قسمت چهارم
در این قسمت بی بی خانم پاسخ بخش هایی از کتاب تادیب النسا را می دهد که زنان را به فرمانبرداری بی چون و چرا از شوهرانشان دعوت می کند . اشارات بی پرده بی بی خانم به گرایش جنسی رایج برخی از مردان در آن زمان که ایشان آن را بچه بازی می نامند قابل تامل است.
فصل اول مصنف (نویسنده) گفته اگر مردی دست زن خود را بگیرد و بخواهد در آتش اندازد آن ضعیفه باید مطیعه باشد. ساکن و خامش باشد. ابا و امتناع ننماید.
چه بسیار مردان مکار غدار تبه روزگار که پیشه بدکیشه خود را این قرار داده اند که میگردند زن با مال و جهاز پیدا کنند و ببرند پس از آن بهر مکر و حیله و ظلم و ستم با انواع و اقسام خوشی و ناخوشی مال ایشان را بستانند به اصراف و تبذیر(پراکندن مال به اسراف( مانند مال دزدی دیوانه وار سفیهانه خرج های بیمصرف و هرزه گی های بیمعنی مانند کیمیاگری و قمار بازی، …… بازی و بچه بازی یا مهمانی تماماً را تمام کنند. بعد از آن به فقر و فلاکت و تکدی و نکبت افتند و آن ضعیفه بیچاره را با چند طفل یا بی طفل طلاق دهند و پی دیگری بلند شوند.
عجیب تر اینکه این نادان}نویسنده تادیب النسا} خود را تربیت شده به اصطلاح متفرنگین و مستفرنگین سویلیزه(متمدن) میداند و خود را مقلد معلمین اروپ می انگارد. معلوم شد که نیم ویلیزه هم نیست. تمام اهل فرنگ این شعر را مانند کتاب مانی و نقش ارژنگ دانسته نقش کارها و کردارهای خود مینمایند.
اِنٌ النساء رَیاحین خُلقِنَ لِکُم وکُلٌهم تِشتَهی شَم الرَیاحین (از شافعى چنین رسیده که زنى را دید سپس گفت : زنان شیطان هایى هستند که براى ما مردان خلق شده ، خدایا ما از شر شیاطین به تو پناه مى بریم .زن نیز در جواب وى گفت زنان گل و ریحان اند که براى ، شما مردان خلق شده اند ، در حالیکه شما مردان همه عاشق بوى گل و ریحان هستید .)
تمام نسوان را مانند دسته گل دانسته در برابر ایشان کمر خدمت بر میان بسته، کمال اتخاد و اتفاق بدون شایبه و خلاف و نفاق با یکدیگر دارند بلکه اکرام و احترام از زنان بیش از مردان نمایند. مصنف بر خلاف اهل اروپ وحشت خو و زشت جو و درشت گو تماماً در تحقیر زنان میکوشد تمام محاسن ایشان را به معایب موهومه و معجوله خود میپوشد.
اُفٌ لکم و لِما یَصنَعُون.