مدیر،معلّم و دانشآموز برنده و بازنده
دکتر حیدر تورانی
برنده؛گوش میدهد؛
برنده میگوید:«باید راه بهتری هم وجود داشته باشد»؛
برنده،گامهای متعادلی برمیدارد؛
برنده،مشکلی بزرگ را انتخاب،و آن را به اجزای کوچکتر تفکیک میکند تا حل آن آسان گردد؛
برنده،در وجود یک آدم بد،خوبیها را میجوید و روی همین قسمت کار میکند؛
برنده،پس از بیان نکته اصلی موردنظرش،لب از سخن فرو میبندد؛
برنده،ضعفهای خود را به خدمت تواناییهایش میگیرد؛
برنده،هنگامی که میبیند راهی که در پیش گرفته است،با مسیر کاریاش سازگار نیست،هراسی از ترک آن ندارد؛
بازنده؛فقط منتظر رسیدن نوبت خود،برای حرف زدن است.
بازنده میگوید:«تا بوده همین بوده و تا هست،همین است».
بازنده؛دو نوع سرعت دارد؛یا خیلی تند است و یا خیلی کند.
بازنده؛مشکلات کوچک را آنچنان به هم میآمیزد که دیگر قابل حل شدن نیستند.
بازنده،در وجود یک انسان خوب،بدیها را میبیند.ازاینرو، به سختی میتواند با دیگران همکاری کند.
بازنده،آن قدر به صحبت ادامه میدهد که نکته اصلی را فراموش میکند.
بازنده،تواناییهای خود را هدرمیدهد؛زیرا آنها را در خدمت ضعفهای خود به کار میگیرد.
بازنده،«کوره راهی»را که در پیش گرفته است،ادامه میدهد و اهمیتی نمیدهد که به کجا منتهی میشود.