در باره کتاب خوانی و کتابخانهدرباره کتابهای درسی و کمک درسی

تأثیر ادبی، تربیتی و روانی کلاس‌های درس انشاء بر دانش‌آموزان مدارس

البته واضح و مبرهن است که…‏

تصور دنیایی بدون گفتگو و تبادل فکر و اندیشه برای انسانی که از هزاران سال پیش از قدرت تکلم برخوردار بوده، نشدنی است،اما می‌توان مطمئن بود که پیشرفت انسان از شروع تکلم یا به عبارتی آغاز پی‌ریزی ساختار زبان، آغاز شده، کلمات پدید آمده، دستور زبان شکل گرفته و بر مبنای آن، تجربه‌ها به دیگران انتقال یافته و پایه‌های علوم گوناگون بشری را ساخته است. ‏
همچنین کم کم توانایی نام گذاری بر موضوع‌های انتزاعی و غیر ملموس، به انتقال احساسات انسانی کمک کرده و انسان توانسته است نه فقط نیازهای روزمره، بلکه مکنونات قلبی خود را با استفاده از نگارش به دیگران منتقل کند که این روند به ایجاد مقوله‌ای به نام ادبیات انجامیده است. ‏
ادبیات در واقع توانایی ویژه و خارق العاده بشر است که توانسته بر آنچه نه دیدنی است و نه شنیدنی، نام بگذارد و آن را توصیف کند، به گونه‌ای که دیگر هم نوعانش، فهم نسبتا مشترکی به دست آورند. اما آیا نوشتن فقط به منظور خلق آثار ادبی است؟ ‏
می‌توان گفت که پایه هر علم و اساس پیشرفت انسان تکلم و کتابت بوده است، چرا که بدون آن‌ها دست کم امکان انتقال تجربیات چه در علوم پایه و چه در علوم انسانی، وجود نمی‌داشت. گرچه امروزه انسان زبان را به روش‌های گوناگون می‌آموزد، اما آنچه هنوز از اهمیت ابتدایی‌اش آن کاسته نشده، توانایی استفاده از زبان برای انتقال مفاهیم درونی است که بر این اساس نگارش انشاء، یکی از تمرین‌هایی است که در همه سیستم‌های آموزشی، برای آن سرمایه‌گذاری می‌شود. مشق مهم انشاء همان طور که گفته شد، پایه و اساس آموزش است.‏
مهارت‌های زبانی‏
دکتر شهین نعمت زاده ـ زبان‌شناس و استاد بازنشسته دانشگاه در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات با اشاره به این که انشاء یکی از مهارت‌های زبانی است، می‌افزاید: مهارت‌های زبانی عبارتند از گوش دادن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن. نوشتن قبل از اینکه هنر باشد، یک مهارت زبانی است ومهارت‌های زبانی از اهداف زبان تبعیت می‌کنند و هدف زبان برقراری ارتباط است.‏
وی تاکید می‌کند: از این منظر، انشاء، مهارتی برای برقراری ارتباط است و مانند بقیه مهارت‌ها، قابلیت آموزش به همه افراد را دارد.‏
دکتر نعمت زاده با اشاره به دیدگاه عمومی در مورد انشاء اضافه می‌کند: شاید از نظر کسانی که از جنبه ادبی به موضوع انشاء نگاه می‌کنند، این تعریف انشاء را از عرش به فرش بیاورد. پیشتر بسیاری از افراد معتقد بودند که مهارت انشاء نویسی موهبتی ژنتیکی است و برخی افراد به طور ذاتی این مهارت را دارند. این نوع نگاه ممکن است با آموزش انشاء در تضاد باشد، چرا که اگر به انشاء نگاهی هنری داشته باشیم، از آن جنبه‌های ارثی و ذاتی تلقی می‌شود و از اینرو آموزش آن بی فایده می‌نماید.‏
انشاء آموختنی است‏
توان انشاء‌نویسی از نظر زبان‌شناسی، مهارتی است شبیه خواندن و از این رو می‌توان آن را درس ویاد داد. به گفته دکتر نعمت زاده، در دوره‌های گذشته موضوعی را کنار تخته سیاه کلاس درس می‌نوشتند و از دانش آموزان می‌خواستند هفته بعد، در مورد آن، انشایی بنویسند. دانش آموزان هم در طول هفته تلاش می‌کردند با جستجو در اشعار و دیگر آثار ادبی، مطلبی مرتبط با آن را بنویسند. در حالی که هدف از برگزاری زنگ‌های انشاء در مدارس، تربیت نویسنده نیست، نویسنده شأن بالایی دارد و شاید با آموزش، کسی نویسنده نشود.‏
این استاد زبان‌شناسی توضیح می‌دهد: هدف از تشکیل کلاس‌های درس انشاء، تربیت «نگارشگر» است، یعنی کسی که بتواند از طریق نوشتن با دیگران ارتباط برقرار کند. این نوشته ممکن است نامه، یادداشت و یا گزارش باشد. با این تعریف، اهداف آموزش انشاء متفاوت می‌شود و نیز مهارت نوشتن در خدمت برقراری ارتباط قرار می‌گیرد و نه برای تربیت نویسنده یا ایجاد ادبیات.‏
جامعه ما نقلی است
جامعه ما نهادی با فرهنگ نقلی است و بیشتر ارتباط‌های مان به روش حرف زدن است، چون روی مهارت‌های نوشتن کار نکرده‌ایم.‏
‏ دکتر نعمت زاده با اشاره به این موضوع ادامه می‌دهد: روان‌شناسان زبان، معتقدند که مهارت نوشتن آخرین مهارت‌های زبانی و طبعاً مشکل‌ترین آنها است. سه مهارت قبل از آن یعنی گوش دادن، سخن گفتن و خواندن ساده‌تر از نوشتن است. در واقع دومهارت اول، مهارت‌های بدون زحمت است و دو مهارت دوم، آموزش دادنی است.‏
در همین خصوص نظریه‌ای وجود دارد که می‌گوید نوشتن نباید در خدمت یک رشته خاص باشد، اما در حال حاضر، انشاء فقط در ساحت ادبیات مطرح می‌شود. در حالی که مثلا در درس علوم، دانش آموز باید بتواند شرح یک آزمایش را بنویسد. یعنی تکالیف دیگر درس‌ها باید نوشتاری باشند و این همان توانایی انشاء‌نویسی است. دانشجویانی دارم که وقتی موضوعی مطرح می‌شود، برای آن حرف دارند و صحبت می‌کنند، اما وقتی از آنها می‌خواهم حرف‌های خود را بنویسند، نمی‌توانند. این اتفاق که در مقاطع عالی و در دانشگاه‌ها می‌افتد،
نشانگر ضعف در آموزش مهارت‌های نوشتن در مقاطع پایه تحصیلی است. ‏
برای نوشتن باید تمرین کرد و بسیار مطالعه داشت، زیرا خواندن خدمت زیادی به نوشتن می‌کند و ذخیره واژگانی را غنی می‌سازد. ‏
نوشتن، ابزار موفقیت
مهارت نوشتن، ابزار موفقیت انسان است و کسانی که این مهارت را دارند، در کارهایشان موفقترند. دکتر نعمت زاده که از دست اندرکاران تدوین درس انشاء پایه دهم دبیرستان است، با تاکید بر نکته بالا، به تحولاتی که در مورد زنگ انشاء در برنامه‌ریزی‌های درسی صورت‌ گرفته است اشاره‌ می‌کند و توضیح می‌دهد: البته الان اوضاع کلاس‌های درس انشاء در مدارس بهتر است و در وزارت آموزش و پرورش هم این موضوع به صورت جدی دیده شده است. مثلا در برنامه‌های درسی پایه دهم، بهادادن به انشاء دیده شده است که پیامدهای خوب و مهمی را خواهد داشت. باید از کارهای موفقی که انجام گرفته است، الگوبرداری و برای درس انشاء، کتاب نگاشته شود.‏
