از جمله مهارتهای بسیار مهم زیست خانوادگی که در ایران نادیده گرفته میشود، خودیابی و خودآرامسازی فردی است.
مادران بسیاری از اعتیاد پدرها به موبایل، فیلم و بازی اینترنتی و عدم توجه آنها به کودکان در ساعاتی که منزل هستند، شکایت میکنند. پدران بسیاری شاکی و خستهاند از اینکه هیچ وقتی برای خود و کمکردن اضطرابها و خستگیهای روزمره ندارند و بهمحض ورود به منزل، همسرشان توقع دارد پابهپای او در امور منزل مشارکت و با بچه بازی کنند. بهنظر میرسد این شکایات بیشتر ناشی از عدم توجه به فردیت فرد و ناتوانی مهارت مدیریت زمان است. در واقع افراد نیاز به غارهای تنهایی دارند تا برای دقایقی با خود و دنیای خود خلوت کنند. زن یا مرد، مادر یا پدر به این حیاطخلوت روزانه احتیاج دارند. هرچقدر آن را از یکدیگر دریغ کنیم بر گسست شبکهی روابط خانوادگیمان بیشتر دامن زدهایم. مادرها باید درک روشنی از زمانهای تنهایی پدرها داشته باشند. پدرها باید بپذیرند زنان حتا اگر خانهدار باشند روزانه باید اوقاتی را صرف خود کنند. نگهداری از بچهها و بازی با آنها انرژی حیاتی خانه را مجددا به گردش در میآورد و کوتاهیکردن از این امر به بهانه خستگی، همهی اعضای خانواده را دچار فرسایش میکند. البته اختصاص زمان مناسب و کافی به این لحظات تنهایی، به مهارت ما در مدیریت زمان مربوط میشود که خود بحث مفصلی دارد.
آنچه مهم است این است که والدین قبل از تصمیم به ازدواج و یا بچهدارشدن باید دانش کافی از این غارتنهایی طرفین داشته باشند و یاد بگیرند به اوقات تنهایی و آرامسازی شریک زندگی خود احترام بگذارند. از آن سو نیز یاد بگیرند که زندگی خانوادگی شبکهای از نسبتها و روابط بین افراد خانه است که نباید همه را به دست یک نفر سپرد و باید برای بقاء و سلامت آن برنامهریزی کرد.
نکتهای دیگری که باید به آن توجه کرد تناسب بین نسبتهای خانوادگی و فردیت فرد است. بهگمانم یکی از گام های نخستین، به رسمیت شناختن حیات فردی در دل نسبتهای خانوادگی است. نسبتهای خانوادگی زادهی نقشهای ما هستند؛ مادر به فرزند، پدر به فرزند، زن به شوهر و شوهر به زن. اینها شبکهی نسبتهای خانوادگی است. وقتی نسبتها بهشکل افراطی و غیرواقعی توسط افراد و جامعه برجسته و بزرگ میشوند، فردیت فرد در لابلای آن نقشها گم میشود. مثلا زنان ما اغلب تصاویر باطل، فانتزی و دور از واقعیتی از نقش مادری خود دارند. تصاویر افراطی و ساختگی از این نقشها در جامعه و یا قبیله، باعث میشود که فرد به درک درستی از نسبت و توان خودش در مواجهه با آن نقش نرسد. در چنین شرایطی، آدمها و فردیت آنها در خانواده محو میشود! وقتی فردیت ما محو میشود، زندگی نزیستهای خواهیم داشت که در زمان محدود، هیچوقت فرصت جبران آن را نخواهیم یافت.
سحر سلطانی | دکترای فلسفه تعلیم و تربیت