جوان و دوره متوسطه دوم

تحولات آموزش متوسطه در دو قرن اخیر در اروپای غربی و آمریکا

تحولات آموزش متوسطه در دو قرن اخیر در کشورهای اروپای‏ غربی و آمریکا،موضوعی است که در مقالهء حاضر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.در این نوشتار نخست به تاریخچهء شکل‏گیری آموزش متوسطه در این کشورها اشاره شده است.آن‏گاه‏ تأسیس رشته‏های فنی و حرفه‏ای در کنار رشته‏های نظری مطرح‏ گردیده و سپس مسألهء هدایت تحصیلی دانش‏آموزان و نیز استفاده از آزمونها برای تعیین رشتهء تحصیلی آنان،مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.در ادامهء بحثها،تحول نیمهء دوم قرن اخیر در آموزش‏ متوسطهء این کشورها؛یعنی تأسیس دبیرستانهای جامع و نیز عملکرد این دبیرستانها از دیدگاه متخصصان آموزشی این ممالک به تفصیل‏ بررسی شده است:سرانجام به مسألهء برابری فرصتهای آموزشی به‏ عنوان یک مسألهء مهم در سیاستگذاری آموزشی و نیز به اقداماتی که‏ این کشورها برای تحقق آن به عمل آورده‏اند،اشاراتی شده است.

 

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » پاییز و زمستان ۱۳۷۴ – شماره ۴۳ و ۴۴ (از صفحه ۲۹ تا ۴۸)
عنوان مقاله: تحولات آموزش متوسطه در دو قرن اخیر در اروپای غربی و آمریکا (۲۰ صفحه)
نویسنده : محسن پور، بهرام
چکیده :
کلمات کلیدی :

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۴۳ (صفحه ۲۹)


تحولات آموزش متوسطه در دو قرن اخیر در اروپای غربی و آمریکا

معرفی مقاله نویسند:دکتر بهرام محسن‏پور

تحولات آموزش متوسطه در دو قرن اخیر در کشورهای اروپای‏ غربی و آمریکا،موضوعی است که در مقالهء حاضر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.در این نوشتار نخست به تاریخچهء شکل‏گیری آموزش متوسطه در این کشورها اشاره شده است.آن‏گاه‏ تأسیس رشته‏های فنی و حرفه‏ای در کنار رشته‏های نظری مطرح‏ گردیده و سپس مسألهء هدایت تحصیلی دانش‏آموزان و نیز استفاده از آزمونها برای تعیین رشتهء تحصیلی آنان،مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.در ادامهء بحثها،تحول نیمهء دوم قرن اخیر در آموزش‏ متوسطهء این کشورها؛یعنی تأسیس دبیرستانهای جامع و نیز عملکرد این دبیرستانها از دیدگاه متخصصان آموزشی این ممالک به تفصیل‏ بررسی شده است:سرانجام به مسألهء برابری فرصتهای آموزشی به‏ عنوان یک مسألهء مهم در سیاستگذاری آموزشی و نیز به اقداماتی که‏ این کشورها برای تحقق آن به عمل آورده‏اند،اشاراتی شده است.

از آنجا که نظام آموزش متوسطه در کشور ما از نظامهای آموزشی‏ کشورهای مذکور تأثیر فراوان پذیرفته و در گذشته نیز از تجارب‏ آموزشی این ممالک سود جسته است،و همچنین از آنجا که بررسی‏ تحولات عمدهء آموزش متوسطه در این کشورها و شناخت موفقیت و علل ناکامی سیاستهای آموزشی آنها می‏تواند حاوی درسهای‏ سودمندی برای برنامه‏ریزان و سیاستگذاران آموزش متوسطه کشور

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۴۳ (صفحه ۳۰)


ما باشد،در پایان مقالهء بر اساس تجارب کشورهای مورد نظر،چند پیشنهاد و رهنمود ارائه شده است که امید می‏رود این رهنمودها مورد توجه سیاستگذاران آموزش متوسطهء کشور قرار گیرد.

مقالهء حاضر را آقای بهرام محسن‏پور استادیار دانشگاه‏ تربیت معلم تهیه نموده و در اختیار فصلنامهء تعلیم و تربیت قرار داده‏اند که به این وسیله از ایشان تشکر می‏شود.

«فصلنامه»

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۴۳ (صفحه ۳۱)


مقدمه

سیاستگذاران و برنامه‏ریزان آموزشی کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا، آموزش متوسطه را یکی از سطوح تحصیلی حساس و با اهیمت تعلیم و تربیت تلقی کرده‏ همواره اصلاح و بهبود آن را مدنظر قرار داده‏اند.آنها در اواخر قرن نوزدهم،به خارج‏ کردن آموزش متوسطه از انحصار قشر مرفه و تعمیم آن در میان همگان می‏اندیشیدند.در جریان رویهء تعمیم،در اوایل قرن حاضر هدایت تحصیلی و تأمین آموزش بر اساس‏ استعدادها را نیز مورد توجه قرار دادند و بالاخره از نیمهء دوم این قرن،شعار عدالت‏ آموزشی و برابری فرصتهای تحصیلی را مطرح کردند.به علاوه در هر برهه‏ای از زمان، سیاستها و روشهای خاصی را متناسب با اهداف مورد نظر اتخاذ نمودند.

اینک که سالهای آخر قرن بیستم فرا می‏رسد و سیاستگذاران و برنامه‏ریزان آموزشی‏ غرب تجربه و تلاشی طولانی را پشت‏سر گذاشته‏اند،این سؤال مطرح است که ثمرهء تلاش‏ اینها چه بوده و بویژه در تحقق هدف اخیر یعنی تأمین فرصتهای آموزشی یکسان تا چه حد موفق بوده‏اند.از آنجا که دست‏یابی به پاسخ این سؤال می‏تواند برای برنامه‏ریزان و سیاستگذاران آموزشی کشورمان درسهای سودمندی دربر داشته باشد،در این نوشتار تلاش شده که با بررسی تحولات آموزشی کشورهای یاد شده یک جمع‏بندی روشن در خصوص پرسش فوق ارائه گردد.

۱-سابقهء تاریخی

آموزش متوسطه در مغرب زمین از سابقه‏ای طولانی برخوردار است.در روم و یونان‏ باستان که بعدها سایر ملل اروپایی وارث تمدن و فرهنگ آنها شدند،آموزش و پروش‏ رسمی شامل سه مرحلهء ابتدایی،متوسطه و عالی بود.(۱)

آموزش متوسه از دیرباز تا سده‏های اخیر در اروپا و آمریکا به طور عمده در انحصار قشرهای مرفه بود.برای نمونه«در انگلستان دبیرستانی که در انحصار خانواده‏های مرفه قرار داشت«دبیرستان گرامر۱نامیده می‏شد.در فرانسه نیز تا قرن هجدهم تنها یک نوع دبیرستان‏ وجود داشت که لیسه‏۲نامیده می‏شد.در این دبیرستان عمدتا فرزندان طبقات ممتاز جامعه‏ به تحصیل می‏پرداختند.چون پرداخت هزینهء سنگین آموزشی یکی از شرایط ورود به این‏ دبیرستا۹ن بود،ثبت نام در آن برای فرزندان قشر محروم دشوار می‏نمود.در آلمان نیز تا اوایل قرن بیستم دو نوع دبیرستان وجود داشت که گیمنازیوم و رئال شوله نامیده می‏شدند. اگرچه تحصیل در مدارس ابتدایی‏۳رایگان بود،اما ثبت نام در دبیرستانهای گیمنازیوم که‏ شاگردان را برای ورود به دانشگاه آماده می‏کرد،مستلزم پرداخت هزینه‏هایی بود؛در نتیجه

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۴۳ (صفحه ۳۲)


تنها فرزندان بازرگانان و توانگران می‏توانستند در دبیرستانهای گیمنازیوم به تحصیل‏ بپردازند.(۲)

در آمریکا نیز تا اواخر قرن نوزدهم،تقاضا برای آموزش متوسطه خیلی زیاد نبود؛ به طوری که در سال ۱۸۷۰ میلادی تنها ۱۶۰۰۰ نفر از دبیرستانهای این کشور فارغ التحصیل شدند که این رقم تنها ۲ درصد عمدتا در انحصار طبقات‏ متوسطه و بالای جامعه قرار داشت.معمولا فرزندان قشر مرفه در دبیرستانهای گرامر که‏ جوانان را برای ورود به آموزش عالی آماده می‏کرد و فرزندان طبقات متوسط سفیدپوست‏ در دبیرستانهای نظری که به کمک مالی دولت اداره می‏شد،سرگرم تحصیل بودند.(۳)

در مجموع هدف آموزش متوسطه در اروپای غربی و آمریکا،آماده کردن جوانان‏ برای ادامهء تحصیل در دانشگاهها و تربیت اشخاص برای ادارهء امور جامعه بود.نظریه‏ پردازان و سیاستگذاران آموزشی آن دوره نیز این اندیشه را تأیید و توصیه می‏کردند.برای‏ مثال،کندر سه عالم و سیاستمدار فرانسوی(۱۷۹۴-۱۷۴۳)در طرحی که برای اصلاح نظام‏ آموزش و پرورش فرانسه تهیه کرده بود،پیشنهاد نمود که نظام آموزشی این کشور باید فرزندان اشراف و دانش‏آموزان مستعد را انتخاب کند و آنها را تحت تعلیم قرار دهد تا برای ادارهء امور سیاسی جامعه آماده شوند.(۴)

توجه به آموزشهای فنی و حرفه‏ای

با سپری شدن قرن هجدهم و گذشتن چند دهه از قرن نوزدهم،به تدریج فصل جدیدی‏ در زندگی مردم اروپا و سپس آمریکا گشوده شد.بدین معنی که با اختراع ماشین و به‏ کارگیری آن در فرآیند تولید،نظام اقتصاد جدیدی که بر صنعت استوار بود،جایگزین‏ شیوهء معیشت مبتنی بر کشاورزی گذشته گردید.بدین ترتیب پیدایش صنعت نوین و استفادهء روز افزون از ماشین،تربیت نیروی انسانی تحصیل کرده‏ای را با حجم زیاد طلب می‏کرد.

به دنبال چنین نیازی دولتهای وقت آن زمان تعمیم آموزش و پرورش را وجههء همت‏ خویش قرار دادند و بدین‏سان زمینهء دست‏یابی همگان را به آموزش ابتدایی و متوسطه‏ فراهم کردند.هربرت جینتیس در این زمینه می‏گوید: «تحقیقات وسیع تاریخی حاکی از آنند که گسترش نظام آموزش و پرورش همگانی و اجباری کمابیش و به طور مستقیم از تغییراتی که در روابط تولیدی ایجاد شده بود ناشی شد و این تغییر در روابط تولیدی به نوبهء خود از انقلاب صنعتی که به نیروی کار متخصص و اجتماعی شده نیازمند بود،نشأت گرفت.»(۵)

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۴۳ (صفحه ۳۳)


همگام با گسترش آموزش متوسطه،گامهایی نیز جهت سوق دادن برنامه‏های درسی به‏ سوی حرفه‏آموزی و تعلیمات فنی برداشته شد.در آغاز برخی از صاحبان صنایع، آموزشگاههای حرفه‏آموزی را در کنار مؤسسات صنعتی خوت تأسیس کردند تا نیروی‏ انسانی مورد نیاز را تربیت کنند.بعدها به تدریج دروس فنی در برنامهء درسی متوسطه‏ گنجانده شد و سر انجام دو نوع آموزش متوسطه(فنی و نظری)با دو هدف متفاوت به‏ وجود آمد.هدف آموزش متوسطهء فنی تربیت نیروی کار آزموده برای اشتغال در بخش‏ صنعت بود و آموزش متوسطهء نظری هدف آماده کردن افراد برای ورود به آموزش عالی را دنبال می‏کرد.

۳-اندیشه تأمین آموزش بر اساس استعداد

به موازات تأسیس دو رشتهء فنی و نظری،یک اندیشهء تربیتی که ریشه در گذشته داشت، مطرح شد مبنی بر این که دانش آموزان نخبه و با استعداد را باید در دورهء متوسطه که دوران‏ بروز تفاوت استعدادهاست،از دیگر شاگردان جدا کرد و بر اساس استعدادهایشان برای‏ آنها امکانات آموزشی فراهم نمود تا متناسب با توان خود پیشرفت کنند.

به تدریج اندیشهء جانبداری از تفاوتهای فردی و تأمین آموزش بر اساس تواناییها در نظام آموزشی آمریکا و اروپا به صورت کانالیزه کردن دانش‏آموزان به سوی دو رشتهء متوسطهء فنی و نظری،طبقه‏بندی دانش‏آموزان و پرورش انگلستان سیاست کانالیزه‏ کردن شاگردان به سوی رشته‏های مختلف تحصیلی تا نیمهء دوم قرن بیستم راهی مناسب‏ برای تأمین آموزش بر اساس استعداد تلقی می‏شد؛بدین ترتیب شاگردان مستعد و فرزندان‏ قشر مرفه را به دبیرستانهای گرامر هدایت می‏کردند.تحصیل در این دبیرستانها بیشتر به قصد ادامهء تحصیل در دانشگاه بود.