به گفته وی، بعد از اینکه، رئیس‌جمهوری به هنگام نواختن زنگ مهر به موضوع انشاء اشاره‌ای کرد، در وزارت آموزش و پرورش این موضوع جدی‌تر دیده شده و قرار است انشاء در همه درس‌ها حضور داشته باشد. نظر شخصی من این است که مهارت نوشتن بسیار مهم است و باید به طور جدی به آن پرداخته شود. آموزش این مهارت از جمله نویسی‌های کوتاه شروع می‌شود و تا نوشتن نامه‌های موضوعی و بعد از آن موضوع‌های انتزاعی و پیچیده و صنایع ادبی، پیش می‌رود. اما قبل از آن باید نوشتن جملات ساده و سالم در مدارس آموزش داده شود.‏
مهارت نوشتن، پایگاه ذهنی دارد
موضوع مهمی که در مورد نوشتن انشاء وجود دارد، منشا و مبدا آن است. دکتر نعمت‌زاده که سال‌ها به تدریس روان‌شناسی زبان پرداخته، در این مورد معتقد است: از منظر علم روان‌شناسی زبان، زبان رویدادی در ذهن است و مهارت‌های زبانی پایگاه عصب شناختی دارند. در واقع ایده‌ای وجود دارد که به زبان و بعد به گرافیم تبدیل می‌شود و آن هم باید در جایی پردازش شود که ذهن انسان نام دارد. ‏
بسیاری از معلمان انشاء در قدیم به دانش آموزان توصیه می‌کردند که ابتدا باید موضوع را در ذهن خود بپرورانند، یعنی آن را در ذهن خود سازمان دهند، پرداخت کنند و بعد از آن، به نوشتن انشاء بپردازند. از سوی دیگر، روش دیگری هم برای نوشتن وجود دارد که می‌گوید، همان چیزی را که به ذهن می‌رسد، باید بی‌درنگ نوشت و سپس آن را ویرایش کرد.‏
وی تاکید می‌کند: نه فقط مهارت نوشتن، بلکه تمامی مهارت‌های زبان، پایگاه‌های ذهنی و شناختی دارند.‏
دکتر شهین نعمت زاده در ادامه گفتگو با روزنامه اطلاعات، به حرفه نویسندگی اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: ما نخبگانی داریم که می‌توانند نویسنده شوند، یعنی علاوه بر مهارت نوشتن، از توانایی‌های دیگری که نیاز نویسندگی است برخوردارند. این توانایی خیلی ویژه است و چیزی نیست که همه آن را داشته باشند، در واقع نمی‌توان نویسندگی را برای همه تجویز کرد. اما در عین حال اگر کسی ویژگی‌های یک نویسنده را نداشته باشد، نمی‌توان گفت که نمی‌تواند مهارت نوشتن را بیاموزد. در واقع، بقیه افراد هم باید توانایی تهیه گزارش، نوشتن نامه یا سفرنامه را داشته باشند و آموزش این امر مهم بر عهده معلمان انشاء و در زنگ انشاء مدارس است.‏
نویسنده، شاگرد اول کلاس انشاء
رابطه انشاء و نویسندگی به شکلی در اذهان ما جا افتاده است که عموما یکی از سئوالاتی که از نویسندگان می‌شود، خاطره‌ای در مورد زنگ انشاء در مدرسه است. کلاس انشاء الزاما برای تربیت نویسنده نیست و قرار است در این کلاس، همه دانش‌آموزان مهارت نوشتن و نه نویسندگی را بیاموزند. اما همان طور که دانش آموزی با استعداد ویژه ریاضی در کلاس ریاضی از طرف معلم و مدرسه مورد شناسایی قرار می‌گیرد و احتمالا برای شرکت در مسابقات کشوری و المپیادها معرفی می‌شود، اگر کسی توانایی ویژه‌ای در نویسندگی داشته باشد، طبعاً استعدادش باید در کلاس انشاء شناسایی شود، اما آیا نظام آموزشی ما چنین کارکردی دارد؟
محسن فرجی ـ داستان نویس با تاکید بر ضرورت جدی گرفتن کلاس‌های درس انشاء در مدارس،اظهار می‌دارد: الان در اکثر مصاحبه‌ها با نویسندگان و شاعران به این موضوع اشاره می‌شود که آیا در دوران تحصیل، انشاء خوب می‌نوشتند و نمره بالا می‌گرفتند یا نه؟ اما واقعیت این نیست، ما بعد از اینکه بزرگ شدیم و به حوزه ادبیات ورود پیدا کردیم، واقعیت‌ها را دیدیم که به گونه‌ای دیگر بود.‏
این نویسنده معاصر کشورمان با تأکید بر ضرورت جدی گرفته شدن درس انشاء در مدارس، این پرسش را مطرح می‌کند که چرا زنگ انشاء در مدارس کشورمان کارایی لازم را نداشته است؟ وی در پاسخ به این پرسش، به ذکر خاطره‌ای از یک همکلاسی خود می‌پردازد و می‌گوید: مایلم در اینجا از دوست همکلاسیم یاد کنم که انشاءهای بسیار خوبی می‌نوشت و همیشه نمره بالایی در این درس می‌گرفت. او توانایی ویژه و منحصر بفردی در نوشتن داشت و بی‌شک می‌توانست امروز در فضای ادبیات، قلم و قدم بزند. همکلاسی‌ام با این‌که استعداد ویژه‌ای داشت ، متأسفانه نتوانست به عرصه ادبیات وارد شود و از اینرو همیشه برایم این سئوال باقی ماند که چرا کسی مثل او با آن همه استعداد ادبی، وارد عرصه ادبیات نشده است؟
به دلیل ناکارآمدی نظام آموزشی و بی‌اهمیت انگاشتن درس انشاء و از سوی دیگر گماردن معلمان بی انگیزه و نا آشنا برای این درس، بسیاری از استعدادهایی که می‌توانستند برای ادبیات کشورمان سرمایه خوبی باشند، از میان رفتند و این افراد نتوانستند وارد عرصه نویسندگی، شاعری و یا حتی پژوهشگری شوند.‏
چرا درس انشاء مهم است؟‏
اهمیت توانایی نوشتن در چیست و چرا درس انشاء باید مهم و جدی انگاشته شود؟ محسن فرجی در این مورد می‌گوید: توانایی نوشتن انشاء نشانگر سه موضوع است؛ اول اینکه قدرت روایت کسی را که خوب انشاء می‌نویسد، نشان می‌دهد و به عبارت دیگر، اگر کسی خوب انشاء بنویسند، نشاندهنده قدرت روایت‌گری او است. دومین مورد «تخیل فرهیخته» است؛ تخیل فرهیخته یا به عبارت دیگر تخیل بال و پر گسترده در کسی بروز پیدا می‌کند که توانایی نوشتن انشای خوب را دارد. سومین موردی که انشای خوب می‌تواند نشان دهد، داشتن دایره واژگانی غنی نویسنده انشای یاد شده است. ‏
وی با برشمردن ویژگی‌های بالا می‌افزاید: اگر کسی این سه شرط را داشته باشد، همراه با مطالعه مستمر کتاب‌ها و تجربه اندوزی از آن‌ها، احتمال اینکه بتواند نویسنده شود و در وادی ادبیات قلم بزند، بسیار زیاد است. اما متاسفانه کلاس‌های انشای مدارس کشورمان محفل و سکوی پرتابی برای استعدادهای ادبی نیست.‏
این فعال فرهنگی می‌افزاید: اینکه نویسندگان در دوران دانش‌آموزی و در کلاس‌های انشای مدارس نمره‌های بالا می‌گرفتند و همواره در این کلاس‌ها می‌درخشیدند، موضوعی روشن و واضح است، اما در بیشتر موارد کلاس‌های انشای مدارس کمکی به پیشرفت ادبیات آنها نکرده است و آنها خودشان بعد از فراغت از تحصیل، پیگیر علاقه و استعدادشان شده‌اند. ‏
کلاس‌های درس انشاء می‌تواند برای کسانی که سه ویژگی‌ یاد شده را در خود می‌بینند، عامل و انگیزه ساز باشد. کلاس‌های انشاء باید فضایی باشند تا استعدادها در آن‌ها شناسایی شوند و افراد با استعداد را به سمت ادبیات سوق دهند.‏
محسن فرجی تاکید می‌کند: باید بدانیم اگر کسی در عرصه ادبیات موفق شود، موفقیتش فردی نیست، بلکه وجود استعداد می‌تواند ما را به ادبیات غنی تری سوق دهد که در دنیا قابل طرح باشد. از اینرو زنگ انشاء نه فقط یک موضوع مهم درسی است، بلکه باید به عنوان یک کارگاه استعدادیابی برای سوق دادن استعدادها به ادبیات مطرح باشد. ‏
نوشتن، عملی خلاقانه ‏
استفاده از واژه‌ها برای رساندن مفهوم یا انتقال احساسات، ظرافت‌هایی را می‌طلبد که از ذهن‌های افراد کمک می‌گیرد.‏
‏ مهشاد لسانی ـ رمان نویس و مترجم در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات، نوشتن را عملی خلاقانه می‌خواند و می‌افزاید: نوشتن یک عمل خلاقانه است، نوشتن یعنی خلاقیت و آفرینش.‏
‏ وی توضیح می‌دهد: اینکه آدم افکار و اعتقادات خودش را روی کاغذ بیاورد، در واقع علاوه بر آفرینش به نوعی نظم دادن به افکار هم محسوب می‌شود.‏
وی که به تدریس زبان نیز مشغول است، یکی از ویژگی‌های نوشتن را بعد روانی آن، می‌داند و می‌افزاید: روان‌شناسان اعتقاد دارند زنگ انشاء مهم است، زیرا در دنیای امروز استرس و دغدغه‌ها بیشتر از گذشته است و بچه‌های امروزی احساس نگرانی‌های زیادتری نسبت به نسل‌های گذشته دارند که در این میان، نوشتن، وسیله‌ای برای تخلیه روحی و روانی آنان است و انشاء می‌تواند در قالب داستان یا خاطره به این موضوع کمک کند. چرا که هر کس دغدغه‌های روانی خود یا نوع نگاهی را که به دنیا دارد، می‌نویسد. این تخلیه دغدغه‌های روانی، نوعی درمان محسوب می‌شود و علاوه بر آن، معلم می‌تواند برداشتی از میزان دغدغه‌های دانش آموزان خود داشته باشد و به رفع نگرانی‌هایشان کمک کند. ‏
به گفته این رمان نویس، برخی کارشناسان معتقدند، زنگ انشاء در واقع یک دوره گروه درمانی است. هر کدام از بچه‌ها دغدغه‌های خودشان را می‌نویسند و بعد دیگران با آن آشنا می‌شوند، سپس همه می‌توانند در مورد آن نظر بدهند که در این میان، راهکاری برای روان‌درمانی به وجود می‌آید.‏
لسانی به تغییراتی که در مورد زنگ انشاء در مدارس صورت گرفته است، اشاره می‌کند و می‌افزاید: الان در کلاس‌های ششم، هفتم و هشتم، مهارت‌های نوشتن تدریس می‌شود که در واقع به معنای آموزش انشاء و ادبیات است. معلمانی برای این کار استخدام شده‌اند که ادبیات را بشناسند و با خواندن نوشته‌های‌ دانش‌آموزان، بتوانند استعدادیابی کنند. در دنیای ادبیات امروز ما نیروی جوان خیلی کم داریم.‏
مهشاد لسانی با اشاره به تاثیری که کلاس‌های انشاء بر ادبیات می‌توانند بگذارند، توضیح می‌دهد: در کشور ما روی ادبیات کلاسیک خیلی تمرکز می‌شود و در مورد ادبیات جدید و مدرن نویسندگان قابل طرح یه تعداد کمی فعالند، اما اگر زنگ انشای مدارس بتواند استعدادیابی کند، نیروهای جوانی می‌توانند وارد عرصه نگارش و ادبیات شوند که ادبیات معاصر را به جلو خواهند راند. به عبارتی، پیشرفت ادبیات معاصر مستلزم حضور نیروهای جوان و ناب در این عرصه است.‏
سجاد تبریزی
———————
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا