کمیت و کیفیت در نظام آموزشی
کمیت و کیفیت دو واژهای است که همواره در بحثهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی مورد توجه قرار گرفته و حتی در زندگی روزمره نیز افراد برای انتخاب کالای مصرفی همواره کیفیت کالای مورد خریداری و کمیت آن را مد نظر قرار میدهند.
کمیت و کیفیت بحثی فراگیر و جهانی است و در نظامهای مدیریتی صحیح، همواره این دو موضوع همسو و در یک راستا قرار گرفتهاند.
آموزش و پرورش مهمترین سازمان اجتماعی در تمام کشورهای دنیا است. به طوری که در اکثر کشورهای توسعهیافته راه برتری اقتصادی، فرهنگی و سیاسی از پل مدرسه میگذرد و این کشورها دریافتهاند در صورتی میتوانند بیشترین سهم را از منابع محدود اقتصادی دنیا داشته باشند که نظام تعلیم و تربیت پویا در زمینه تولید علم داشته باشند و با این باور، بیشترین سرمایهگذاری اقتصادی و انسانی را در بخش آموزش و پرورش دارند و هرگونه هزینه در این بخش را سودآور میدانند.
- منیژه فرود- دبیر شیمی بوکان (آذربایجانغربی)
کمیت و کیفیت دو واژهای است که همواره در بحثهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی مورد توجه قرار گرفته و حتی در زندگی روزمره نیز افراد برای انتخاب کالای مصرفی همواره کیفیت کالای مورد خریداری و کمیت آن را مد نظر قرار میدهند.
کمیت و کیفیت بحثی فراگیر و جهانی است و در نظامهای مدیریتی صحیح، همواره این دو موضوع همسو و در یک راستا قرار گرفتهاند.
آموزش و پرورش مهمترین سازمان اجتماعی در تمام کشورهای دنیا است. به طوری که در اکثر کشورهای توسعهیافته راه برتری اقتصادی، فرهنگی و سیاسی از پل مدرسه میگذرد و این کشورها دریافتهاند در صورتی میتوانند بیشترین سهم را از منابع محدود اقتصادی دنیا داشته باشند که نظام تعلیم و تربیت پویا در زمینه تولید علم داشته باشند و با این باور، بیشترین سرمایهگذاری اقتصادی و انسانی را در بخش آموزش و پرورش دارند و هرگونه هزینه در این بخش را سودآور میدانند.
آموزش و پرورش نهتنها به آموزش آموختههای علمی میپردازد بلکه پرورش قدرت تفکر، خلاقیت، نظم، اخلاق، هنجارهای اجتماعی و در نهایت کودک و نوجوان را به عهده دارد که در آینده بتوانند مسؤولیت زندگی خود و بخشی از اجتماع را به نحو احسن انجام دهند.
منظور از کمیت تحصیلی تعداد دانشآموزانی است که با کسب حد نصاب نمره قبولی از یک پایه به پایه بالاتر راه مییابند و با معیاری به نام درصد قبولی سنجیده میشود که این نهتنها کمیت پذیرفتهشدگان در هر پایه را نشان میدهد بلکه ملاکی برای تعیین میزان عملکرد یک معلم نیز میباشد.
چنین به نظر میرسد که هیچ معیار معین و دقیقی برای سنجش کیفیت تحصیلی دانشآموزان در نظام آموزشی منظور نشده است، کمیت و کیفیت معادل هم بوده و بالا بودن درصد قبولی حکایت از بالا بودن کیفیت تحصیلی دانشآموزان دارد، به طوری که در گزارشهایی که توسط سازمانها برای بیان عملکرد آموزش و پرورش ارائه میشود، آمار قبولشدگان در هر سال تحصیلی ملاک پیشرفت یا افت نسبت به سالهای قبل قلمداد میشود.
هر چند برگزاری آزمونهای سراسری، مسابقات علمی و آزمایشگاهی تا حدودی میتواند بیانگر کیفیت تحصیلی باشد ولی این امر نیز بهطور دقیق و حسابشدهای مورد توجه قرار نگرفته است. در سالهای اخیر برگزاری آزمونهای پیشرفت تحصیلی که برای پایه اول طراحی شده است تا حدودی در جهت توجه به کیفیت تحصیلی مفید واقع شده که البته این به شرطی است که طرح سؤالات برگزاری آزمونها، اعلام نتایج و بهرهگیری از نتایج به دست آمده به طور صحیح و مؤثر انجام گیرد.
در ارزیابی که از دبیران چهار مدرسه در مقطع متوسطه صورت گرفت حدود ۶۶ درصد از معلمان که مورد پرسش قرار گرفتند، بر این باور بودند که علاقه، انگیزه و کیفیت تحصیلی در دانشآموزان نسبت به سالهای قبل کاهش یافته است. همچنین در گزارشهایی که توسط سازمان آموزش و پرورش ارائه میشود، از کاهش علاقه و انگیزه در دانشآموزان برای ادامه تحصیل و راهیابی به دانشگاه خبر میدهد.
کاهش علاقه و انگیزه، افت تحصیلی را هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی به دنبال خواهد داشت، اما اینکه چه عواملی مسبب این امرند و چرا با وجود پیشرفت سریع علم در جوامع بشری، دانشآموزان ما از این قافله عقب ماندهاند، نیاز به بررسی و تحقیق گسترده در این زمینه دارد. به طور کلی میتوان عوامل افت تحصیلی در دانشآموزان را از دو جهت مورد بررسی قرار داد:
۱- عللی که به مدرسه مربوط میشود.
۲- عواملی که در بیرون از مدرسه در سر راه وجود دارد.
محیط مدرسه بایستی از لحاظ فیزیکی و روانی، مکانی مناسب و مطمئن باشد تا انگیزه و نشاط را در یادگیرنده جهت آموزش ایجاد کند. فضای مناسب کلاسها، تعداد استاندارد دانشآموزان، وجود فضای آزمایشگاهی، ورزشی و تفریحی مناسب، همگی میتواند شرایط و محیط سالم را برای افزایش علاقه در دانشآموزان ایجاد کند.
به طور کلی روشهای تدریس امروزه به دو صورت سنتی و نوین مورد بحث قرار میگیرد. در روش سنتی، معلم نقش اول کلاس را در دست دارد و مطالب درسی را به زبانی ساده به طوری که فراگیر آن را درک کند تشریح مینماید اما در روشهای نوین، فراگیر مستقیماً با مطالب و سؤالات درسی درگیر شده و در مورد آنها به تفکر میپردازد و در ذهن خود برای یافتن جواب سوالات تلاش میکند، یعنی در این روش دانشآموز خود یاد میگیرد و معلم به او نمیآموزد. نقش معلم هدایت، راهنمایی و کمک به بهتر انجام شدن فرآیند یادگیری توسط دانشآموزان است.
با وجود اینکه ۷۷ درصد از معلمانی که مورد پرسش قرار گرفتهاند، با شیوههای نوین تدریس آشنایی دارند ولی فقط ۴۵ درصد از آنها تا حدودی از این شیوهها استفاده میکنند.
علل عدم استفاده معلمان از شیوههای نوین تدریس را میتوان در موارد زیر مورد بررسی قرار داد:
– نبود فضای فیزیکی مناسب، با توجه به تعداد زیاد دانشآموزان.
– منطبق نبودن نحوه ارائه مطالب در بعضی از کتب درسی.
– عدم همکاری و در بعضی مواقع مخالفت با اجرای این شیوه توسط دانشآموزان و اولیاء مدارس به علت عدم آشنایی و درک روشهای نوین تدریس.
– شیوه ارزشیابی در روشهای نو تدریس بایستی با روشهای سنتی متفاوت باشد، زیرا روشهای نوین براساس قدرت تفکر خلاقیت فراگیر پایهگذاری شده است اما روشهای سنتی بیشتر بر اساس محفوظات فراگیر از مطالب آموختهشده میباشد و عدم استفاده از شیوههای جدید ارزشیابی نیز میتواند راه را برای استفاده از این روش ناهموار سازد.
– تأکید نظام آموزشی بر درصد قبولی به عنوان تنها معیار عملکرد یک معلم، که باعث کاهش انگیزه در بهکارگیری از روشهای نو و تجربههای جدید است.
روشهای سنتی و استفاده از تدریس جزوهای، درصد کمی تحصیلی را به نحو قابل قبولی افزایش میدهد اما استفاده از این شیوه در طی سالیان متمادی، نقش استدلال و خلاقیت را کمرنگ و از بر کردن محفوظات را تقویت کرده است.
ولی روشهای نو به دلیل اینکه ذهن فراگیر را مستقیماً درگیر میکند، حس کنجکاوی و انگیزه را در دانشآموز تحریک کرده و از کسالتی که در کلاسهای درس سنتی بهوجود میآید جلوگیری میکند.
اما عواملی که در خارج از مدرسه باعث افت کمی و کیفی تحصیل میشود، عللی که در بیرون از مدرسه باعث افزایش افت تحصیلی و کاهش علاقه و انگیزه در دانشآموزان میشود به اجتماع، خانواده و تفاوتهای فردی بازمیگردد. الگوها، هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی، والدین و نحوه توجه آنها به آموزش فرزندانشان، شرایط اقتصادی و جامعه، نقش مؤثر و مهمی در کاهش یا افزایش علاقه و انگیزه در دانشآموزان و بهبود کیفیت تحصیلی دارند.
با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی در جهان و درک این واقعیت که نسل امروز با نسلهای قبل از لحاظ تفکر، دیدگاه و حتی نوع آموزش تا حدودی متفاوت هستند، بایستی نظام آموزشی تجدیدنظر اساسی در نحوه ارائه مطالب و فرآیند آموزش و پرورش داشته باشد. تفاوت نسلها و به اصطلاح جامعهشناسان شکاف نسلها، امری طبیعی است، پس روشی را که سالها پیش معلمان امروز و معلمان دیروز با آن آموختهاند، برای دانشآموزان این عصر کارایی لازم را نخواهد داشت و لازم است تغییری اساسی در نحوه آموزش مطالب و مفاهیم و نحوه ارزشیابی در کنکور سراسری و آزمونهای پایانی صورت گیرد.
نظم، فاکتوری اساسی در زندگی است، هر چند به نظر بعضی نظم در مدرسه، مدرسه را به پادگان تبدیل میکند، اما نظم و انضباطی که امروز دانشآموز فرا میگیرد، در آینده او را در بازخوردهای اجتماعی یاری میدهد. توجه اولیاء مدرسه به نظم دانشآموزان، بایستی از ابتدای ورود به مدرسه به صورت جدی دنبال شود تا در راهیابی به مقاطع بالاتر مشکل کمتری متوجه آنها باشد. مدرسه و دانشآموز منضبط زمینه را برای تعامل بهتر و امنیت روانی فراهم میکند.
مشاوره درست و فعال نیز در سطح مدارس تا حدود زیادی میتواند دغدغهها و مشغولیت فکری دانشآموز را در جهت صحیح هدایت کند، تا با آرامش فکری بیشتری نسبت به شرایط نامطلوبی که در سر راهشان قرار میگیرد، مواجه شوند و در جهت کسب علم و مهارت زندگی بیشتر کوشش کنند.
***** نگاه