دنیای جوانان امروزی تاریکتر از چیزی است که تصور میکردیم
در جستوجوی اعتماد از دست رفته
صدف فاطمی: بیش از هفتصد سال پیش شاعر جوانی سفری خیالی را آغاز کرد که شرایط زندگی انسان را تعریف میکرد. سفر او از دوزخ آغاز شد و به برزخ و سپس بهشت رسید. دانته در کمدی الهی از حلقههای زیادی عبور میکند و در برابر شخصیتهای مختلفی قرار میگیرد که هر کدام به خاطر خشم، خشونت و خیانت به اطرافیان در حال عذاب هستند. در شعر دانته هر کدام از این شخصیتها به نوعی عشق و اعتماد اطرافیان خود را خدشهدار کردهاند. اوضاع بعضی از آنها آنقدر حاد است که حتی ارزش رفتن به جهنم را هم ندارند.
جولیان شولتز، سردبیر نشریه گریفیث به خبرنگار گاردین میگوید: «نهفقط در کمدی الهی دانته، بلکه در دنیای واقعی هم خیانت، اعتماد را از بین میبرد. امروز میزان اعتماد آدمها در کمترین اندازه ممکن است؛ اعتماد به موسسات، مدلهای اقتصادی، کارفرمایان، کارشناسان و مسئولانی که کنترل اوضاع را به دست گرفتهاند، کمترین عدد ممکن را دارد و دقیقا بههمیندلیل است که با قاطعیت میتوانیم بگوییم وعدههای نسل قدیم به فرزندانشان درباره زندگی شادتر و بهتر در مقایسه با والدین خود، رسما شکست خورده است. واقعیت این است که حتی تکنولوژیهای دنیای امروزی با وجود قدرت بسیار زیادی که دارند و تغییراتی که در زندگیهای امروزی ایجاد کردهاند اما همچنان تیشه به ریشه اعتماد مردم به یکدیگر زدهاند و باز هم یک جای کار میلنگد. نوجوانان امروزی بهواسطه ارتباطاتی که در دنیای مجازی میسازند، هیچگاه ارتباط گرمی را که روابط حقیقی دارند، درک نمیکنند و همه چیز برای آنها به شکل یک سری صفر و یک تعریف شده است. اعدادی که در پس پرده زندگی آنها منتظر کلیکهای مختلف ماندهاند تا با لمس هر دکمهای تصمیم بگیرند چه پیامی را با چه مضمونی و برای چه کسی ارسال کنند.»
ماری دورمن، کارشناس جامعهشناسی میگوید: «وقتی صحبت از مقایسه وضعیت زندگی آدمهای این نسل با نسل گذشته میشود، خیلیها به مسئله کسبوکار اشاره میکنند و میگویند: حقوق و دستمزدها افرایش یافته است. این حرف کاملا درست است اما به شرطی که نمودار تورم هزینههای مسکن، بهداشت، آموزشوپرورش را در گودالی حفر کنیم و نخواهیم نسبت افزایش درآمد به نرخ تورم را در نظر بگیریم. امنیت شغلی امروزه کمترین نرخ خود را دارد و هر قدمی که به سمت فردا برداشته میشود، موج بیشتری از نگرانیها از تغییرات اقلیمی و تهدیدهای هر روزهای که خبر تخریب محیطزیست را به همراه دارد، در صدر اخبار قرار میگیرد.»
به اعتقاد شولتز، دنیایی که ما امروز به فرزندان خود تحمیل کردهایم، بسیار تاریکتر از چیزی است که خودمان در روزگار جوانی تجربهاش میکردیم. او میگوید: «من بهعنوان مادر فرزندانی که در نسل هزاره زندگی میکنند، به خوبی این تغییرات را حس میکنم. بله همه چیز دنیای امروز در مقایسه با دوران نوجوانی و جوانی من شکل دیگری گرفته است؛ رکود اقتصادی، حملات تروریستی مختلف، نرخ بالای بیکاری، تبعیض نژادی و جنسیتی و بسیاری چیزهای دیگر هدیه دنیای امروز به نسلی است که فکر میکردیم از ما خوشبختتر و شادتر خواهند بود. کسی بین شما بازی هفتسنگ را یادش میآید؟ درست است! ما آن روزها فقیرتر بودیم و بازی هفتسنگ بهترین سرگرمی که ما را ساعتها مشغول میکرد اما آیا ما با بازی هفت سنگ فقیرانهمان شادتر بودیم یا نوجوانانی که امروز سرگرم گذراندن مراحل مختلف بازی کلش آف کلنز هستند؟ با وجود همه اینها اما نوجوانان و جوانان امروزی نسل غنی هستند که امکان استفاده از فرصتها و تجربیات ما را برای رسیدن به چیزهایی که تا چند دهه پیش غیرقابل تصور بود، دارند. در نتیجه این اتفاق، امروز نسلی به وجود آمده است که به خوبی تحصیل کرده، دنیا دیده و آگاه است و میتواند به خوبی با مردم تمام دنیا ارتباط برقرار کند. دنیای توسعه یافته امروز میتواند نسلی داشته باشد که به دور از اضطراب و افسردگی از پتانسیلهای دنیای مدرن استفاده کند و جهانبینی خود را تغییر دهد. بدون شک میان همین تاریکیها میتوان راهی برای عبور پیدا کرد، همانطور که تا الان همین بوده است.
برخلاف آنچه عموم مردم میگویند، دادهها نشان میدهد که اسطورههای بزرگ از هر نسلی، همواره راهی برای خودشان دست و پا کردهاند. آنها هزاران سال زندگی بهتری از دیگران در دوره خودشان داشتهاند، کارهای بیشتری انجام دادهاند و در نهایت دیدگاه متفاوتی داشتهاند. وقتی در کمدی الهی دانته صحبت از بیاعتمادی میشود و این صحبتها به امروز میآیند یعنی بیاعتمادی در هر دورهای با مقیاسهای مختلف بوده است. زندگی اسطورهها از گذشته تا همین امروز و حتی اسطورههای دنیای مدرن گواه این است که هنوز میتوان نشانههای اعتماد را جایی پیدا کرد.» / روزنامه وقایع اتفاقیه
===================
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA


