تعلیم و تربیت انسان از بدو پیدایش مورد توجه بوده اما اهمیت آن در قرون اخیر بهطورافزایندهای آشکار شده است.درحالحاضر،آموزش و پرورش کلید توسعهء جوامع محسوب میشود و موفقیت و سعادت ملتها به کیفیت تعلیم و تربیت آنها بستگی دارد.”بدون تردید آیندهء هر کشوری را میتوان از سیمای کنونی آموزش و پرورش آن دریافت
راههای ارتقای منزلت اجتماعی معلمان
مؤلفان:احد نویدی
عضو هیأت علمی پژوهشکده تعلیم و تربیت
محمود برزگر
کارشناسی مسؤول ارزشیابی برنامههای درسی سازمان پژوهش
و برنامهریزی آموزشی
معرفی مقاله
نویسندگان مقاله به منظور مطالعهء وضع موجود منزلت اجتماعی معلم در شهر تهران و شناسایی راههای ارتقای آن،تعداد ۲۰۰ نفر از معلمان زن و مرد شهر تهران را از پنج منطقهء آموزشی به شیوهء تصادفی طبقهای انتخاب و نظرات آنان را به وسیلهء مقیاس سنجش منزلت اجتماعی معلم جمعآوری کردند.همچنین،نظرات ۳۳ نفر از صاحبنظران تعلیم و تربیت را که به شیوهء غیر تصادفی و براساس در دسترس بودن،انتخاب شده بودند،از طریق مصاحبه انفرادی جمعآوری کردند.سپس نتایج پژوهش را براساس ترکیب نظرات دو گروه یادشده
تنظیم کرده و راهکارهایی برای انجام اقدامهای لازم به دستاندرکاران پیشنهاد دادهاند.
نویسندگان،برمبنای پژوهش خود و سایر شواهد پژوهش موجود نتیجه گرفتهاند که منزلت اجتماعی معلمان تهران نسبتا پایین است.معلمان مورد مطالعه منزلت خود را پایین ارزیابی کردهاند.صاحبنظران تعلیم و تربیت نیز اعتقاد دارند که معلمان از منزلت اجتماعی شایستهای برخوردار نیستند.در بخش نتیجهگیری،مؤلفان راهکارهای مناسب برای خود ارتقای منزلت اجتماعی معلم را به شرح زیر خلاصه کردهاند:
۱-ارتقای جایگاه تعلیم و تربیت از طریق تغییر سیاستهای کلان کشور در جهت اولویت دادن به سرمایهگذاری در تعلیم و تربیت
۲-تأمین امکانات مالی و رفاهی و رفع فقر و محرومیت از زندگانی معلمان
۳-اصلاح شیوههای گزینش و تربیت معلم و تلاش برای جذب و پرورش معلمان شایسته و با کفایت
۴-اجرای سیاست تمرکززدایی و فراهم کردن زمینهء مشارکت همهجانبهء معلمان در آموزش و پرورش
۵-ایجاد تشکلهای صنفی برای دفاع از حقوق معلمان و حریم تعلیم و تربیت
۶-استقرار انضباط اجتماعی و اقتصادی و برقراری عدالت اجتماعی
۷-افزایش کارایی نظام آموزش از طریق اصلاح مدیریت نیروی انسانی و استقرار نظام شایسته سالاری
۸-سختکوشی و تلاش مسؤولانهء معلمان برای افزایش دانش،تخصص،انگیزش،مناعت طبع و سایر صلاحیتهای حرفهای و در عین حال،پرهیز آنان از کمکاری،فراز از مسؤولیت،مظلومنمایی و تحریک حسّ ترحّم دیگران.
این مقاله توسط آقایان احد نویدی-عضو هیأت علمی پژوهشکدهء تعلیم و تربیت-و محمود برزگر -کارشناس مسؤول سازمان پژوهش-تنظیم و در اختیار فصلنامهء تعلیم و تربیت قرار داده شده است که بدین وسیله از نویسندگان محترم تشکر میشود.
فصلنامه
مقدمه
تعلیم و تربیت انسان از بدو پیدایش مورد توجه بوده اما اهمیت آن در قرون اخیر بهطورافزایندهای آشکار شده است.درحالحاضر،آموزش و پرورش کلید توسعهء جوامع محسوب میشود و موفقیت و سعادت ملتها به کیفیت تعلیم و تربیت آنها بستگی دارد.”بدون تردید آیندهء هر کشوری را میتوان از سیمای کنونی آموزش و پرورش آن دریافت”(غلامی،۱۳۷۹).
اهمیت تعلیم و تربیت به عوامل آن قابل تعمیم است و در میان عوامل تعلیم و تربیت “معلم”مهمترین عامل تلقی میشود.”درحقیقت،هیچ کشوری نمیتواند از سطح معلمانش بالاتر رود”(دهقان،۱۳۷۶).
اگر بخواهیم به یک جامعهء متعادل و انسانی برسیم،باید معلم را مورد توجه قرار دهیم(خاتمی،۱۳۷۶).
مطالب بالا بیانگر نقش حساس معلمان در فزایند تعلیم و تربیت است. درک حساسیت این نقش و ارزش نهادن بر آن از سوی عموم مردم جامعه،به مفهومی اشاره دارد که در جامعهشناسی معادل منزلت اجتماعی۱است.
منزلت یا پایگاه اجتماعی،آن شأن یا مقام و موقعیتی است که برای یک فرد در جامعه قایلاند،یا تلقی و ذهنیتی است که دیگران از آنچه شخص هست، دارند(نیک گهر،۱۳۶۹؛به نقل از شعبانی،۱۳۷۸).پایگاه اجتماعی،ارزشی است که یک گروه در یک نقشه مینهد(آریانپور،۱۳۵۶).اگر جامعه را به یک ساختمان تشبیه کنیم و هر فرد یا گروه را در یکی از این طبقات این ساختمان در نظر بگیریم،هر طبقه از این ساختمان که افراد یا گروهها در آن قرار گرفتهاند،منزلت آنها را نشان میدهد.البته،منزلت اجتماعی متغیری فرضی است و پیوندهای بسیاری با افکار عمومی دارد؛بنابراین،قابل مشاهده و اندازهگیری نیست.قرار گرفتن افراد و گروهها در هریک از مراتب اجتماعی،با توجه به ارزشهای حاکم از جامعهای به جامعهء دیگر متفاوت است؛زیرا
درجهء اهمیت عوامل تعیینکنندهء منزلت اجتماعی(شغل،تحصیلات،دارایی، درآمد،پیشینهء خانوادگی،تعلق قومی و نژادی،وابستگی حزبی،دین و…)در جوامع مختلف یکسان نیست.
در این مقاله،موضوع بحث ما نقش معلم و ارزشی است که جامعه برای او قایل میشود.ایفای شایستهء نقش معلم مستلزم این است که معلمان از منزلت اجتماعی بالایی برخوردار باشند.باوجوداین،شواهد موجود نشان میدهد که منزلت اجتماعی معلم بهطورفزایندهای کاهش مییابد.تنزل سطح اجتماعی حرفهء معلمی با کاهش نسبی قدرت خرید در ارتباط است.این واقعیت که فارغ التحصیلان پسر تمایل کمتری برای ورود به حرفهء معلمی نشان میدهند،نشانهء پایین بودن موقعیت اجتماعی معلمان است.در بعضی کشورها،معلمی بیشتر به عنوان حرفهء زنان درنظر گرفته میشود(مختاری، ۱۳۷۲).پایین بودن منزلت اجتماعی معلم در اکثر کشورهای جهان دیده میشود و به همین دلیل،این موضوع محور بحث مجامع و محافل بین المللی قرار گرفته است.چهارمین گزارش یونسکو دربارهء آموزش و پرورش جهان،به بررسی نقش و منزلت اجتماعی معلمان در جهانی که دستخوش تغییرات سریع است،اختصاص دارد.این گزارش به تفصیل،اعتبار اظهاراتی را که بهکرّات در مورد کاهش منزلت اجتماعی معلمان شنیده میشود،مورد تأیید قرار میدهد و اشاره میکند که ایجاد تغییراتی در حوزهء ارتباطات و اطلاعات و نیز برخی سیاستهای آموزشی رایج و به ظاهر غیر مفرضانه،بر موقعیت معلمان تأثیر منفی میگذارد.در این گزارش،به نحو متقاعدکنندهای استدلال شده است که آنچه درحالحاضر در اکثر کشورها از معلمان انتظار میرود،با پاداشها و حقوقی که دریافت میکنند.تناسبی ندارد.(آنتون دی گراو۲،۱۹۹۸).این وضع، جامعهء جهانی را که پنجاه و هفت میلیون معلم در آن مشغول به کارند،نگران
کرده و به همین دلیل،تلاشهایی برای مطالعه و معرفی راههای ارتقای منزلت اجتماعی معلمان آغاز شده است.
بیان مسأله و ضرورت انجام پژوهش
سرنوشت نزدیک به ۳/۱ جمعیت کشور(حدود ۱۹ میلیون دانشآموز)،به عملکرد معلمان-که عاملان اصلی اجرای برنامههای مدون آموزش و پرورشاند-گره خورده است.معلمان در فرایند آموزشی و پرورش نقش کلیدی دارند و به قول پیاژه روانشناسی نامدار معاصر،زیباترین طرح اصلاح و بازسازی نظام آموزشی درصورتیکه معلم به تعداد کافی و باکیفیت مطلوب در اختیار نباشد،با شکست روبهرو خواهد شد(صافی،۱۳۷۶).برای این که معلمان،به عنوان رکن اصلی آموزش و پرورش،بتوانند نقش خود را در فرایند تعلیم و تربیت بهدرستی ایفا کنند،باید از منزلت و موقعیت اجتماعی شایستهای برخوردار باشند.اگر باور عمومی بر این باشد که”بهترینها، بهترینها را میسازند”به منزلت معلمان بیشتر توجه خواهد شد و تلاش و کوشش جهت اجرای منزلت اجتماعی معلمان اهمیت فوق العادهای خواهد یافت.
معلمی که از منزلت اجتماعی والایی برخوردار است،میتواند الگویی مطلوب برای دانشآموزان باشد.براساس مطالعات انجامشده،در کشورهایی که از نظر آموزش و پرورش پیشرفتهاند،معلمان از منزلت بالایی برخوردارند، شمار داوطلبان این حرفه از بسیاری مشاغل دیگر بیشتر است.ژاپنیها اعتقاد دارند که”شایستگی نظام آموزشی به اندازهء شایستگی معلمان آن است” (امین ورزلی،۱۳۷۹).تحقیقات نشان میدهد که تقریبا در همهء کشورهای
اروپایی،معلمان بهرغم دریافت حقوقی معادل یک کارگر نیمهماهر از منزلت اجتماعی بالایی برخوردارند(براهنی،۱۳۵۴).
در متون و منابع اسلامی و ملی،اعم از سخنان انبیا،بزرگان دین و اشعار شاعران،شواهد متعددی دربارهء ضرورت بزرگداشت،احترام و ارتقای جایگاه و منزلت معلم به چشم میخورد.حضرت علی(ع)میفرماید:”من علّمنی حرفا فقد صیرنی عبدا”.با توجه به آنچه در مقدمه بیان شد،به نظر میرسد که معلمان در جامعهء ما باید از جایگاه ویژهای برخوردار باشند.بااینحال،با مطالعهء برخی منابع و نوشتهها و همچنین شواهد موجود درمییابیم که معلمان احترام و منزلت شایستهء خود را نزد دانشآموزان،اولیا،صاحبان مشاغل مختلف و عامهء مردم تا حدودی از دست دادهاند؛بهطوریکه نگاه ترحّمآمیز به معلمان به صورلت امری طبیعی درآمده است.درحالحاضر،عدهای از معلمان نهتنها به شغل خود افتخار نمیکنند بلکه معلم بودن به آنها احساس سرشکستگی میدهد.همچنین،این نگرش در جامعه ایجادشده است که اغلب افرادی که به حرفهء معلمی روی میآورند،در تصدی مشاغل دیگر توفیقی نیافته یا سرمایهای برای فعالیتهای اقتصادی و تجاری نداشتهاند. در چنین شرایطی،منفی بودن نگرش نسل جوان به شغل معلمی چندان تعجبآور نیست.
اگرچه پس از پیروزی انقلاب اسلامی،برای تجلیل از مقام معلم کارهایی نظیر نامگذاری یک روز به نام معلم،انتخاب و معرفی معلمان نمونه و قدردانی از آنها و…انجام شده است اما اینگونه اقدامها نیز در ارتقای مقام معلم چندان مؤثر نبودهاند و چنین به نظر میرسد معلمان هنوز هم از شأن و منزلت بایسته و شایستهای برخوردار نیستند و حتّی منزلت اجتماعی آنان بهطور فزایندهای تنزل مییابد.این وضع سبب رویگردانی افراد باهوش و مستعد از حرفهء معلمی،افت کیفیت آموزشی و ناکامی نظام آموزشی در پرورش محصول
مناسب میشود؛بنابراین،میتوان گفت که بزرگداشت معلمان و شناسایی راهکارهای کارآمد جهت اعتلای منزلت آنان،به اندازهء خود تعلیم و تربیت اهمیت دارد.سؤالی که در اینجا پیش میآید این است که برای تحقق بخشیدن به هدف یادشده کدام شیوهها کارآمد و مناسباند.بهعبارتی،چه باید کرد تا معلم”قدر بیند و بر صدر نشیند”.بر این اساس،وجود ابهام دربارهء راهکارهای مؤثر و مناسب برای بالا بردن شأن معلمان،مسألهء اصلی پژوهش حاضر را تشکیل میدهد.انتظار میرود که با انجام پذیرفتن این پژوهش، شیوهها و راهکارهای مؤثر جهت ارتقای منزلت عنصر کلیدی آموزش و پرورش(معلم)شناسایی و معرفی شوند و این امر و به بهبودد کیفی تعلیم و تربیت در کشور منجر گردد.
هدفهای پژوهش
مطالعه و شناسایی راهکارهای مناسب برای ارتقای منزلت اجتماعی معلم، هدف اصلی این پژوهش را تشکیل میدهد.هدفهای ویژه تحقیق در سؤالهای پژوهش مستترند.
سؤالهای پژوهش
۱-معلمان تهران از لحاظ اجتماعی در چه جایگاهی واقع شدهاند؟آیا منزلت اجتماعی معلمان تهران واقعا پایین است؟دلایل و شواهد ناظر بر پایین بودن منزلت اجتماعی معلمان کداماند؟
۲-آیا تغییر سیاستهای کلان کشور در جهت اهمیت دادن به توسعه منابع انسانی و اولویت دادن به سرمایهگذاری در تعلیم و تربیت،میتواند منزلت اجتماعی معلمان را ارتقا دهد؟
۳-آیا منزلت اجتماعی معلمان از حقوق و مزایای آنان متأثر میشود؟آیا میتوان از طریق افزایش حقوق و دستمزد،فراهم کردن امکانات رفاهی و رفع فقر و محرومیت از زندگی معلمان،منزلت اجتماعی آنان را ارتقا داد؟
۴-آیا شأن و منزلت اجتماعی معلمان،از وضع موجود گزینش و تربیت معلم متأثر میشود چگونه؟
۵-آیا اجرای سیاست تمرکززدایی و استفاده از راهکار مشارکت همهجانبهء معلمان در آموزش و پرورش و توسعهء نقش معلمان میتواند به ارتقای منزلت اجتماعی معلم کمک کند؟
۶-آیا ایجاد تشکلهای صنفی در میان معلمان برای دفاع از حقوق صنفی آنان و حریم تعلیم و تربیت میتواند شأن معلمان را در جامعه ارتقا دهد؟
۷-آیا بینظمیهای اجتماعی و اقتصادی،در پایین بودن منزلت اجتماعی معلمان مؤثرند؟آیا استقرار انضباط اجتماعی و اقتصادی در جامعه میتواند به ارتقای منزلت اجتماعی معلم کمک میکند؟
۸-آیا اصلاح مدیریت نیروی انسانی(ارزشیابی دقیق از عملکرد معلمن، اعمال انضباط شایسته،توزیع عادلانهء فرصتها و…)میتواند منزلت اجتماعی معلم را ارتقا دهد؟
روش تحقیق
روش پژوهش حاضر که با توجه به ماهیت،هدف،سؤالهای تحقیق و وسعت امکانات اجرایی انتخابشده،زمینهیابی است.برای انجام این تحقیق، ابتدا نمونهای از معلمان شهر تهران انتخاب شد و نظریات آنان دربارهء منزلت اجتماعی معلم و راههای ارتقای آن،از طریق پرسشنامهها جمعآوری گردید. علاوه بر این،نظریات،تعدادی از صاحبنظران تعلیم و تربیت از طریق مصاحبه انفرادی گردآوری شد.دادههای کمّی با استفاده از روشهای آمار
توصیفی(محاسبه درصد فراوانی،میانگین،انحراف استاندارد،تشکیل جداول فراوانی)پردازش شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.دادههای کیفی حاصل از مصاحبه با صاحبنظران نیز با استفاده از روشهای ناظر بر مطالعات کیفی(طبقهبندی،تلخیص و ترکیب)تجزیه و تحلیل شد.در این بخش،روش انجام تحقیق شامل جامعهء آماری،نمونه آماری،شیوهء نمونهگیری،ابزارهای تحقیق،شیوهء جمعآوری دادهها و شیوهء تجزیه و تحلیل دادهها به تفصیل بیان شده است.
جامعه آماری و منابع دادهها۱
معلمان،مدیرانو معاونان واحدهای آموزشی مناطق نوزدهگانهء آموزش و پرورش شهر تهران،جامعهء آماری این پژوهش را تشکیل میدهند.منابع دادهها شامل مدیران،معاونان و معلمان شاغل در واحدهای آموزشی شهر تهران، صاحبنظران تعلیم و تربیت(کارشناسان ارشد آموزش و پرورش و استادان دانشگاه)و اسناد و مدارک علمی بوده است.
نمونه آماری الف-حجم نمونه:
تعداد ۲۰۰ نفر از معلمان،مدیران و معاونان واحدهای آموزشی از مناطق آموزش و پرورش شهر تهران و ۳۳ نفر از صاحبنظران تعلیم و تربیت انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند.
(۱)-در این زمینهیابی،برای توصیف وضع موجود و شناسایی راههای ارتقای منزلت اجتماعی معلم از روش متفاوت جمعآوری دادهها یعنی روش triangulation (مثلثی کردن)استفاده شده است.
ب-شیوهء نمونهگیری:
نمونه آماری به شیوهء تصادفی طبقهای،در چند مرحله به شرح زیر انتخاب شد.
۱-مناطق نوزدهگانه شهر تهران به پنج ناحیهء جغرافیایی(شمال،جنوب، شرق،غرب و مرکز)تقسیم شد و از هر ناحیه یک منطقه بهطورتصادفی انتخاب گردید.مناطق منتخب شامل مناطق ۳،۱۷،۱۳،۵ و ۱۱ بود.
۲-از هریک از مناطق منتخب،شش واحد آموزشی(یک واحد آموزشی پسرانه و یک واحد آموزشی دخترانه از هر دورهء تحصیلی)از روی فهرست مدارس بهطورتصادفی انتخاب شد.
۳-از هر واحد آموزشی منتخب،۶ تا ۷ نفر از کارکنان آموزشی به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامهء تحقیق پاسخ دادند.
برای انتخاب صاحبنظران تعلیم و تربیت،از شیوهء غیر تصادفی استفاده شد. این افراد براساس تشخیص محقق و همکارانش انتخاب شدند و در جریان یک مصاحبهء انفرادی،به پرسشهای مصاحبهگر پاسخ گفتند.
دادههای مورد نیاز
۱-نظریات افراد و گروههای نمونهء آماری شامل معلمان،مدیران و معاونان واحدهای آموزشی مناطق نوزدهگانهء آموزش و پرورش شهر تهران.
۲-نظریات صاحبنظران تعلیم و تربیت(استادان دانشگاه،کارشناسان ارشد آموزش و پرورش)
۳-نظریات و اندیشههای بیانشده در منابع و گزارشهای علمی و رسمی و سایر اسناد و مدارک دربارهء موضوع موردنظر.
ابزارها و شیوههای جمعآوری دادهها
به منظور جمعآوری دادههای مورد نیاز،از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد.
الف-پرسشنامهء محقق ساخته(مقیاس سنجش منزلت اجتماعی معلم و راههای ارتقای آن)
برای ارزیابی وضع موجود منزلت اجتماعی معلم و شناسایی راههای ارتقای آن،پرسشنامهای مشتمل بر سه بخش تدوین شد.در بخش مقدماتی،افراد برای تکمیل پرسشنامه راهنمایی شدهاند.در بخش دوم،تعداد ۲۰ سؤال به کسب اطلاع از ویژگیهای اجتماعی و حرفهای پاسخگویان و یک سؤال به آگاهی از باور داشت آنان دربارهء مشاغل دارای منزلت اجتماعی بالا اختصاص یافته است.در بخش سوم،تعداد ۴۰ سؤال به مطالعهء وضع موجود منزلت اجتماعی معلم و راههای ارتقای آن اختصاص داده شده است.این ۴۰ سؤال در شش حیطه،به شرح جدول شمارهء ۱ طبقهبندی گردیدهاند.
لازم به توضیح است که تعداد سؤالهای بخش سوم پرسشنامه،در مرحلهء مقدماتی ۶۰ سؤال بود که بعد از انجام پذیرفتن مطالعهء مقدماتی،با نظر تعدادی از متخصصان مربوط ۲۰ سال آن حذف شد و پرسشنامه درواقع مقیاس طبقهای است ولی برای رعایت دقت بیشتر به شکل مقیاس رتبهای و به روش لیکرت تنظیم شده است.پاسخگویان میتوانند میزان موفقیت خود را دربارهء هر گویه، بر روی یک مقیاس چهار درجهای رتبهبندی کنند.
جدول شمارهء ۱-مواد پرسشنامهء معلم به تفکیک شش حیطه
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
ادامه جدول شمارهء ۱-مواد پرسشنامهء معلم به تفکیک شش حیطه
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
ادامه جدول شمارهء ۱-مواد پرسشنامهء معلم به تفکیک شش حیطه
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
روایی پرسشنامه
به منظور کسب اطمینان لازم از روایی پرسشنامه،از نظریات متخصصان مربوط استفاده شد.ناظر طرح دو نفر از افراد صاحبنظر در زمینهء روانسنجی،پرسشنامه موردنظر را برای مطالعهء منزلت اجتماعی معلم مناسب ارزیابی کردند.
پایان پرسشنامه
برای بررسی پایایی پرسشنامه از روش بازآزمایی استفاده شد.پرسشنامه بر روی ۳۰ نفر از دانشجویان ضمن خدمت فرهنگیان با فاصلهء یک هفته به اجرا درآمد و ضریب پایایی آن محاسبه شد که برابر با ۸۴ درصد بود.
ب-مصاحبه
نظریات و اندیشههای صاحبنظران تعلیم و تربیت دربارهء وضع موجود منزلت اجتماعی معلم و راههای ارتقای آن از طریق مصاحبهء انفرادی گردآوری شد.شکل مصاحبه نسبتا آزاد بود؛هرچند که محورهای آن قبلا تعیین شده بود.در جریان مصاحبه،مصاحبهکننده تلاش میکرد به عمق ذهن مصاحبهشوند نفوذ کند و افکار اصلی او را دریابد.نمونهای از فرم مصاحبه با صاحبنظران در بخش پیوستها ارایه شده است.
ضرورت و اهمیت مصاحبه با صاحبنظران
پیشفرض ما این است که صاحبنظران تعلیم و تربیت درباره پدیدههای مربوط به تعلیم و تربیت-از جمله منزلت اجتماعی معلمان-شناختی نسبتا درست است.این پیشفرض به دلایل زیر قابل توجیه است.
۱-مشاهدات و دریافتهای صاحبنظران تعلیم و تربیت-به دلیل داشتن بینش علمی-کمتر از دیگران به خطاطا و اشتباهات آلوده شده است؛بنابراین، اختلاف بین پدیدههای مربوط به یک رشته و ادراکات و ساختهای شناختی متخصصان آن رشته میتواند ناچیز باشد.
۲-صاحبنظران تعلم و تربیت ضمن دقت در کسب تجارب و مشاهدهء واقعیتها،یافتهها و اندیشههای متفکران دیگر را از طریق مطالعه آثار علمی آنان کسب کردهاند و چهبسا اندیشههای خود را از راه تفکر دربارهء آثار علمی دیگران پالایش دده و افکار غیر منطقی و نامعتبر خود را کنار گذاشتهاند.
۳-صاحبنظران تعلیم و تربیت پژوهشها و آثار علمیب مکتوب(ادبیات مربوط)دربارهء منزلت اجتماعی معلمان را مطالعه کردهاند.حتی ممکن است بارها دربارهء این موضوع،به بحث و تبادل نظر پرداخته باشند و افکار آنان از این راه به واقعیتها نزدیک شده باشد.
شیوهء تجزیه و تحلیل دادهها
برای تجزیه و تحلیل دادهها ترکیبی از روشهای کمّی و کیفی مورد استفاده قرار گرفته است.چنانکه قبلا اشاره شد،معلمان مورد مطالعه میزان موافقت خود را دربارهء هر گویه،بر روی یک مقیاس چهار درجهای(خیلی موافق، موافق،مخالفت،خیلی مخالف)رتبهبندی کردند.در هنگام استخراج دادهها، رتبهبندی هر فرد برای هرکدام از شش حیطه،مطابق روش لیکرت ادغام شد و مجموع نمرههای آن فرد به دست آمد.بعد از این که مجموع نمرههای هر فرد به تفکیک شش حیطه به دست آمد،میانگین و انحراف استاندارد نمرههای افراد برای هر حیطه محاسبه شد.درنهایت،فراوانی افرادی که نمرهء آنان از میانگین منهای یک انحراف استاندارد (X<X-S) بیشتر بود،تعیین،و آنها به عنوان افراد موافق با مفاد حیطهء موردنظر،درنظر گرفته شدند.سپس، فراوانی افراد موفق با هر حیطه محاسبه شد و درصد فراوانی به دست آمد.این فراوانیها به همراه درصد آنها در جداول فراوانی ارایه شد؛بنابراین،نتایج تحقیق براسا درصدهای محاسبه شده برای هر حیطه استخراج شده و در تهیهء پاسخ به سؤالهای پژوهشی مورد استفادهء قرار گرفته است.البته،برای پاسخ دادن به بعضی سؤالهای پژوهشی،از یک مادهء انفرادی از پرسشنامه استفاده شده است.
دادههای حاصل از مصاحبه با صاحبنظران تعلیم و تربیت،براساس روشهای ناظر بر مطالعات کیفی طبقهبندی،تلخیص و ترکیب شد.در جمعبندی و ترکیب نتایج کلی پژوهش همخوانی اطلاعات حاصل از مصاحبه و پرسشنامهء معلمان مورد توجه بوده است؛بنابراین،یافتههای پژوهش به وسیلهء دو منبع حمایت شدهاند و از روایی بیشتری برخوردارند.
یافتههای تحقیق،بحث و نتیجهگیری
از یافتههای این پژوهش و شواهد پژوهشی دیگر که در این مقاله به آنها استناد شده است،چنین استنباط میشود که منزلت اجتماعی معلم در کشور ما -بهویژه در شهر تهران-نسبتا پایین است و پیشبینی میشود که با ادامهء شرایط موجود،مقام معلم باز هم تنزل پیدا کند.البته،هنوز مردم ما جایگاه رفیغ معلم در تاریخ گذشتهء ایران را فراموش نکردهاند.هنوز،بسیاری از مردم کشور ما،معلمان خود را افرادی فداکار و دانشمند میدانند.هرچند که نامطلوب بودن وضع رفاهی معلمان و تعدادی عوامل دیگر،در افت منزلت اجتماعی معلم مؤثر واقع شدهاند اما هنوز جنبهء معنوی شغل معلمی از این شغل حمایت میکند.چنانکه معلمان دربارهء جایگاه خود در جامعه،احساس دوگانهای دارند؛یعنی،وقتی جنبهء مالی را در نظر میگیرند،ارزش شغل خود را پایین ارزیابی میکنند ولی هنگام توجه جنبهء معنوی،قد و منزلت خود را بالاتر از دارندگان همهء مشاغل میدانند.بااینحال،وجود ناهماهنگی بین جنبههای مادی و معنوی شغل معلمی،واقعیتی تلخ و عاملی تهدیدکننده برای نظام تعلیم و تربیت و کل نظام اداری کشور محسوب میشود.پندار منفی معلمان دربارهء منزلت خود علاوه بر این که بازتاب ارزیابیهای دیگران و منعکسکنندهء بخشی از واقعیتهای موجود است،بهخودیخود میتواند مشکلآفین و خطرسازی باشد.
البته،نباید از نظر دور داشت که خود معلمان در به وجود آمدن این وضع دخالت دارند و طبعا میتوانند در تغییر شرایط موجود نیز مؤثر واقع شوند.آنان باید باور داشته باشند که سختکوشی و تلاش برای افزایش دانش و تخصص،احساس مسؤولیت و فداکاری و بهطورکلی ارتقای صلاحیتهای حرفهای،حس قدردانی مردم را تحریک و وجدان عمومی را بیدار میکند و
این آرزویی است که هرگز با گلایه،مظلومنمایی و کمکاری به واقعیت نخواهد پیوست.
از طرف دیگر،مسؤولان کشور باید به هوش باشند و بدانند که تحلیل از مفهوم انتزاعی معلم و غفلت از مصدیق این مفهوم عملا بیفایده است. نگاهها نیازمند تغییرند و نیازهای عصر حاضر با حواس گذشته قابل درک نیست.هماکنون در سیاستهای کلان کشور،اولویت تعلیم و تربیت دیده نمیشود.کارایی دستگاه تعلیم و تربیت روزبهروز کاهش مییابد.مشارکت معلمان در آموزش و پرورش بسیار ناچیز است.مدیریت آموزش و پرورش، در زمینهء نیروی انسانی مشکلات متعددی دارد.آموزش و پرورش برای افراد مستعد و علاقهمند جاذبهای ندارد.ضوابط و شیوههای گزینش معلم،عملا نتوانسته است افراد مناسب را جذب آموزش و پرورش کند.
ارزیابی منزلت اجتماعی معلمان تهران
بنابرشواهد پژوهشی موجود(برای مثال،کاردان،۱۳۵۴؛خزایی،۱۳۷۹؛ پناهی ۱۳۷۳؛حضرتی،۱۳۷۹؛قره آغاجی و همکاران،۱۳۶۷؛مختاری،۱۳۷۲؛ یاری،۱۳۷۵؛رضوی اسکندانی،۱۳۷۳،به نقل از جی واد،۱۳۷۴؛ابیضی، ۱۳۷۶)معلمان ایران نسبت به دارندگان مشاغل دیگر،منزلت اجتماعی پایینتری دارند.یافتههای پژوهش حاضر از این نظر حمایت میکند.نتایج به دست آمده نشان میدهد که ۹۳/۶۳ درصد نمونهء مورد مطالعه،منزلت اجتماعی معلمان را نسبت به دارندگان مشاغل دیگر پایین ارزیابی کردهاند.حدود ۵۵ درصد از معلمان مورد مطالعه معتقدند که در جامعهء ما معلمی شغلی مهم و با ارزش تلقی نمیشود و ۴۷/۵۸ درصد افراد نمونه بیان کردهاند که شغل معلمی را برای فرزندان خود مناسب نمیدانند.البته با افزایش شاخصهای منزلت اجتماعی،نظریات قدری تعدیل میشود؛برای مثال،وقتی یازده سؤال به ارزیابی منزلت اجتماعی معلمان اختصاص یافت و پاسخهای افراد نمونهء
آماری به این یازده سؤال باهم ادغام شد،فراوانی افرادی که موافق پایین بودن منزلت اجتماعی معلمان بودند کاهش یافت.یعنی،تنها ۷۱/۲۳ درصد افراد مورد مطالعه اعتقاد داشتند که معلمان از جنبههای مختلف پایینتر از دارندگان مشاغل دیگرند.این نتایج در جدول شمارهء ۲ خلاصه شده است.
جدول شمارهء ۲-توزیع فراوانی نظریات افراد نمونهء آماری و تفکیک چند ماده از مواد پرسشنامه
(به تصویر صفحه مراجعه شود) مطالعهء مجموع نظریات معلمان مورد مطالعه این استنباط را به دست میدهد که شغل معلمی منزلت اجتماعی بالایی ندارد.یا حد اقل،پندار معلمان دربارهء شغل خودشان چندان مثبت نیست.نتیجهء دیگری نیز به دست آمده است که از این نظر حمایت میکند.در بخش مقدماتی پرسشنامه،از معلمان خواسته شده بود که عنوان سه شغلی را که در جامعه ما منزلت بالاتری دارند،ذکر کنند.نتایج به دست آمده نشان میدهد که تنها حدود ۱۲ درصد افراد مورد مطالعه شغل معلمی را به عنوان یکی از مشاغل دارای منزلت اجتماعی بالاتر ذکر کردهاند. مشاغل اداری منزلت اجتماعی بالاتر از دیدگاه نمونهء آماری در جدول شمارهء ۳ ارایه شده است.اطلاعات خلاصهشده در جدول شماره ۳ نشان میدهد که
شغل پزشکی در رتبهء اول قرار دارد و بعد از آن،مشاغل آزاد،مهندسی و معلمی واقع شدهاند.به استناد این نتایج،میتوان گفت که شغل مهمی نسبت به بعضی مشاغل منزلت اجتماعی بالایی ندارد.باوجوداین،جنبههای معنوی آن هنوز از این شغل حمایت میکنند؛بهطوریکه حد اقل تعدادی از معلمان آن را دارای منزلت اجتماعی متوسط یا بالا میدانند.
جدول شمارهء-مشاغل دارای منزلت اجتماعی بالا از دیدگاه معلمان مورد مطالعه
(به تصویر صفحه مراجعه شود) مصاحبهشوندگان نیز منزلت اجتماعی معلمان را پایین ارزیابی کردهاند. آنان معتقدند که شغل معلمی در جامعه ما از جایگاه شایستهء خود برخوردار نیست و حتی اینجایگاه بهطورفزایندهای تنزل مییابد.بهنظرمیرسد که دربارهء شغل معلمی،دور باطلی ایجاد شده است؛بدین معنا که در اثر پایین بودن منزلت اجتماعی این شغل،جوانان مستعد و علاقهمند وارد آن نمیشوند و وارد نشدن این افراد منزلت اجتماعی شغل معلمی را کاهش میدهد.بر (*)هر فرد میتوانست سه شغل دارای منزلت اجتماعی بالا را ذکر کند.تعداد ۱۳۳ نفر به پرسش مربوط پاسخ دادهاند و در مجموع،تعداد ۳۹۹ مورد شغل ذکر شده است.
اساس نظریات مصاحبهشوندگان،دلایل و نشانههای پایین بودن منزلت اجتماعی معلمان به شرح زیر خلاصه شده است.
۱-جوانان مستعد و علاقهمند از شغل معلمی استقبال نمیکنند و اگر هم به این شغل روی میآورند،از روی ناچاری و وجود بیکاری در جامعه است.
۲-در تعاملات اجتماعی و روابط بین فردی،رفتار مردم و حتی دانشآموزان با معلمان ترحمآمیز و گاهی تحقیرآمیز است.
۳-رسانههای گروهی که نمایندهء واقعی افکار مردم محسوب میشوند-به ویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران-معلمان را افرادی محبوب و در عین حال فقیر و محروم نشان میدهند.
۴-شاخصهای منزلت اجتماعی(سطح تحصیلات،دانش،تخصص و صلاحیتهای حرفهای،طبقهء اجتماعی،حقوق و مزایا و برخورداری از امکانات زندگی و فرصتهای مختلف)در میان معلمان نسبتا پایین است.
۵-خودپندارهء مثبت،اعتمادبهنفس و پذیرش خویشتن-که نوعی،بازتاب منزلت اجتماعی تلقی میشود-در میان معلمان مرد نسبتا پایین است.
راههای ارتقای منزلت اجتماعی معلم
به نظر میرسد که برای ارتقای منزلت اجتماعی معلمان یک راه اساسی و چندین راه فرعی وجود دارد.راه اصلی همان است که پیش از این بدان اشاره شد؛یعنی،روی آوردن به منابع انسانی و اولویت دادن به سرمایهگذاری در تعلیم و تربیت.بدون تردید،درصورتیکه به منابع انسانی اهمیت داده شود و سرمایهگذاری در تعلیم و تربیت در میان سایر گزینههای سرمایهگذاری اولویت یابد،سیاستهای کلان کشور تغییر مییابد،نتایج کار معلمان برای جامعه توجیه میشود،حساسیت نقش معلم در توسعهء کشور و فنآوری بهدرستی تبیین میگردد،فقر و محرومیت از زندگی معلمان دور میشود،شیوههای
جذب و تربیت معلم اصلاح میشود مدیریت آموزش و پرورش بهبود مییابد و در نتیجه،منزلت اجتماعی معلمان ارتقا مییابد.