تسلط اسلام بر شبه قاره هند به دو صورت انجام گرفته بود. یکی به صورت مسالمت آمیز از طریق تجارت واز راه بنادر، و دیگری به صورت قهرآمیز و از طریق فتوحات ،اقوام ترک و افغان از شمال به این شبه قاره سرازیر و قسمت شمالی هند را به زور به دین اسلام درآوردند.
نفوذ فرهنگ ایرانی بر امپراتوری مغول در شبه قاره هند به صورت گسترش مذهب شیعه دوازده امامی تجلی کرد. ۹۷
در آغاز عصر حاضر، هندوستان نیز همانند آسیای مرکزی از حوزه های بزرگ نفوذ فرهنگ و تمدن ایران بود.
در قسمت شمالی و منطقه اوتار پرادش و در اطراف شهر «لوکنهو» از مدت ها قبل جماعت کثیری از شیعیان مستقر شده بودند. همچنین عده زیادی شیعه در حوالی مرز کنونی هند و پاکستان دیده می شوند. شیعیان دوازده امامی بیشتر در منطقه کراچی متمرکز بودند.
نکته هایی از کتاب، ژئوپولیتیک شیعه – فرانسواتوال – مترجم کتایون باصر- ویستار ۱۳۸۴
جامعه شیعه دیگری در سواحل غربی هند و نیز در جنوب پاکستان حضور فعال دارد که همان فرقه اسماعیلیه است و به دو گروه تقسیم می شوند. مستعلیه و نظاریه . مستعلیان که از اعقاب مستقیم خلفای فاطمی هستند در منطقه بمبئی متمرکز بوده و به نام بوهاراس خوانده می شوند ( به رهبری آقاخان) ( و به نام خواجه ها مشهورند) ۹۹
عده پیروان فرقه اسماعیلیه در سراسر دنیا شانزده میلیون نفر بالغ می شود.
(آقا خان) یکی از بزرگترین سرمایه داران و قدرتمندان مالی دنیا به شمار می آید.
تعداد شیعیان در پاکستان حدود ۲۷ تا ۳۵ میلیون نفر.( تا زمان نشر کتاب )
در هندوستان این شیعیان در برابر تعرض پیوسته گروه های افراطی هندو قرار گرفته اند ( و همچنین گروههای افراطی سنی). ۱۰۱
واکنش این اقدامات خصمانه پیدایش گروههای شیعه ی افراطی است که به نوبه ی خود اهل تسنن را مورد تعرض قرار می دهند. تشکیل احزاب ” تحریک” و “جعفریه” نمونه کامل آن است. در سال ۱۹۹۴ در اثر این سوء قصدها بیش از ۷۰۰ نفر جان خود را از دست دادند.
——————————————–
در همین رابطه : مقاله ای از بی بی سی فازسی
شیعیان اسماعیلی ایران؛ اقلیتی به دور از جنجال
تهمینه امیدوار
۱۹ مهٔ ۲۰۱۵ – ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
اسماعیلیها معتقدند امامت در حال حاضر در اختیار شاه کریم حسینی (آقاخان چهارم) است که چهل و نهمین امام آنان محسوب می شود و در واقع نسل چهل ونهم از فرزندان امام علی و حضرت فاطمه است . او دانشآموخته دانشگاه هاروارد در رشته تاریخ اسلام است.
ناهید سال چهارم دبیرستان بود که با یکی از همکلاسیهایش به نام مریم که از شیعیان اسماعیلی بود، رابطه دوستی برقرار کرد. آنها هفته ای یک یا دو بار برای درس خواندن و رفع اشکال به خانه یکدیگر می رفتند. رابطه گرم و صمیمانه این دو، رفت و آمدهای خانوادگی را نیز بیشتر کرد.
مادر مریم که مدتها بود برای پسرش سعید دنبال عروسی زیبا و آشنا می گشت، پس از مدتی مراوده، ناهید را کاندیدا کرد. سعید هم که چند باری او را دیده بود، از این پیشنهاد استقبال کرد. وقتی ناهید در جریان این خواستگاری قرار گرفت معلوم شد او هم از سعید خوشش آمده است.
اما وقتی خواستگاری در خانواده ناهید که از شیعیان اثنی عشری اند مطرح شد، پدرش که مردی مذهبی بود، اصرار داشت قبل از هر کاری باید موضوع ازدواج این دو جوان با چند تن از مراجع تقلید شیعه در میان گذاشته شود و اگر اشکالی نداشت، برای ازدواج اقدام کنند.
پدر ناهید با دفتر چند مرجع شیعه موضوع را در میان گذاشت و از آنها کسب تکلیف کرد که در نهایت آنها این طور نظر دادند: “با وجود اینکه عقد این دو حرام نیست ولی از آنجایی که مذهب پسر، اسماعیلی است و فرزندان، مذهب را از پدر به ارث می برند، بهتر است برای اینکه نسلشان پاک بماند، این ازدواج صورت نگیرد”.
‘امام حاضر’
شیعیان اسماعیلی جمعیتی بالغ بر پانزده میلیون نفرند که ده درصد شیعیان جهان را تشکیل میدهند. بیشتر آنها در هند، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان و حدود سی هزار نفر در ایران در استانهای خراسان، کرمان و مرکزی زندگی می کنند.
برخلاف شیعیان اثنی عشری که معتقدند امامت پس از امام جعفر صادق به فرزندش موسی کاظم رسیده است، اسماعیلیان معتقدند که امامت پس از امام ششم به فرزندش اسماعیل رسید و تا به امروز نیز نسل در نسل ادامه دارد.
همچنین اسماعیلیها معتقدند امامت در حال حاضر در اختیار آقاخان چهارم (شاه کریم الحسینی) است که چهل و نهمین امام آنان محسوب می شود و در واقع نسل چهل ونهم از فرزندان امام علی و حضرت فاطمه است . او دانشآموخته دانشگاه هاروارد در رشته تاریخ اسلام است.
“آقاخان” لقبی است که فتحعلی شاه قاجار به حسنعلی شاه، چهل و ششمین امام اسماعیلی داد و از آن زمان به بعد امامان اسماعیلی لقب آقاخان گرفتند.
پیروان مذهب اسماعیلیه تفاوتی در مبانی و اصول اعتقادی دین اسلام با شیعه اثنی عشری ندارند اما در شیوه به جا آوردن فرایض دینی مثل نماز و روزه تفاوت زیادی با شیعه دوازده امامی دارند. “امام حاضر” اسماعیلیان، بر اساس مقتضیات زمان حق دخل و تصرف در عبادات و فرائض دینی را دارد.
فاطمه، یک شیعه اسماعیلی می گوید: “مذهب ما شاخه ای از تشیع است که سراسر به صلح، آرامش، احترام به دیگران و دستگیری از بینوایان تاکید دارد به همین جهت و براساس فرمان امام حاضرمان برای جلوگیری از هرگونه خشونت، اذیت و آزار، هیچ اسماعیلی در سراسر دنیا از جمله ایران اجازه تبلیغ مذهبی ندارد.”
آقای کاظمی یک معلم است که سالها در مناطق مختلف ایران تدریس کرده و دانش آموزان اسماعیلی مذهب زیادی بویژه در مناطق شرقی کشور داشته است. او حدود بیست سال با خانواده های اسماعیلی مذهب در روستاهای شرق ایران رفت و آمد داشته و در حال حاضر نیز با بسیاری از دانش آموزان اسماعیلیاش که بیشتر آنها ساکن شهرهای بزرگ ایران شده اند یا در خارج از کشور زندگی می کنند در ارتباط است. به همین جهت، او با آیینها و مناسک مذهبی اسماعیلیان آشنایی دارد.
آقای کاظمی می گوید: “اسماعیلیان عبادتی به اسم نماز، مثل نماز شیعیان ندارند در عوض هر روز دو بار صبح و غروب (همزمان با اذان) در جماعت خانه جمع می شوند و دعا می خوانند”.
آقای کاظمی می گوید: “سالهایی که در روستاهای اسماعیلی نشین تدریس می کردم شاهد بودم که بسیاری از خانواده های اسماعیلی فرزندانشان را پس از تحصیل در مقطع ابتدایی در روستاها برای ادامه تحصیل به شهر می فرستاندند.”
‘قرار نانوشته’
فاطمه که خود شیعه اسماعیلی است گفته های آقای کاظمی درباره عبادات مذهبی را تایید می کند و می گوید: “آیینها و مراسم مذهبی ما حساسیت زیادی در حکومت بر نمی انگیزد به دلیل اینکه به فرموده امام حاضرمان دعا، نیایش و عبادتهایمان کاملا هدایت شده و در محلهای خاص مانند جماعت خانه بدور از هرگونه تبلیغ انجام می شود.”
او با اشاره به اینکه در حال حاضر در برخی شهرهای ایران از جمله مشهد، تهران و کرمان جماعت خانه هست می افزاید: “از آنجایی که مذهب ما یک مذهب غیرتبلیغی است و ما نمی خواهیم به سبب تبلیغ آسیبی به هیچ انسانی وارد شود، در زمان دعا، نیایش و مراسم مذهبی هیچ غیر اسماعیلی اجازه ورود به جماعت خانه و شرکت در مراسم دعا و نماز را ندارد”.
فاطمه همچنین می گوید: “فرزندان ما در رفتن به مدرسه، دانشگاه و اشتغال در ادارات و سازمانهای دولتی به شرط علنی نکردن گرایش شیعی خود با مشکل خاصی مواجه نیستند. دولت نیز کاملا نسبت به نوع و سبک اعتقادات ما، تاکیدمان بر عدم تبلیغ و حتی محل جماعت خانه ها آگاهی دارد.”
به گفته وی، حتی در ایران اسماعیلیان در یکی از دوره های مجلس توانستند نمایندگانی بدون هیچ تابلو و نشانی راهی مجلس شورای اسلامی کنند.
به نظر می رسد قراردادی نانوشته میان حکومت جمهوری اسلامی و اسماعیلیان ایران هست که بنابرآن، پیروان این مذهب به شرط دوری از تبلیغ و فعالیت علنی و جنجالهای سیاسی، می توانند مانند شیعیان دوازده امامی زندگی عادی خود را پی بگیرند اما بسیاری از خانواده های مذهبی در هر دو سو، چه اسماعیلی و چه دوازده امامی هنوز در پذیرش یکدیگر مشکل دارند و حتی به فرزندانشان اجازه ازدواج با یکدیگر نمی دهند.
ناهید و سعید نمونه ای از دو دلداده اند که با وجودی که هر دو مذهب دیگری را به رسمیت شناخته و خواهان وصلت با یکدیگر بودند، به دلیل آنکه پدر ناهید بر اساس راهنمایی مراجع، رضایت به این ازدواج نداد، از وصال یکدیگر بازماندند.
———————————————————————-
شیعیان آسیای مرکزی
شیعیان آسیای مرکزی به صورت اقلیت های پراکنده ای در این خطه سکنی دارند و به سه دسته متفاوت تقسیم می شوند: پیروان فرقه ی اسماعیلیه منطقه ی بدخشان افغانستان، شیعیان بدخشان تاجیکستان و نیز مسخت های ازبکستان.
گروه اول از اسماعیلیان نزاری هستند که تا کوهستان های مرتفع پامیرپیش رفته اند. جمعیت کوه نشین این خطه از آسیای مرکزی به همت ناصر خسرو شاعر ایرانی در قرن یازدهم میلادی به این مذهب درآمد. ۱۰۵
هنگامی که جمهوری تاجیکستان در ۱۹۲۹ پا به عرصه وجود گذاشت، در آن یک منطقه خودمختار بدخشان علیا ایجاد شد …. در قسمت غربی این منطقه پیروان فرقه اسماعیلیه و در قسمت شرقی آن قرقیزها سکنی داشتند. ۱۰۶
پیروان فرقه اسماعیلیه در افغانستان هر چند که در آغاز به سرعت علیه رژیم کمونیستی جبهه گرفته و بر ضد آن شوریدند ولی به دلیل آزار سنی ها، خیلی زود بخشی از آنان در کنار رژیم متمایل به شوروی حاکم افغانستان قرار گرفتند.
( پس از خروج شوروی از افغانستان موضع گیری های سیاسی ساده ای که به ازبک ها بسیار نزدیک بود در پیش گرفتند)
این افراد که تابع رهبر روحانی خود آقا خان بوده واز اعقاب و اخلاف فرقه حشاشین قرن دوازدهم میلادی می باشند و در حقیقت هنوزاز قرون وسطای سیاسی و مذهبی خارج نشده اند. ۱۰۸
مسخت ها گرجی هایی هستند که در قرن هفدهم اسلام آوردند این گروه گرجی تبار زبان ترکی را اخذ کردند و به مذهب شیعه گرویدند. ۱۰۹
در سال ۱۹۴۴ استالین آنها را به ازبکستان تبعید نمود.
مسخت ها، این ملت رانده شده و فلاکت زده، قربانی تبعید استالینی ، مطرود و ملی گرای گرجی و مورد ظلم و ستم ملی گرایان سنی ازبک همچنان دردره فرغانه در رویای بازگشت خیالی به وطن اصلی خود به سر می برند این قوم کوچک شیعه مذهب که به حق خود را فراموش شدگان تاریخ یا حتی نفرین شدگان زمین دانه به طور مسلم یکی از زجر کشیده ترین ملت های اتحاد شوروی از ۱۹۴۱ به این طرف می باشد. ۱۱۰