتار آنان بسیار بیشتر از آموزش مستقیم است. از این رو کتاب «آداب و مهارت زندگی اسلامی» با همکاری حوزه علمیه قم تدوین شده که در بین تمام معلمان پایه اول تا پنجم ابتدایی توزیع میشود. معلمان ما براساس این کتاب، آموزش ضمن خدمت میبینند و باید رفتارشان را با آن انطباق دهند.
تعداد دانشآموزان دوره ابتدایی در حال حاضر چقدر است؟
برای سال تحصیلی گذشته پنج میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بوده که با رشد ملایمی امسال همراه است به نظر میرسد حدود ۱۰۰ هزار نفر اضافه شده باشد.
تحول ساختاری آموزش و پرورش که به زودی اجرا میشود، بیشتر از سایر مقاطع، دوره ابتدایی را تحت تاثیر قرار میدهد. این که نظام ابتدایی شش ساله میشود، دقیقا به چه معناست؟ آیا مانند گذشته قرار است ششم ابتدایی داشته باشیم یا پیشدبستانی به دوره ابتدایی اضافه میشود؟
ساختار ۶، ۳، ۳ در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده و هنوز نمیدانیم دقیقا از چه سالی اجرایی خواهد شد ولی ما آمادگی اجرای آن ساختار را داریم و منتظر تصمیم شورا هستیم. در این ساختار قرار است شش سال دوره ابتدایی باشد و شش سال متوسطه، اما به لحاظ قانونی، دوره لازمالتعلیم از نظر سنی شش سال تمام تا ۱۲ سال تمام است و دوره چهار و پنج سال تمام را پیشدبستانی تعریف میکند یعنی از شش سال تمام ابتدایی شروع میشود تا ۱۱ سال تمام و از آن به بعد تا ۱۸ سال تمام دوره متوسطه خواهد بود.
بنابراین پیشدبستانی به دوره ابتدایی اضافه نمیشود، بلکه از این پس باید منتظر ششم ابتدایی باشیم؟
بله، مستندات قانونی همین را به ما میگوید.
قبل از انقلاب هم تا سالها شش سال ابتدایی داشتیم و همیشه مورد انتقاد بود و دوباره در حال بازگشت به گذشته هستیم. آیا الزاما این تحول ساختاری، دوره آموزش ابتدایی را غنی میکند؟
اگر بخواهیم در بحث تعلیم و تربیت، بحث تربیت را پررنگ ببینیم، دوره ابتدایی بسیار پررنگتر از سایر دورههاست، این که به لحاظ کمی و تعداد سالها، ابتدایی با متوسطه برابر تعریف شده نشان میدهد که سیاستگذاران به این بخش توجه ویژهای دارند. ما به این نتیجه رسیدهایم که اگر بخواهیم انسان موثرتر و مولد داشته باشیم، باید به دوره آموزش عمومی توجه ویژه نشان دهیم. دانشآموزان در دوره ابتدایی فرصت بیشتری برای شناسایی توانمندی و استعداد خود دارند. با یک سال افزایش دوره ابتدایی، این فرصت طولانیتر میشود. من فکر میکنم ۶ ساله شدن ابتدایی ارائه فرصت بیشتر به خانوادهها و دانشآموزان در شناسایی استعدادهاست، چون این امر در دوره ابتدایی صورت میگیرد.
به بحث تعطیلی پنجشنبهها برسیم که حالا در مدارس ابتدایی قطعی شده است، منتقدان این طرح، اجرای آن را عجولانه میدانند. قبلا گفته شد که تعطیلی پنجشنبهها، فرصت لازم را برای معلمان و ادامه تحصیل آنان فراهم میکند، اما برای دانشآموزان چطور؟ چگونه توجیه میکنید که با یک روز تعطیلی به پیشرفت تحصیلی بیشتر در دوره ابتدایی برسیم؟
این که میگویید تصمیم عجولانه بوده، باید توضیح بدهم این طرح یک روزه به ذهن نرسیده است. از سال ۸۸ این فکر بوده ولی به نتیجه نرسیده بودیم که بر کیفیت آموزشی تاثیر مثبت دارد یا نه؟ باید مطالعه تطبیقی میکردیم، در تمام آموزش و پرورش، هدف ما تربیت انسان مطلوب است.
در آموزش و پرورش هیچ طرحی بدون مطالعه و کارشناسی به مرحله اجرا نمیرسد، این طرح بیش از یک سال مطالعه شد و با کارشناسان زیادی مشورت شده است و این نتیجه حاصل شد که آموزش رسمی در پنج روز ارائه شود. ما اگر بخواهیم نیروی بهتر تربیت کنیم، آیا نباید معلم ما علم به روز شدهای داشته باشد؟ باید در کارگاههای آموزشی شرکت کند.
