آموزش وپرورش در آینه جامعه و آمار

شبکه های اجتماعی و سه نکته فرهنگی امنیتی و قضایی

دکتر محمد مطهری

تبادل روزانه صدها میلیون پیام میان دهها میلیون ایرانی، پدیده پیچیده‏‌ای است که شاید بتوان عمق آن را تا چند سال آینده شناسایی کرد. در اینجا در مورد هر کدام از سه بعد فرهنگی، امنیتی و قضایی فقط به یک نکته اشاره می کنم.
۱. جنبه فرهنگی: تلگرام همچنان که منعکس‌کننده اقدامات مثبت فرهنگی مثل حرکت عظیم مردمی برای کمک به زلزله‌‏زدگان است، رسواییهای فرهنگی ما را هم خوب می نمایاند. نباید در مقابل هجوم هزاران مریض بی‏‌منطق و فحاش به صفحه اینستاگرامی یک فوتبالیست – که در نتیجه قرعه‌کشی‏ جام جهانی بی‌تقصیر بود – صرفا تماشا کرد و افسوس خورد. نصیحت هم برای این افراد چندان کارگر نیست. هر کس از این حرکات آزرده می‏‌شود می‌تواند در همان صفحه اینستاگرامی، گُلی را در بخش نظرات (با نشانی از ایرانی بودن) بگذارد.
یک «باران گل» چندصد‏هزار نفری و یا حرکاتی مشابه که در آن، aهمه اقشار از خوش‏‌حجاب و بدحجاب گرفته تا روحانی و کراواتی و بابصیرت و بی‌‏بصیرت مشارکت کنند نه تنها از آبروریزی ملی جلوگیری کرده و لجنها را در میان گُلها ناپدید می کند، بلکه فرصتی است برای نزدیک شدن اقشاری از جامعه که از هم فاصله دارند. به جای افسوس خوردن باید زودتر اقدام کرد؛ کاش مردم اخلاق‌مدار، از هر ورزشکار خارجی که در مقابل ما قدرتمند ظاهر می شود، در صفحه او تشکر کنند قبل از آنکه گروه کم‌شمار اراذل اینترنتی به صفحه او هجوم ببرند.
‌۲. جنبه امنیتی: فضای مجازی معنای برخی از کلمات را که جامعه روی آن حساس است تغییر داده است. دیگر در مورد منتقدان، کلمه‌ای به نام احضار و دستگیری وجود ندارد. کلمه «احضار» جای خود را به «احضار با اطلاع فوری دهها میلیون نفر» داده و دستگیری معنای جدید «دستگیری در حضور دهها میلیون نفر» را پیدا کرده است. اگر اکثریت جامعه نسبت به احضار یا دستگیری یک فرد منتقد (نه مفتری یا مجرم) قانع نباشد، این به معنای ایجاد یک موج منفی میلیونها نفری در اذهان و احساس خفگی در جامعه است. اگر این کار مصداق «تشویش اذهان» نیست پس چیست؟
امروزه با وجود شبکه های مجازی، برخوردهای امنیتی با «منتقدان»، درست نتیجه عکس می دهد. اگر با رزمنده‏ غواصی که به هر دلیل گاه گاه نامه‌‏ای انتقادی می‌نویسد با سعه صدر برخورد شده بود و مدتها در انفرادی زندانی نمی‌‏شد، شاید تاکنون از وجود او و نامه‌هایش چند هزار نفر هم مطلع نمی‌شدند. نامه‌های او حاوی مطالب درست، نادرست و گاهی پرت است. به برکت زندانی‌شدن و سلول انفرادی، نامه انتقادی اخیر او فقط در کانالش آمار بازدید حدود «هفتصد هزار» را نشان می‌دهد. دست مریزاد! اگر یک دوره کلاس «معنا و تبعات فضای مجازی» برای برخی مسئولان امنیتی گذاشته می‌‏شد منتقدان را با فرستادن به «انفرادی»، تبدیل به «اجتماعی» و به تعبیر دیگر افرادی تأثیرگذار در اجتماع نمی‏‌کردند.
۳. جنبه قضایی: کاش می‌توانستم این جمله را ده بار در اینجا بنویسم که «فضای مجازی می‌تواند یک بازوی بسیار قوی در تقویت نظام اسلامی باشد فقط و فقط اگر «عدالت» و «صداقت» به طور محسوس بر کشور حاکم باشد؛ در غیر این صورت فضای مجازی بدون تردید بزرگترین تهدید برای کیان نظام است». آن مقام محترم قضایی که می گوید حال فضای مجازی «اورژانسی» است درست می‌‏گوید، به دلیل اینکه به قول همین مقام «اگر این سینه را باز کنم…» که ظاهرا اشاره است به اینکه در مورد تخلفات مهم و رسیدگی نشده برخی مسئولان و نزدیکان آنها خبرهاست. مضمون این جمله دردآور ‌نه تنها توسط دو مقام ارشد قضایی، بلکه دو کاندیدای اصلی ریاست جمهوری اخیر نیز با تصریح و یا تلویح بر زبان آورده شد. آیا مردم جز این باید برداشت کنند که مسئولان در هر دو جناح آتوهای دندانگیر از یکدیگر دارند؟
برای تحلیل علل پیدایش این سینه‌های پر باید میزگردها گذاشت. هر چه این سینه‏‌ها پرتر باشد و به تعبیری «پرونده‌های مهم ‏رسیدگی نشده دانه‌درشتها» – که مردم اکیدا انتظار رسیدگی به آنها را دارند – بیشتر باشد، بی‌اعتمادی در مردم شدیدتر است. برای ایجاد اعتماد کافی به نظام، راهی نیست جز اینکه این سینه‏‌ها تحت عمل قلب «باز» اورژانسی قرار گیرند، البته با درهای باز. مفسدان مالی و اخلاقی و سوء استفاده کنندگان از قدرت را معرفی کنید؛ آن وقت میلیونها تقدیر مردم را در فضای مجازی ببینید تا معلوم ‏شود که این فضا چه پشتوانه عظیمی برای نظام است. البته اگر خدای ناکرده فساد در کشور، سیستمی شده باشد دیگر درِ ورودی این اتاق عمل پلمپ شده و باید در انتظار معجزه بود.با این سینه‌های پر، طبیعی است که کوه بزرگی از شکها و بدگمانیها در جامعه پدید آمده است. موافق نیستید؟ در سطح کشوری نظرسنجی تلگرامی بگذارید. چه زیبا فرمود امام سجاد(ع): فَإِنَّ الشُّکُوکَ وَ الظُّنُونَ لَوَاقِحُ الْفِتَنِ؛ شکها و گمانها بارورکننده فتنه‌هاست.

——————————

↩️ کانال مقاله ها 👇

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا