صدای بال سیمرغ – دکتر عبدالحسین زرین کوب – انتشارات سخن سال ۱۳۸۳ چاپ چهارم
مطالبی را که مطالعه می فرمایید یادداشتهای من ازمطالعه کتاب می باشد. به عبارت دیگرمطالب به صورت فیش برداری است.لذا از اینکه مطالب به صورت پراکنده وغیر منسجم می باشد عذرخواهی می نمایم
برخی از آثار : منطق الطیر – مصیبت نامه – الهی نامه – اسرار نامه – خسرو نامه – مختارنامه تذکره الاولیاء – البته در ص ۶۹ احتمال داده شده که خسرو نامه از اثار عطار نباشد.
۹۰۰ سال پیش عصر و محیط آرمانی او عصر و محیط صحابه، تابعین صحابه و تابعین آنهاست – عصر و محیط زاهدان معرض از دنیا و عصر و محیط صوفیان صدق و صفاست .
در سراسر خراسان که حیات عطار و همگانش در آن می گذشت صاحبان اقطاع در قلمرو خود پادشاهان کوچک اما مستبد و خودکامه بودند خاندانهای بزرگ فقیهان عصر در حوزه ولایت خود نوعی دستگاه خلافت بوجود آورده بودند ص ۱۹
نقل سخنان طنز آلود یا انتقاد آمیز منسوب به مجذوبان و دیوانگان در هیچ یک از آثار شعر فارسی به اندازه مثنویات عطار فراوان نیست .
تولد شاید 540 هجری – پدرش عطار – در اواخر عهد سنجر
دوران کودکی نیشابور مورد هجوم و حمله راهزنان غُز قرار گرفت و بیماری و ویرانی همه جا را فرا گرفته بود در بین این نام آوران عصر ، حکایات اقوال و احوال عباسه طوسی ، مظفر عبادی ، رکن الدین اکاف ، محمد بن یحیی تاثیر پایداری در خاطر فرید الدین محمد باقی گذاشت و در اندیشه وی مجال انعکاس یافت .ص۳۰
شاعر دوره او اوحدالدین انوری – او از سنائی تاثیر داشت .
شیخ عطار با دنیای عصر تقریبا هیچ رابطه ای نداشت . در خلوت انزوای او در مسجد یا خانه چیزی جز اندیشه خدا راه نداشت . ص ۳۸
فاجعه مغول (۶۱۸) در هفتاد سالگی عطار آغاز شد و به نیشابور رسید . بنابر مشهور عطار به دست مغول به قتل رسید در ۷۸ سالگی
کتاب تذکره الاولیا ء باید اولین تجربه شیخ باشد که از ابتدای مطالعاتش سخنان بزرگانی که به نظرش خوب می آمده را جمع اوری نموده است. این کتاب مجموعه ای از گزارش ها در باب حالات و سخنان امامان ، زهاد اولیا و مشایخ قدیم صوفیه است که ظاهرا طی سالها تدوین و تنفیح شده است. ص ۵۱
البته پاره ای شگفت کاریها که به این قهرمانان حماسه عرفان نسبت می دهد چنان با منطق عادت و طبیعت مغایرست که عقل بی اختیار به ساده دلی گوینده لبخند می زند. ص ۵۵
البته زبان عطار در همه این گزارش ها زنده ، ساده و بی پیرایه است. حالت طبیعی زبان عوام را دارد. ص ۵۶
دیوان عطار باید دومین تجربه ادبی او باشد. دیوان عطار بیشترش مجموعه غزلیاتست .
غزلیات عطار شور و سوزی دارد که ان را از غزلیات سنائی و خاقانی که سر مشق اوست و از غزلیات مولانا که از شیوه غزلیات و بی متأثر به نظر می رسد متمایز می کند . ص ۶۲
غزلیات عطار خواه عاشقانه ، خواه عارفانه و خواه قلندرانه از عشقی واقعی که تجربه قلب یا تجربه روح است حاکی است. ص ۶۳
دومین مثنوی عطار به احتمال قوی الهی نامه است ودر واقع جوابی به این سوال است که ارزش تعلقات عالم و آرزوهای دور و دراز انسان چیست ودر دنیایی که پایان آن مرگ و فنا است برای رهایی از این تعلقات چه باید کرد؟ص ۸۱
الهی نامه بر خلاف اسرار نامه صورت قصه در قصه دارد و به مقالات خطابی محدود نیست.ص۸۲
داستان اصلی شامل نقل گفت و شنودی است که بین خلیفه یی پیر و با شش فرزند جوان او جریان دارد .
مصیبت نامه یک نقطه عطف در مثنوی سرایی عطار است از بحر هزج مسدس به بحر رمل مسدس روی می آورد و به کلام عطار تازه گی ویژه ای می بخشد. و بعدا هم منطق الطیر را هم بر همین منوال می سراید. این مثنوی شرح درد و اندوه بی سرانجام سالک فکرت بود که حقیقت را می جست ودر هرگام ماتمی داشت و پایان راه او نیز سرگشتگی و حیرت چیزی نبود.ص۸۶ ساختار داستان بر شیوه قصه در قصه است.
منطق الطیر که ظاهرا آخرین مثنوی عطار باشد نیز مثل مصیبت نامه گزارش یک جستجوست – جستجوی سیمرغ بی نشان. … که سیر در مقامات و احوال سالک را تصویر می کند و مراتب و مدارج این سلوک را در رمز جستجوی مرغان به بیان می آورد. صورت قصه در قصه دارد و دارای حدود ۹۰ قصه فرعی است.
چهار چوبه قصه و پاره ای از جزییات آن نیز از رساله الطیر امام غزالی اخذ شده است . بلند ترین و دلکش ترین آنها قصه شیخ صنعان است . این اثر در یک نظام رمزی آنچه را صوفیه در طی سلوک روحانی خویش سیر الی الله می خوانند تمثیل می کند. ص ۹۳
عطار در اسرار نامه بر خلاف خیام تزلزل حیات و این معنی را که حیات انسان هرگز دوباره در این عالم تجدید نخواهد شد ، عطار متضمن اشارت به این نکته می یابد که عمر را نباید به هرزه در عشرت و بی خبری سر کرد . از این هشدار ملحد اغتنام وقت را برای الزام شاد خواری و خوشبا شی نتیجه می گیرد اما زاهد توبه کار که در وجود عطار هست از آن اندیشه به این نتیجه می رسد که لا جرم در فرصت عمر که باقی است باید طالب کمال بود . ص ۷۵
در اسرار نامه – تفاوت در این امر است که عطار بر خلاف خیام از این دغدغه تزلزل و فنا به این نتیجه می رسد که چون سرانجام باید مرد پس زندگی را به غفلت نباید سر کرد (آنکه دیده روشن بینی دارد باری عمر شیرین را به غفلت نمی گذارد )ص ۷۷
سراسر اسرارنامه مرگ اندیشی است
نه آخر صبحها خواهد رسید و تو در خاک خواهی بود ؟
نه آخر نیمه شبها مهتاب خواهد تابید و خاک گور تورا روشن خواهد کرد ؟
صبوری پیشه کن اینک طریقت خموشی پیشه کن اینک حقیقت