یکی از اهداف اصلی تدریس، پرورش دانشآموزانی فکور و پژوهنده است که بتوانند در جامعه نقشهای خود را به درستی ایفا کنند. انسانها ذاتاً کنجکاوند، اما ذاتاً متفکران خوبی نیستند؛ مگر اینکه شرایط مناسب آن فراهم شود. در شرایط عادی ما از تفکّر اجتناب میکنیم. تفکر سختترین کار محسوب میشود و به همین دلیل است که افراد اندکی آن را درست انجام میدهند. تربیت دانشآموز مهمترین وظیفه مدرسه است که در ابعاد مختلف صورت میگیرد. تربیت علمی ـ پژوهشی در دانشآموزان نیز به عنوان یک ضرورت اساسی در نظام آموزشی مطرح است که باید از همان سالهای ابتدای تحصیل مورد توجه قرار گیرد. این تربیت پی ساخت سایر ابعاد تربیتی را در برمیگیرد و به تقویت ابعاد مختلف رشد یک انسان کمک میکند. خمیرمایه روحیه علمی ـ پژوهشی دانشآموزان از دوران کودکی و نوجوانی و عمدتاً در محیطهای آموزشی شکل میگیرد و در دورههای دیگر به شکوفایی و باروری میرسد.
مدارس به عنوان محیطهای آموزشی ـ فرهنگی مهمترین نقش را در تربیت علمی ـ پژوهشی دانشآموزان برعهده گرفتهاند. مدارس رسالت دارند تا با هدایت و مدیریت روحیه کنجکاوی و جستوجوگری در دانشآموزان، در مسیر دستیابی به انسان توسعه یافته و برای ساختن جامعه توسعه یافته قدم بردارند.
تربیت تفکر دانشآموزان و تربیت علمی، تربیت برای مدیریت حل مسائل اساسی زندگی است و از این رو است که مهارتهای پژوهشگری جزو مهارتهای اساسی زندگی فردی و اجتماعی نیز محسوب میشوند. تربیت علمی ـ پژوهشی دانشآموزان اهمیت اساسی دارد زیرا تربیت دانشآموز متفکر و پژوهشگر باعث میشود که در آینده نسلی سالم داشته باشیم چون تربیت علمی، تربیت بخشی از مهارتهای اساسی موردنیاز زندگی است و سهم به?سزایی در شکلگیری شخصیت سالم دارد. این تربیت در پیوند با سایر ابعاد تربیت است. تربیت علمی یکی از هدفهای اساسی آموزش و پرورش در دورههای مختلف و نیز ضامن استمرار و عمقبخشی یادگیری در موضوعات مختلف است یادگیری مداوم و مادامالعمر. موقعیت علمی در هیچ کشوری سامان نخواهد یافت، مگر اینکه پژوهش به عنوان یک اصل از دوران کودکی و از دبستان مورد توجه قرار گیرد.
پرورش تفکر
شگفتانگیز است که ما انتظار داریم که دانشآموزان یاد بگیرند، اما به ندرت آموزشی درباره یادگیری و تفکر به آنها میدهیم. فرآیند تفکّر، فرآیند حل مسأله، خلاقیت و فرآیند یادگیری عمیق در پژوهش و تحقیق است. بنابراین معلم باید به موارد در کلاس درس توجه کند. تفکر وجه تمایز انسان از سایر موجودات و موضوع و دستور کار اصلی تعلیم و تربیت ودر همه دورانها از دیرباز تاکنون محل بحث صاحبنظران بوده است. مهمترین امتیاز انسان بر سایر موجودات، داشتن فکر و اندیشه است. در دین مبین اسلام نیز تفکر جایگاه رفیعی دارد. مولوی در شعر معروف خود، حقیقت انسان را همان اندیشه او دانسته است که اگر اندیشه را از او بگیرند جز مشتی پوستی و گوشت و استخوان از او چیزی باقی نخواهد ماند و در زمره سایر حیوانات روی زمین قرار خواهد گرفت.بدون تفکر، ما قادر به یادگیری نخواهیم بود و بدون یادگیری، تغییر و تحول مثبتی اتفاق نخواهد افتاد. تمامی نظریههای تربیتی و یادگیری، حامی تفکر و نقش کلیدی آن در تدریس و یادگیری هستند در واقع در حوزه یادگیری نظریهای را نمیتوان یافت که در آن به تفکر بیتوجهی شده باشد. از جمله آنها نظریه معروف سازندهگرایی در یادگیری به عنوان یک رویکرد اساسی پشتیبان تفکر در تدریس قابل درک است. در این رویکرد، دانشآموز نه تنها دریافتکننده محض اطلاعات بلکه آفریننده ساختارهای شناختی خویش به شمار میرود. او باید ضمن دریافت اطلاعات، آنها را پردازش کند، به تجربههای پیشین مرتبط سازد. آموختههایش را سازمان دهد و آنها را برای حل کردن مسائل واقعی زندگی و مسائل پیچیده در موقعیتهای تازه به کار بگیرد.
تعریف تفکّر از دیدگاه صاحبنظران تعلیم و تربیت:
اینکه تفکر چگونه رخ میدهد و پیامدهای آن برای هر فرد چیست، همواره مورد توجه بسیاری از افراد بوده است و در مورد آن تعابیر و تفاسیر گوناگونی ارائه شده است. شعبانی (۱۳۷۱) تفکر را فعالیت جهتدار ذهن برای حل مساله تعریف میکند، سولسو۱(۱۹۹۰) تفکر را فرایندی تعریف میکند که از طریق آن یک بازنمایی ذهنی جدید به وسیله تبدیل اطلاعات و تعامل بین خصوصیات ذهنی، قضاوت، انتزاع، استدلال و حل مساله ایجاد میگردد.
از نظر پیاژه تفکر برای تعادلیابی ذهنی است. اگر فرد در برخورد با موقعیتی تازه نتواند با آن درست برخورد کند تعادلش به هم میخورد. به همین دلیل فرد در مسیر تغییر ساختار شناختی خود حرکت میکند تا تعادل خودر ا بازیابد. در واقع تفکر محصول تلاقی بین دانایی و جهالت است جایی که عدم تعادل صورت میگیرد. برآیند تفکر و تعادلیابی شناختی، ایجاد رضایت و آرامش و همچنین گسترش دانایی برای فرد خواهد بود.اصولاً نظریه رشد شناختی پیاژه مبتنی بر ماهیت تفکر است که با توجه به آن میتوانیم تفکّر را به مدرسه ببریم.
در تفکّر پیاژه، هوش و تفکر مترادف تلقی میشوند. تفکر در مسیر استفاده موثر از هوش عمل میکند و هوش ابزار اصلی تفکر است. ویگوتسکی نظریهپرداز بزرگ روسی نیز در خصوص تفکّر و شرایط آن دیدگاهی موثر را ارائه کرده است. وی بر این باور است تفکر در محدوده مجاور رشد کودکان جریان مییابد. بر این اساس تکالیفی در محدوده منطقه مجاور رشد قرار دارند که کودک با دانش کنونی خود قادر به انجام آنها نیست. چنین موقعیتی برای فرد قدری چالش و دغدغه ایجاد میکند که پیامد آن زایش تفکر و کوشش در جهت حل تکالیف ارائه شده است در واقع شرایط تفکر ارائه تکالیفی است که قدری از دانش موجود فرد فراتر است.
فعالیتهایی برای توسعه تفکر
با استفاده از نظریات موجود، برای توسعه تفکّر دانشآموزان چند رکن در نظر گرفتهاند که رکن اول تعارض شناختی است. این تعارض زمانی صورت میگیرد که دانشآموز با مسائلی مواجه میشود که خود او نمیتواند به سادگی آن را حل کند. اما به کمک دقیق و ساخت یافته یک فرد بزرگتر قادر به حل آن یا لااقل شناخت ماهیت آن میشود به طوری که احتمال حل آن در آینده افزایش مییابد. اصل تعارضشناختی به شکلی در نظریه پیاژه و ویگوتسکی نیز ارائه شده بود. براساس دیدگاه ویگوتسکی یادگیری خوب آن است که جلوتر از مرحله رشد حرکت کند. به عبارت دیگر یادگیریهایی که به طور کامل در حیطه توانایی کودک قرار میگیرند چالشی را که موجب تسریع در رشدشناختی او بشود ایجاد نمیکند. در این بحث تأکید اصلی بر ساخت و ایجاد روشهای تفکر سطح بالا توسط خود دانشآموز است.
معلم میتواند تجارب و راهنماییهای لازم را از طریق پرسشهای دقیق ارائه کند. اما نمیتواند توانایی تفکر سطح بالا را به طور مستقیم در ذهن دانشآموز جای دهد.دانشآموز خود باید این تفکر را برای خودش بسازد و این ساختن باید در یک فرآیند آهسته صورت پذیرد. اصل ساختن توسط خود دانشآموز، دومین رکن در فرآیند توسعه تفکّر به شمار میآید. سومین رکن تقویت فراشناخت است. فراشناخت در تعریفی ساده، تفکّر درباره نحوه تفکر خود است ما فقط وقتی میتوانیم تفکر سطح بالا را در خود ایجاد کنیم که کنترلی بر تفکر خود داشته باشیم. به معنای دیگر از تفکر خود آگاه باشیم. رکن چهارم آمادهسازی عینی است. شما نمیتوانید به دانشآموزان یک مسأله بدهید و انتظار داشته باشید که با ایجاد تعارضشناختی کار تمام شود. قبل از انجام این کار لازم است یک مرحله آمادهسازی پیشبینی شود که در آن زبان مسأله، همراه با ابزار مورداستفاده و زمینهای که مسأله در آن مطرح شده است معرفی گردند. رکن آخر پلزدن است. پل زدن مرحله متصلکردن روش تفکر به سایر زمینهها و تجربیات زندگی واقعی است.آموزش تفکر با ایجاد انگیزه و علاقه ممکن است و بدون علاقه رشد فکری امکان نخواهد داشت. علاقه جزو لاینفک توجه و درککردن است باید برای جلب علاقه دانشآموزان مطالبی مطرح شود که متضمن شوک شگفتی فکر است. نباید توقع داشت بدون ارائه افکار برجسته و جالبتوجه بتوان توانایی واقعی و خودانگیختگی شاگردان را برانگیخت.آموزش تفکر آموزشی فعال است، تفکر انتقادی تفکر عقلانی است و پایهای برای درستاندیشیدن در هر عرصهای است. به عبارتی تفکر عقلانی پایه مهارت اندیشیدن است. تفکر بدون فعالیت پویای ذهنی ممکن نیست. خمیر مایه تفکر انتقادی، تکاپوی ذهنی و جستوجو در اندیشهها جهت دستیابی به نتیجهای معتبر و مفید است.
اینگونه تفکر آمیزهای از تفکر خلاق، تفکر منطقی و تفکر مسئلهگشاست.
راهبردهایی اساسی برای توسعه تفکر توسط معلمان
۱ـ چینش مناسب کلاس:
کلاس را به گونهای ترتیب دهید که دانشآموزان بتوانند یکدیگر را و معلم را رودررو ببینند با طراحی به صورت میزگردی این خواسته تحقق مییابد.
۲ـ طرح سوالاتی برای اندیشیدن:
در روش سقراطی معلم سوال میکند و شاگردان سخن میگویند. اما سوالها به گونهای تنظیم و مطرح میشوند که شاگردان را از جهل خویش نسبت به موضوع آگاه میگردانند.
۳ـ استفاده از آزمایشگاهها و کارگاهها.
آزمایشگاهها و کارگاهها از بهترین مکانها برای تقویت مهارت تفکر انتقادی دانشآموزان به شمار میآیند. توسعه یادگیری به روش علمی در آزمایشگاه و کارگاهها اتفاق میافتد.
۴ـ استفاده از تمرینات کمی:
استفاده از زمینههایی مانند دروس ریاضیات، فیزیک، شیمی، نجوم و دیگر علوم تأثیر فراوانی بر توان انتقادی و حل مسأله دانشآموزان دارد.
۵ـ استفاده از نوشتن:
یکی از مؤثرترین راههای توسعه مهارتهای تفکر در دانشآموزان ترغیب به نوشتن است که از طریق آن بتوانند دیدگاههای خود را سازماندهی کنند و ارائه دهند. خوب نوشتن حاصل تفکّر انتقادی است.
۶ ـ امتحانات.
امتحانات باید نه به معنای پایان یادگیری، بلکه خود یادگیری محسوب شوند و بنابراین باید از ظرفیت آن در مسیر توسعه تفکر انتقادی استفاده شود.
۷ ـ استفاده از گردش علمی و اجتماعی: گردش علمی و اجتماعی باعث تفکر انتقادی میشود. و دانشآموزان نتایج مشاهدههای خود را با نگاهی نقادانه ثبت و در کلاس بیان میکنند.تفاوت دیدگاهها روش سودمند برای تقویت تفکر و درستاندیشیدن است.
۸ـ اجرای پروژههای یادگیری:
میتوان دانشآموزان را به صورت فردی و یا جمعی مأمور مطالعهای در زمینه یکی از موضوعات مرتبط با کلاس و موردعلاقه دانشآموزان نمود. اجرای پروژههای علمی توسط دانشآموزان سطوح یادگیری آنها را ارتقاء میبخشد و به تفکر انتقادی آنها کمک میکنند.
۹ ـ تشویق به خواندن:
دانشآموزان را به خواندن تشویق نمایید. مزایای خواندن متنوع و گسترده است. خواندن فرد را با دیدگاههای دیگران آشنا ساخته و ذهن را پرورش میدهد. خلاقیت را گسترش میدهد. قدرت تمرکز را افزایش میدهد و موجب توسعه خزانه لغات میشود.
۱۰ ـ استفاده از نمایش خلاق در کلاس.
۱۱ـ استفاده از بازی
۱۲ـ بهرهگیری از راهبردهایی شناختی و عاطفی: برای بهرهگیری از این مورد میتوان به مواردی اشاره کرد که عبارتند از پرورش روحیه انصاف، پرورش ذهن باز، صداقت خردمندانه و انعطافپذیری.
تهیه از: اکرم محسنی دبیر منطقه ۱۴
کارشناس ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش
منبع مورداستفاده: سواد پژوهشی معلم، دکتر رضا ساکی، ناشر، دانشآفرین، ۱۳۸۸