از سوی دیگر فراموش میکنیم که تربیت فرزندان ابتدایی به خانواده مربوط است، چطور میتوانیم نقش خانواده را نادیده بگیریم. خانوادهها فکر میکنند وقتی بچهها را به مدرسه میسپارند، دیگر هیچ مسوولیتی ندارند، بعضا برخی میگویند کی مدرسهها باز میشود تا راحت شویم؟ این نگاه واقعا درست نیست. ما فقط ۱۲ سال بچه را در اختیار داریم. بقیه متعلق به خانواده است. نظام رسمی آموزش باید به اهمیت خانواده بیشتر توجه کند. به همین دلیل طرح تعطیلی پنجشنبهها به روابط عاطفی دانشآموزان و خانوادهها بیشتر کمک میکند.
یعنی سه ماه تابستان و جمعهها و نصف روز ایام هفته برای این ارتباط عاطفی کافی نبود که پنجشنبهها هم به طور کامل تعطیل باشند؟
ببینید، با طرح قبلی بچهها شش روز در هفته مدرسه میروند، دانشآموز پایان هفته آنقدر خسته است که باید استراحت کند پس سهم و فرصتی برای کنار خانواده بودن ندارد. با یک روز تعطیلی بیشتر اعضای خانواده میتوانند از در کنار هم بودن لذت ببرند. با این کار پدران و مادران شاغل هم بیشتر برنامهریزی میکنند و با یک روز تعطیلی بیشتر، احساس مسوولیت بیشتری در تربیت فرزندان خواهند داشت.
در جوامع غربی، بیشترین آسیبی که خانوادهها میبینند، وجود همین خلأ است که نظام آموزش این کشورها در حال تلاش برای جبران بیتوجهی به خانوادههاست.
علاوه بر این، تعطیلی پنجشنبهها فرصتی برای این است تا دانشآموز استعدادش را بیشتر بشناسد و فرصت خودشناسی داشته باشد. در تعطیلی یک روز در هفته، بچهها وقتی به مدرسه میآیند، فرصت انجام کارهای خلاق ندارند، حوصله هم ندارند، اما پنج روز شدن آموزش رسمی، این فرصت را به بچهها میدهد.
یکی از اهداف این طرح توجه به پیشرفت تحصیلی دانشآموزان عنوان شده است. از نگاه شما افت تحصیلی در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟ هیچ وقت در اینباره اطلاعات دقیقی منتشر نمیشود.
افت تحصیلی ما بیشتر در پایه اول ابتدایی است. متاسفانه پژوهشها تایید میکند چون دوره پیشدبستانی رسمی نیست ضرورتی برای فرستادن بچهها به این دوره نمیبینند که ارتباط مستقیمی با افت تحصیلی بچهها در پایه اول ابتدایی دارد، یعنی تمام کسانی که در پایه اول ابتدایی مردود شدهاند، کسانی بودهاند که دوره پیشدبستانی را نگذراندهاند. اگر هم گذراندهاند پیشدبستانی نبوده، مهدکودک بوده و برای آموزش کودکان مفید نبوده است. در حالی که نگاه ما این است که کودک باید همراه با بازی سه ساعت تا سه ونیم ساعت در روز آموزش ببیند. این دوره رسمی نیست، اما تاثیر بسیار مهمی در سازگاری بچهها با محیط دبستان دارد و در کاهش افت تحصیلی هم تاثیر دارد که از امسال قرار است با نظارت آموزش و پرورش اداره شوند.
میزان این افت تحصیلی دقیقا مشخص است؟
قربان: با شش ساله شدن دوره ابتدایی در نظام جدید آموزش، یک سال فرصت بیشتر برای شناسایی استعدادها خواهیم داشت
این میزان خیلی چشمگیر نیست. بچههایی که پیشدبستانی را نمیگذرانند خودشان اذیت میشوند.
هفتهها و ماهها طول میکشد که به گروه همسالان وارد شوند و معلم را بپذیرند و نسبت به سایر همسالانشان از نظر درسی عقبتر هستند. حتی تا سوم و چهارم ابتدایی این اثر باقی میماند.
خانم قربان! ببینید شما از اهمیت دورهای میگویید که هنوز رسمی نیست، شهریهها بالاست، مدارس غیردولتی این دوره را اجرا میکنند، مدارس دولتی فاقد آن هستند و خیلی از خانوادهها توان پرداخت شهریههای آن را ندارند.
من میدانم که همه بچهها نیاز دارند این دوره را بگذرانند و تمام هم و غم ما این است که دورهای را فراهم کنیم تا بچههای ما از آموزش پیشدبستانی استفاده کنند، حتی در شهرهای دور دست و حاشیهای.
مدارس غیردولتی هزینه برپایی این دوره را میپردازند، بنابراین شهریه بیشتری میگیرند، اما برخی دورههای پیش دبستانی ضمیمه مدارس دولتی شدهاند، یعنی توصیه کردهایم اگر مدارس دولتی فضای اضافه دارند، آن را به پیش دبستانی اختصاص دهند.
این مدارس دولتی هم برای پیشدبستانی، شهریه میگیرند؟
بله، البته در مراکز ضمیمه میزان شهریه را به عهده استانها گذاشتهایم، مثلا در برخی استانها، افراد یک ریال هم بابت پیشدبستانی نمیپردازند. در مناطق شهری هم شهریه این مراکز ضمیمه، از سالانه ۵۵ هزار تومان تا ۱۱۰ هزار تومان است، مثلا در مرکز اردبیل، پیشدبستانیها ۱۱۰ هزار تومان شهریه میگیرند، چون مردم توان مالی کافی دارند، اما قطعا استان همجوار یا شهرهای دورافتاده اینگونه نیست. ما نمیتوانستیم یک نسخه شهریه واحد برای مراکز پیشدبستانی ضمیمه مدارس دولتی بپیچیم، برای ما پوشش حداکثری مهم بود و تلاش کردیم میزان شهریه را شورای نظارت بر استانها تدوین کند.
شما در یک سال گذشته، پیشدبستانی را از مهدهای کودک وابسته به سازمان بهزیستی گرفتید و به مدارس ابتدایی الحاق کردید، البته همه مدارس دولتی هم این مقطع را ندارند. از طرفی این مساله باعث شد مهدهای کودک حجم زیادی از مشتریان خود را از دست بدهند.
بیش از ۵۰ درصد متقاضیان پیشدبستانی، سال گذشته تحت پوشش مدارس دولتی یعنی همان مراکز ضمیمه بودهاند. آمارش را هم داریم و به طور دقیق هم این آمار ارائه شده است. مطمئن باشید اگر بخواهیم آموزش باکیفیت ارائه کنیم باید با مدیریت منسجم و واحد باشد. مهدهای کودک باید در اختیار این وزارتخانه باشند.
این نظر کارشناسی من است ولی قانون این اجازه را نمیدهد و تعلیم و تربیت از چهار سال به بالا در اختیار آموزش و پرورش است. از بدو تولد تا سه سال در اختیار مهدهای کودک است که مسوولیت اصلی مهدها صرفا مراقبت و نگهداری است و کسی که مسوولیتش صرفا مراقبت است نمیتواند آموزش بدهد.
چطور ممکن است مهدهای کودک بدانند ما در آموزش و پرورش دنبال چه هستیم؟ اگر پیشدبستانی را به آموزش و پرورش بسپاریم به نظام رسمی نزدیکتر است و دانشآموز را برای ورود به دوره بعدی آماده میکند.
من دست تمام کسانی را که تا به حال برای پیشدبستانی زحمت کشیدهاند میبوسم، اما ارتباط طولی با ما ندارند. بچه هرچه بگویی یاد میگیرد، این نبود ارتباط باعث شده بچههایی که در دبستانها آموزش پیشدبستانی را دیدهاند، راحتتر جذب مدارس شوند. این را تجربه سال قبل تایید کرده است.
من به طور یقین ایمان دارم که آموزش پیشدبستان باید طبق مصوبات قانونی توسط آموزش و پرورش انجام شود.
برخی ایراد میگیرند که آموزش و پرورش هنوز مواد دقیق آموزشی برای این دوره تدوین نکرده در حالی که وقتی پیشدبستانیها زیرنظر بهزیستی بودند، آنها از مواد آموزشی خاص و منسجمی بهره میگرفتند.
ما یک راهنمایی تولید محتوای آموزشی برای دوره پیشدبستانی داریم که سازمان تدوین کتب درسی وابسته به وزارتخانه آن را تولید کرده و اهداف یازدهگانهای را در این محتوا پیگیری میکند، این اهداف به ما کمک میکند تا به شکوفایی فطرت الهی در نوآموزان بپردازیم، یعنی آموزش در این دوره براساس فطرت الهی بچهها تدوین شده است.
منتهی چون شرایط استانی با هم متفاوت است و تاکید بر بازی حین آموزش در پیشدبستانیها حائز اهمیت است، تولید محتوای آموزشی در هر استان به خودشان یعنی آموزش و پرورش استان واگذار شده تا برابر با وضعیت جغرافیایی و فرهنگی خودشان تدوین شود.
اما باید سازمان پژوهش این محتوا را ببیند و آن را با راهنمایی تولید محتوای آموزش تطبیق دهد که اگر سازگار بود، تایید کند و سپس در کلاسهای پیش دبستانی تدریس شود.
این که هر کس برسد و آموزش بدهد، صحیح نیست، کارشناسان سازمان تدوین کتب درسی، محتوای درسی هر استان را بازبینی میکنند.
به هر حال با این تصمیم عدهای از مهدهای کودک رو به تعطیلی هستند و دچار فشار مالی شدهاند.
ببینید ما براساس قانون چنین تصمیمی گرفتهایم و شما این مساله را منتقل کنید که همه عزیزانی که در دوره پیشدبستانی فعالیت کردهاند، مورد احترام ما هستند، میتوانند بیایند و از ما مجوز بگیرند و با روشهای آموزش و پرورش، این دوره را اداره کنند و به بچهها آموزش بدهند.
یعنی مهدهای کودک در حال حاضر میتوانند بیایند و از شما مجوز پیشدبستانی بگیرند؟
همه مهدهایکودک نه، به نظر شما مهد کودکی که کارش صرفا خواباندن بچههاست، برای پیشدبستانی هم مناسب است؟
خب مشکل همینجاست، شما استانداردهایی را تعریف کردهاید که از توان مهدهای کودک خارج است.
پس نمیتوانند، آیا این انصاف و عدالت است که کودک پنج ـ چهار ساله که نیازمند آموزش دقیق است، با نوزاد و نوپا در یک فضا آموزش ببیند؟
ولی استاندارد تعریف شده شما هم، از توان مهدها خارج است، مثلا داشتن حیاط ۲۰۰ متری و …؟
نه اصلا اینطور نیست، ما استثنائا به پاس زحمات مدیران مهدهای کودک که تاکنون بار پیشدبستانی را به دوش کشیدهاند، تا سه سال به آنها تخفیف میدهیم و با آنها کنار آمدهایم و خیلی سخت نمیگیریم، مثلا میتوانند فضا را طوری طراحی کنند که پیشدبستانیها تقریبا جدا باشند. انصاف را در نظر بگیرید، فرض کنید شما دو فرزند دارید، یکی نوپا، یکی پنج سال تمام. آیا این دو میتوانند در یک فضا آموزش ببینند؟ این غیرممکن است. باور کنید ما دنبال آموزش با کیفیت هستیم، حتی در مدارس غیردولتی، ما نمیتوانیم آموزش را فدای منافع یک یا چند مدیر مدرسه و مهدکودک کنیم.
کمی درباره مربیان دوره پیشدبستانی هم صحبت کنیم، مربیانی که این روزها وضعیت خوبی ندارند، خیلیها بلاتکلیف هستند و انگیزه فعالیت در این دوره را از دست دادهاند، جایگاه آنان در مدارس کجاست؟ چرا از حداقل حقوق و مزایا مثل بیمه محرومند؟
شما به آنها مژده بدهید براساس دستورالعملی که به تمام آموزش و پرورشهای استانهای مختلف ارسال کردهایم، مربیان پیشدبستانی باید به امنیت شغلی برسند. با اجرای این دستورالعمل، استانها موظفند کار دوره پیشدبستانی را به موسسات و مدارس غیردولتی بسپارند و این موسسات موظفند بنابر قانون کار تمام حق و حقوق مربیان پیشدبستانی را تامین کنند و تمام آنان بیمه شوند که این تصمیم از امسال باید به مرحله اجرا برسد.
و در آخر، خبر خوش شما برای معلمان ابتدایی چیست؟
من از شما میخواهم این خبر خوش را به معلمان ابتدایی بدهید که دانشگاه ویژه فرهنگیان در راه است، امیدواریم تدبیری اندیشیده شود که اولویت تحصیل در این دانشگاه با نیروهای دیپلم و فوقدیپلم و سپس لیسانس باشد که بیشتر آنان در دوره ابتدایی تحصیل میکنند. ما امیدواریم که بزودی به سطحی برسیم که در پنج سال آینده هیچ معلمی زیر لیسانس نباشد و امیدواریم این دانشگاه حتی بزودی دورههای فوقلیسانس و دکتری را نیز راهاندازی کند. به نظر من ارزش و جایگاه معلم بسیار والاست چون اول معلم هستی خود خداوند است، پس وقتی از معلم حرف میزنیم باید ارزش آنان را شناخت. برای همه معلمان بخصوص اول ابتدایی و پیشدبستانی که کارشان بسیار اثرگذار است، آرزو میکنم سال تحصیلی جدید برایشان پر از موفقیت باشد.
کتایون مصری - گروه جامعه -جام جم آنلاین