دانش‏آموزانی که قصد ادامهء تحصیلات عالی نداشتند،در دبیرستانهای فنی یا دبیرستانهای جدید۴ثبت نام می‏کردند تا پس از فراغت از تحصیل وارد بازار کار شوند.

در آمریکا تقریبا همان سیاست کانالیزه کردن شاگردان به سوی رشته‏های مختف‏ متداول بود؛البته به دلیل حاکمیت فلسفهء اجتماعی خاص بر آمریکا بویژه در اواخر قرن‏ نوزدهم و اوایل قرن بیستم،وضع قدری تفاوت می‏کرد.در این‏جا به اختصار به تشریح‏ فلسفهء فکری خاصی که موجب طبقه‏بندی شاگردان در آمریکا بود می‏پردازیم.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۴۳ (صفحه ۳۴)


۴-طبقه‏بندی دانش‏آموزان در آمریکا

در آغاز قرن بیستم کشور آمریکا دستخوش دگرگونیهای جدید شد؛بدین معنی که هر ساله یک میلیون نفر از اروپای جنوبی و شرقی به آمریکا مهاجرت می‏کردند و در نواحی‏ مختلف این کشور ساکن می‏شدند؛به طوری که تا سال ۱۹۲۴ تعداد مهاجران آمریکا به ۱۵ میلیون نفر رسید.بسیاری از مهاجران سواد نداشتند و در پی یافتن کار بودند.به علاوه‏ بسیاری از روستاییان آمریکا برای یافتن شغل مناسب و کسب درآمد بیشتر به شهرها روی‏ می‏آوردند.محله‏های فقیرنشین بسیاری در اطراف شهرهای بزرگ ایجاد شده و بی‏نظمی و دزدی و جنایت فزونی گرفته بود.شهرها از جوانان بیکار موج می‏زد.عامل مهاجرت نیز ساختار جمعیت را تغییر داده بود.هم زمان با این اوضاع،تقاضا برای ثبت نام در دبیرستانها روز به روز در حال افزایش بود؛به طوری که در فاصلهء سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۱۸ میزان‏ ثبت نام ۷۰۰ درصد افزایش پیدا کرده بود؛یعنی تعداد دانش‏آموزان دبیرستانی از ۲۰۰ هزار به ۵/۱ میلیون نفر رسید بود.تا سال ۱۹۲۰ بیش از ۶۰ درصد جوانان ۱۴ تا ۱۷ سال‏ در دبیرستان مشغول تحصیل بودند.(۶)

همچنین در اوایل قرن بیستم دبیرستانها دچار بحران شده بودند؛هم از لحاظ مدیریت و هم از لحاظ برنامهء درسی.در خصوص این که دبیرستان برای چه کسی باشد و چه هدفی را دنبال کن،اتفاق نظر وجود داشت.سفید پوستان آمریکایی خواستار سرمایه‏گذاری بیشتر دولت در آموزش و پرورش بودند.دانشگاهها بر وجود استانداردهای پیش دانشگاهی‏ تأکید می‏ورزیدند.طبقهء مهاجر به فرستادن فرزندانشان به دبیرستان فکر می‏کردند،زیرا معتقد بودند که تحصیل در دبیرستان در نهایت بازده اقتصادی بیشتری دارد.کارفرمایان‏ می‏خواستند کارگرانی باسواد و مولد را به کار گیرند.پیشرفت‏گرایان‏۵خواستار حل‏ مشکلات اجتماعی مهاجران بودند.

مشکلات مدارس به سهم خود رو به افزایش می‏گذشت و ناگزیر می‏بایست به فشاری که‏ از بیرون بر آنها وارد می‏شد،جواب بگویند.(۷)

درست در این زمان داروینیسم اجتماعی به عنوان تفکری جدید در میان آمریکاییان‏ جای خود را باز کرده بود.به علاوه جوّ حاکم این بود که فرهنگ انگلوساکسن فرهنگی برتر است و این مسأله با داروینیم اجتماعی هماهنگ بود.این اعتقادات به وضوح خط مشی‏ اصلاحات آموزشی مدارس آمریکا را شکل و جهت می‏بخشید.تعمیم و کاربرد نظریهء داروین در جامعهء انسانی این تصور را ایجاد کرده بود که بعضی گروههای انسانی از لحاظ رشد اجتماعی و اخلاقی نسبت به گروههای دیگر برترند.همچنین تصور می‏شد که افراد اصلح از نظر اقتصادی و اجتماعی قدرتمندتر هستند و بقای آنها در یک میدان رقابت دلیل

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۴۳ (صفحه ۳۵)


بارزتری بر برتری تکاملی آنهاست.نیز گمان بر این بود که افراد فقیر و اقلیتهای نژادی، به طور ارثی مسؤول وضعیت زندگی نامطلوب و ناگوار خود هستند،به علاوه از لحاظ ارثی‏ از نژاد انگلوساکسن پایین‏ترند؛یعنی به طور درونی و ذاتی توان لازم را برای ایجاد زندگی‏ بهتر برای خود ندارند.(۸)

داروینیستهای محافظه کار بر این عقیده بودند که مفاسد اجتماعی نشانهء ضعف اخلاقی‏ مردمی است که در سطوح پایین‏تر تکامل اجتماعی جای دارند و اصلاح این مفاسد مستلزم‏ طی مرحلهء طولانی تکامل است.روی هم‏رفته داروینیستهای محافظه کار امید اندکی به‏ تأثیر آموزش و پرورش در تغییر موقعیت اجتماعی داشتند و معتقد بودند که برای اصلاح‏ باید منتظر زمان طولانی و خسته کنندهء فرآیند تکاملی بود.در عوض داروینیستهای مترقی‏ دیدگاهی غیر از دیدگاه محافظه‏کاران داشتند.آنها معتقد بودند اگرچه وراثت می تواند عامل تعیین کننده‏ای در اصلح بودن فرد یا گروه باشد،اما این عامل به طور دائم در حال‏ تغییر است.به عقیدهء آنان محیط می‏تواند به طور مؤثری شرایط تکامل انسانی را تغییر دهد. بدین ترتیب عوامل مناسب محیطی و افزایش فرصتها و امکانات،ظاهرا می‏تواند به‏ مهاجران کمک کند تا خود را با شیوهء زندگی آمریکایی تطبیق دهند.(۹)

روی‏هم‏رفته داروینیسم اجتماعی این باور را در آمریکاییها ایجاد کرده بود که کودکان‏ طبقات مختلف تفاوتهای بنیادی با هم دارند.همین امر موجب شده بود که مدارس با گروههای مختلف دانش‏آموزان برخوردهای متفاوتی داشته باشند و آنها را به طور صریح و بر حسب سوابق نژادی،قومی و اقتصادی طبقه‏بندی کنند و در رشته‏های تحصیلی نظری یا حرفه‏ای تقسیم نمایند.

۵-استفاده از آزمونها به منظور تعیین رشتهء تحصیلی

دیری نگذشت که طبقه‏بندی شاگردان بر اساس موقعیت اجتماعی و خانوادگی آنها در آمریکا در ربع اوّل قرن بیستم مورد انتقاد واقع شد و مسأله راهنمایی تحصیلی جوانان در دورهء متوسطه مورد توجه قرار گرفت.طرفداران نهضت راهنمایی تحصیلی برای تحقق‏ خواست خود به سوی استفاده از آزمونهای هوش که در اوایل قرن بیستم توسط کسانی چون‏ لوئویزترمن و همکارانش تهیه گردیده بود،؟؟؟شدند؛زیرا ترمن طی گزارش خود دربارهء نتایج آزمون هوشی،ادعا کرده بود: در هر مرحله از پیشرفت کودک،مدرسه باید امکانات حرفه‏ای او را مورد توجه و رسیدگی قرار دهد.تحقیقات اوّلیه نشان می‏دهد افرادی که بهرهء هوشی آنها کمتر از ۷۰ است می‏توانند کارهایی را که از یک کارگر ساده برمی‏آید،انجام دهند.کسانی که بهرهء

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۴۳ (صفحه ۳۶)


هوشی آنها بین ۷۰ تا ۸۰ است،از عهدهء کارهایی که یک کارگر نیمه ماهر انجام می‏دهد، برمی‏آیند.افرادی که بهرهء هوشی آنها ۸۰ تا ۱۰۰ باشد،می‏توانند به کارهایی چون‏ منشیگری بپردازند.اشخاصی که هوش بهره آنها حدود ۱۰۰ تا ۱۱۰ یا ۱۱۵ است،توان‏ انجام کارهای نیمه تخصصی را دارند و بالاخره کسانی که بهرهء هوشی آنها بالاتر از این‏ سطوح باشد،وارد مشاغل تخصصی می‏شوند.(۱۰)

نتایج ابزار سنجش هوش و دیگر انواع آزمونها که بعدها تهیه شد،مبنایی برای‏ اظهار نظر دربارهء استعداد و شایستگی تحصیلی افراد تلقی گردید.این آزمونها مدتها در مدارس به عنوان وسیله‏ای برای هدایت تحصیلی دانش‏آموزان مورد استفاده قرار می‏گرفت؛بویژه در آمریکا و انگلستان،بر اساس نتایج آزمونهای هوش،دانش‏آموزان را از آغاز دوره متوسطه به رشته‏های تحصیلی مختلف هدایت می‏کردند.(۱۱)

یولوی‏۶در مقاله‏ای تحت عنوان«مکانیسمهای گزینش در دورهء متوسطه»در خصوص‏ استفاده از آزمونها به منظور هدایت تحصیلی چنین می‏نویسد.

«بسیاری از کشورهای جهان در برهه‏هایی از زمان شیوه‏هایی را برای کنترل ورود به‏ دورهء متوسطه وضع کرده‏اند.در اروپا تا اوایل دههء ۱۹۶۰ از آزمونهای گزینش‏۷به منظور هدایت جوانان به شعب مختلف آموزش متوسطه استفاده می‏شد.دانش‏آموزانی که نمرات‏ بالایی کسب می‏کردند،در رشته‏های نظری که به پذیرش در دانشگاه می‏انجامید،به تحصیل‏ می‏پرداختند.دانش‏آموزان ضعیف هم به مدارس حرفه‏ای یا بازرگانی هدایت می‏شدند». (۱۲)

استفاده از آزمونهای تحصیلی‏۸در خلال دو دههء پس از جنگ اوّل جهانی به طور گسترده‏ای در نظام آموزشی آمریکا رواج پیدا کرد و در فاصلهء سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۶ بیش از پنج هزار مقاله درباره آزمونها منتشر شد که از این میان ۴۲۷۹ مقاله به آزمونهای‏ روانی مربوط بود.از این پس در هر منطقهء آموزشی آمریکا یک برنامهء تهیهء آزمونهای‏ هوش و پیشرفت تحصیلی به وجود آمد و به منظور اجرا و تفسیر آزمونها یک دفتر تحقیق‏ و اجرای آزمون تأسیس شد و بالاخره روان‏شناسی آموزشگاهی‏۹به عنوان،یک حرفهء فرعی جدید جایی در مدارس آمریکا پیدا کرد.(۱۳)

۶-تغییر در گرایشها و افول استفاده از آزمونهای هوش و استعداد

کاربرد آزمونهای هوش به قصد گزینش شاگردان و تعیین رشتهء تحصیلی آنها که در فاصلهء دههء ۱۹۳۰ تا دههء ۱۹۶۰ در اروپا و آمریکا گسترش روز افزونی پیدا کرده بود،در اواخر دههء ۱۹۶۰ کاهش چشمگیری یافت.پل‏گرینف‏۱۰و وارن‏هاگن‏۱۱دراین‏باره

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۴۳ (صفحه ۳۷)


می‏نویسند:«افول استفاده از این نوع آزمونها دو دلیل داشت:دلیل نخست پرهیز از گروه‏بندی شاگردان همگن به منظور تعیین رشتهء تحصیلی بود؛دلیل دوم آن که استفاده از آزمونهای پیشرفت تحصیلی نسبت به آزمونهای استعداد،به منظور ارزشیابی تحصیلی،در کشورهای مختلف متدوال‏تر شد.یعنی بر خلاف گذشته که کودکان به دفعات در معرض‏ اجرای آزمونهای استعداد قرار می‏گرفتند،از اوایل دههء ۱۹۷۰ شیوهء استفاده از آزمونهای‏ پیشرفت تحصیلی پایان سال به قصد ارزشیابی تحصیلی رواج بیشتری یافت.به علاوه چون‏ تحقیقات بعدی نشان داد که آزمونهای پیشرفت تحصیلی،نسبت به آزمونهای هوش و استعداد،موفقیتهای شاگردان را در سالهای آتی بهتر پیش‏بینی می‏کند،کاربرد آزمونهای‏ هوش و استعداد محدودتر شد.»(۱۴)

1 2برگهٔ بعدی

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا