در بررسی گرافیک و تصویرسازی کتاب های درسی
روزنامه ابتکار/ فاطمه امینالرعایا
سال تحصیلی تمام شده است، بچههایی که آخرین امتحان خرداد را هم دادهاند، با خوشحالی و هیجان کتاب درسی خود را پاره میکنند و در اولین سطل زباله میاندازند. این صحنه را هم در خیابانها هم در فیلمها زیاد دیدهایم، اما چرا بچهها هیچ تعلق خاطری به کتابهای درسیشان ندارند؟ چرا هیچ عاملی باعث نمیشود که آنها علاقه داشته باشند تا کتابهای درسیشان را حداقل به عنوان یادگاری نگه دارند؟
چندی پیش حسین طلاییزواره، معاون توسعه منابع انسانی و پشتیبانی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در گفتوگویی با ایسنا گفته بود چاپ کتب درسی دانشآموزان برای سال تحصیلی ۹۷-۹۶ از مهرماه سال گذشته آغاز شده است. اما آیا این کتابها همچنان با همان شکل قبلی منتشر میشوند؟ تغییری در تصویرسازی کتابها صورت گرفته است؟ تصاویری که در حال حاضر در کتابهای درسی استفاده شدهاند چقدر مورد توجه دانشآموزان قرار میگیرد؟ و بر تصویرسازی این کتابها نظارت میشود تا از لحاظ بصری و زیبایی شناختی در حد قابل قبولی باشند؟
پیام مستقیم تصاویر، مغایر با آموزش نوین
چرا کتابهای درسی را با تصاویر همراه میکنند؟ تصویرسازان کتاب کودک میکوشند تا با خلق تصاویر همسو با موضوع کتاب به کمک آموزگاران بیایند تا آسان تر پیام ها را به دانش آموزان منتقل کنند. اما آیا تصاویر کتاب های درسی ما توانسته اند یارای معلم در آموزش باشند؟ محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش به «ابتکار» میگوید که تصویرسازان کتب آموزشی نتوانستهاند رسالت خود را به درستی انجام دهند. او در ادامه میگوید: متاسفانه در آموزش پرورش ارتباطات کاملا مشخص و تعریف شده است. یعنی با افرادی که این کار را به صورت اصولی انجام میدهند، قرارداد نمی بندند. اگر خودشان نیرویی برای این کار داشته باشند، با همان افراد کار میکنند. اگر هم نداشته باشند خیلی توجه نمیکنند تصویرسازی را به چه کسانی میسپارند. من به عنوان معلمی که سالهاست تجربه تدریس دارم تا به حال خیلی از دیدن عکسها و تصاویر کتابهای درسی لذت نبردهام.
از نظر نیکنژاد امروزه بچهها با محتوای آموزشی و درونمایه درسی ارتباط برقرار نمیکنند، او میافزاید: بچهها جذب محیطی میشوند که برایشان دلچسب باشد، تصویرسازی نقش مهمی در شکلگیری چنین فضایی دارد اما کتابهای درسی ما چنین ویژگیای ندارند. این فضا ایجاد نمیشود چون مسئولان ذیربط ارتباطاتشان محدود و مشخص است و با افرادی که در زمینه تصویرسازی کودک متخصص و متبحر هستند، خیلی ارتباط ندارند. او با بیان اینکه تصاویر باید در راستای آموزش نوین باشد، ادامه میدهد: در آموزش نوین به دانشآموزان یاد میدهیم که فکر کنند و سره را از ناسره تشخیص دهند. در آموزش نوین برای هر سوال بیش از یک پاسخ وجود دارد. در چنین روشی تصاویر باید به کمک معلم بیایند و دانشآموز با دیدن انها به فکر بیفتد. اما تصاویری که ما امروز در کتاب های درسی میبینیم، پیام را کاملا مستقیم منتقل میکنند و دانشآموز اصلا وادار به فکر کردن نمیشود.
رابطه جای ضابطه
یکی از مشکلات تصاویر کتابهای درسی، ناتوانی در ارتباط برقرار کردن با دانشآموزان است، دلیل این موضوع چیست؟ تصویرگر باید چه نکاتی را برای طراحی تصاویر مورد توجه قرار دهد تا بتواند با دانشآموز ارتباط برقرار کند؟
علی محمدی که در گذشته تصویرگر کتابهای درسی بوده در گفتوگو با «ابتکار» به این سوال چنین پاسخ میدهد: تصویرگر در قدم اول باید مخاطب عامش را بشناسد. باید همه اقشار و طیفها و فرهنگشان را در نظر بگیرد، از دانشآموزان پایتخت تا کسانی که در مناطق محروم هستند باید مورد توجه قرار بگیرند. چون مولفههای تصویری مناطق مختلف باهم فرق دارند و پیامهایی که از یک تصویر دریافت میکنند با توجه به نمادهای به کار رفته در تصاویر متفاوت است. به عبارت دیگر باید همه این فرهنگها یک زبان مشترک پیدا کنند. علاوه بر این موارد، سادگی، گویایی و حتی نوع پوشش کاراکترها و در کل گرافیک هم مهم است.
محمدی درباره گرافیک امروز کتابهای درسی میگوید: به نظر من گرافیک امروز تصویرسازی کتابهای درسی، جزو ضعیفترین دورههای گرافیکی است که در سالهای اخیر در این کتابها شاهدش بوده ایم. کتابهای دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ و حتی قبلتر از آن دهه ۵۰ را اساتید تصویرسازی و نقاشی و گرافیک طراحی و اجرا میکردند، کسانی مثل مرتضی ممیز، پرویز کلانتری و … آن تصاویر در عین سادگی با استفاده از سادهترین عناصر، به بهترین صورت پیام مورد نظر را میرساند. البته آن سادگی دلیل بر ضعیف بودن کار نبود. کاملا با یک گرافیک حرفهای روبهرو بودیم. کارها ساده کشیده میشد چون تیراژ این کتابها بالاست، رنگها کمی در چاپ تغییر میکنند و اگر سادگی رعایت نشود شاید رنگها از بین بروند. طراحی، صفحهآرایی و نوع چیدمان عناصر در صفحه، انتخاب فونت و موارد دیگر بسیار هوشمندانه و درست بود، خصوصا در کتابهایی مثل تاریخ، ادبیات و دینی که تصاویر بیشتری دارند. اما امروز به دلیل فشارهای زیادی که روی شورای سیاستگذاری است، سعی بر این است که سادهترین کار انجام شود. ولی این سادگی با سادگی گذشته که بیان گرافیکی خیلی خوب داشت، بسیار فاصله دارد. از نظر من گرافیک تصاویر امروز کتابهای درسی جزو ضعیفترین دورهها است. البته معدود تصویرگرانی هم هستند که کار خوبی ارائه دادهاند اما کتاب بر اساس یک تصویرگر بسته نمیشود. مجموعهای از تصویرگرها تصاویر یک کتاب را میسازند.
محمدی در مورد فشارهایی که به شورای سیاستگذاری وارد میشود این طور توضیح میدهد: مثلا شورای سیاستگذاری به مدیر هنری میگوید موی بلند در تصاویر نباشد، نوع پوششی که در پایتخت رواج دارد، نباشد. تصاویر طوری باشد که بچههای روستایی احساس نکنند که در شهرهای کلان چه اتفاقی میافتد. یک معدل رو به ضعیف را در نظر میگیرند. وقتی این دیدگاه حاکم است مدیر هنری هم خیلی به کیفیت توجه نمیکند، او میخواهد تصویرگر تصویری را بکشد که در مرحله بعد که مدیرِ مدیر هنری میخواهد کارها را ببیند، تایید بگیرد. تصویرگر برای مدیر هنری و مدیر هنری برای مدیر ارشد خودش تصویری را طراحی میکند که فقط تایید شود. ولی هیچ نقدی روی آثار صورت نمیگیرد. دقت نمیشود که این تصاویر از لحاظ آناتومی، ترکیببندی و رنگ ایدهآل هستند یا نه. شاید بچههایی بخواهند در آینده تصویرگر بشوند و این تصاویر جرقهای باشد برای آینده آنها. اما کارها به قدری نازل هستند که احساس میکنم شاید خود دانشآموز احساس کند، میتواند از این بهتر کار کند.
این تصویرگر معتقد است کیفیت کار از جلد تا صفحات داخلی به صورت کاملا محسوسی پایین آمده و دلایل این امر را چنین میداند: من فکر میکنم دلیل این موضوع مبالغ کمی است که به تصویرگر میپردازند.همینطور شورای سیاستگذاری میتواند با افراد حرفهایتری مثل اساتید این حوزه همکاری کند.
محمدی مدیریت هنری حاکم بر تصویرگری کتب درسی را بر اساس روابط میداند و میافزاید: هر تصویرگر یا نقاش یک تخصص دارد، یکی کار رئال خوبی میکشد دیگری در فضای فانتزی خوب کار میکند. ضوابط میگوید این تصویر و متن به گرافیک فلان تصویرگر نزدیک است، اما الان انتخاب تصویرگر بر اساس این ضوابط نیست بلکه بر اساس رابطه است. مثلا منِ مدیر هنری با آقا یا خانم ایکس آشنا هستم و از او میخواهم کار را طراحی کند. حتی دیدهام عکاسی تصاویر برای کتابهای علوم و زیست و کتابهایی که به عکاسی نیاز دارند، به تصویرگرانی که با آن مدیر هنری یا تیم گرافیک رابطه نزدیکتری دارند، سپرده شده است. در حالی که این کار خودش یک شاخه تخصصی است.
او در پایان میگوید: با توجه به تیراژ کتابها، جلد کتاب ها سالها در ذهن یک نسل باقی میماند اما متاسفانه با بیتوجهی از آن هم عبور میشود.
با همه این موارد، کتابهای درسی سال تحصیلی جدید دیگر چاپ شده است، باید دید مسئولان ذیربط برای برطرف کردن این موارد برای سالهای آتی چه تصمیماتی اتخاذ میکنند.