ارزشیابی و پیشرفت تحصیلی

آزمون چند گزینه ای و تأثیر آن بر یادگیری دانش آموزان

شرایط موجود در نظام آموزش و پرورش کشور،زمینه‏های لازم‏ را برای رشد آزمونهای چندگزینه‏ای فراهم ساخته است.این زمینه‏ها زمانی فراهم می‏آیند که با توجه به نتایج تحقیقات به‏عمل‏آمده در بارهء تأثیر آزمون چندگزینه‏ای بر عوامل مختلف آموزشی جبههء مخالفان این آزمونها مستحکمتر از همیشه شده است.کاهش سطح‏ یادگیری دانش‏آموزان،اختصاص دادن وقت مفید آموزش به تدریس‏ سؤالهای محتوای آزمون،بی‏توجهی به تدریس مطالب مهم و عدم‏ ایجاد بینش عمیق و همه‏جانبه در دانش‏آموزان،مشکلاتی هستند که‏ براثر استفاده کردن از آزمونهای چندگزینه‏ای به‏وجود می‏آیند.این‏ مشکلات متخصصان تربیتی و روانسنجی را به جستجوی روشهای نو در اندازه‏گیری واداشته است.تهیهء آزمونهای پاسخ-باز،توجه به‏ مجموعهء فعالیتهای انجام‏شدهء دانش‏آموز در طول سال تحصیلی، افزودن یک بخش تشریحی به هر سؤال چندگزینه‏ای و تهیهء تکالیف‏ عملی به‏عنوان آزمونهای جانشین موردتوجه قرار گرفته‏اند.

در این مقاله محدودیتهای آزمونهای چندگزینه‏ای،نقش این‏ آزمونها بر آموزش و یادگیری،جهت‏گیریهای نو در اندازه‏گیری‏ آموزشی با استناد به نتایج تحقیقات انجام‏شده موردبحث قرار گرفته‏اند.

 

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » پاییز ۱۳۷۱ – شماره ۳۱ (از صفحه ۵۷ تا ۷۸)
عنوان مقاله: آزمون چند گزینه ای و تأثیر آن بر یادگیری دانش آموزان، محتوای آموزش و روش تدریس معلم (۲۲ صفحه)
نویسنده : کیامنش، علی رضا
تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۳۱ (صفحه ۵۷)


آزمون چندگزینه‏ای و تأثیر آن بر یادگیری‏ دانش‏آموزان،محتوای آموزش و پرورش تدریس‏ معلم

دکتر علیرضا کیامنش

معرفی مقاله

شرایط موجود در نظام آموزش و پرورش کشور،زمینه‏های لازم‏ را برای رشد آزمونهای چندگزینه‏ای فراهم ساخته است.این زمینه‏ها زمانی فراهم می‏آیند که با توجه به نتایج تحقیقات به‏عمل‏آمده در بارهء تأثیر آزمون چندگزینه‏ای بر عوامل مختلف آموزشی جبههء مخالفان این آزمونها مستحکمتر از همیشه شده است.کاهش سطح‏ یادگیری دانش‏آموزان،اختصاص دادن وقت مفید آموزش به تدریس‏ سؤالهای محتوای آزمون،بی‏توجهی به تدریس مطالب مهم و عدم‏ ایجاد بینش عمیق و همه‏جانبه در دانش‏آموزان،مشکلاتی هستند که‏ براثر استفاده کردن از آزمونهای چندگزینه‏ای به‏وجود می‏آیند.این‏ مشکلات متخصصان تربیتی و روانسنجی را به جستجوی روشهای نو در اندازه‏گیری واداشته است.تهیهء آزمونهای پاسخ-باز،توجه به‏ مجموعهء فعالیتهای انجام‏شدهء دانش‏آموز در طول سال تحصیلی، افزودن یک بخش تشریحی به هر سؤال چندگزینه‏ای و تهیهء تکالیف‏ عملی به‏عنوان آزمونهای جانشین موردتوجه قرار گرفته‏اند.

در این مقاله محدودیتهای آزمونهای چندگزینه‏ای،نقش این‏ آزمونها بر آموزش و یادگیری،جهت‏گیریهای نو در اندازه‏گیری‏ آموزشی با استناد به نتایج تحقیقات انجام‏شده موردبحث قرار گرفته‏اند.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۳۱ (صفحه ۵۸)


این مقاله توسط برادر گرامی آقای دکتر علیرضا کیامنش نوشته شده و در اختیار فصلنامه قرار گرفته است که بدین‏وسیله از ایشان قدردانی‏ می‏شود.

فصلنامه

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۳۱ (صفحه ۵۹)


مقدمه

در چند سال گذشته،در نظام آموزش و پرورش کشور،حجم استفاده از آزمونهای‏ چندگزینه‏ای به آرامی افزایش یافته است.برای این افزایش حد اقل به دو عامل عمده می‏توان‏ اشاره کرد:

۱)آزمونهای ورودی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی؛۲)تدریس دروس‏ “سنجش و اندازه‏گیری‏”و”شیوه‏های ارزشیابی از آموخته‏های دانش‏آموزان‏”در دانشگاهها و مراکز تربیت معلم کشور.

آزمون ورودی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی-حد اقل پس از تشکیل سازمان‏ سنجش در وزارت علوم و آموزش عالی-معمولا با استفاده از سؤالهای چندگزینه‏ای اجرا شده است‏۱.درحال‏حاضر در کشورمان علاوه بر این آزمون چندین آزمون دیگر با استفاده‏ از سؤالهای چندگزینه‏ای به اجرا درمی‏آید که هریک حد اقل در بالا بردن تب استفاده از سؤالهای چندگزینه‏ای سهیم هستند؛آزمون آینده‏سازان،آزمون ورودی مدارس نمونه، آزمون ورودی مدارس تیزهوشان(استعدادهای درخشان)،آزمونهای ورودی مدارس‏ غیرانتفاعی،آزمونهای استخدامی و آزمونها یا مسابقات علمی،مذهبی سیاسی و ورزشی‏ که گاه‏وبیگاه در مجلات کشور منتشر می‏شوند.اشاره به این نکته نیز ضروریست که درحال‏ حاضر بخش عمده‏ای از کتابهای کمک‏آموزشی یا آموزشی!منتشرشده برای کودکان نیز به‏ سؤالهای چندگزینه‏ای اختصاص دارد.

تدریس درس‏”سنجش و اندازه‏گیری‏”در دوره‏های مختلف کارشناسی دبیری‏ دانشگاهها و دوره‏های مختلف کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم تربیتی و روانشناسی‏ همراه با تدریس درس‏”شیوه‏های ارزشیابی از آموخته‏های دانش‏آموزان‏”در مراکز تربیت‏ معلم کشور و همچنین رشد امکانات چاپ و تکثیر در مدارس،در درون نظام آموزش‏ رسمی کشور،شرایط نسبتا لازم را برای گرایش به آزمونهای معلم ساخته فراهم ساخته‏اند۲.

علاوه بر دو عامل بالا که تاکنون به رشد کمی این آزمونها کمک کرده است،در آیندهء نزدیک احتمالا سه عامل بالقوه دیگر نیز روند گرایش به آزمونهای چندگزینه‏ای را شدت‏ خواهند بخشید.این عوامل بالقوه فهرست‏وار عبارتند از:

۱-رشد کمّی دانش‏آموز و افزایش تراکم دانش‏آموز در کلاس همراه با نیاز مالی‏ معلمان برای ساعتهای بیشتر تدریس هفتگی-این نیاز یک نیاز متقابل است زیرا آموزش و پرورش نیز به ساعتهای کار بیشتر معلمان نیاز دارد-تمایل به اجرای آزمونهای عینی‏ چندگزینه‏ای را دامن خواهد زد.این انتظار که معلمان،به‏خصوص در مقطع راهنمایی‏ تحصیلی و متوسطه با فرصت و حوصلهء کافی اوراق امتحانی چندصد دانش‏آموز کلاسهای‏ خود را که به‏صورت پاسخ باز فراهم آمده است با دقت تصحیح خواهند کرد،چندان‏ امیدوارکننده به‏نظر نمی‏رسد:

۲-تمایل به ارزشیابی فعالیتهای آموزشی کادر آموزشی مدارس و استفاده از نتایج

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۳۱ (صفحه ۶۰)


امتحانات به‏عنوان عامل یا معیار ارزشیابی(حد اقل یکی از عوامل)،تقاضا برای تهیهء ابزارهای یکسان و نسبتا دقیق را افزایش خواهد داد.این تقاضا در نهایت به تهیه و تدوین‏ آزمونهای چندگزینه‏ای و در بهترین حالت به تهیهء آزمونهای استانداردشده چندگزینه‏ای‏ منجر خواهد شد.

۳-تشکیل شورای تحقیقات در وزارت آموزش و پرورش و تلاش برای رشد و گسترش فعالیتهای تحقیقاتی به‏صورت مستقیم-تهیهء ابزارهای استانداردشده-یا به‏صورت‏ غیرمستقیم-تهیهء ابزارهای دقیق برای اندازه‏گیری متغیرهای مورد بررسی در تحقیقات‏ تربیتی-به رشد سؤالهای چندگزینه‏ای کمک خواهد کرد.

با توجه به مجموعه عوامل ذکرشده،می‏توان گفت که روند رو به افزایش آزمونهای‏ چندگزینه‏ای معلم ساخته در ارزیابی معلم از فعالیتهای آموزشی دانش‏آموزان و پیدایش‏ آزمونهای عینی استانداردشده در ارزشیابی از فعالیتهای آموزشی کلاس و مدرسه یک‏ پیش‏بینی واقع‏بینانه است.

محدودیتهای آزمونهای چندگزینه‏ای

با توجه به این مطلب که هدف یک آزمون پیشرفت تحصیلی‏”بهبود کیفیت یادگیری‏ فراگیرندگان‏”است به بررسی تحقیقات و مطالعات انجام‏شده در زمینهء محدودیتهای‏ آزمونهای چندگزینه‏ای و تأثیرات احتمالی این محدودیتها بر فرایند و بازده‏های حاصل از آموزش می‏پردازیم.گروهی از صاحبنظران بر این باورند که آزمونهای چندگزینه‏ای با این‏ فرض تهیه می‏شوند که دانش،مهارت و توانایی پاسخ‏دهندگان را می‏توان جدا از هم در قالب یک فرایند خطی مطالعه کرد و در پایان نتیجهء به‏دست‏آمده را با یک عدد یا نمره نشان‏ داد.(۱۳)این شیوهء نگرش به فرایند و بازده یادگیری حاصل تئوری رفتارگرایی و روش‏ تداعی‏۳معانی است.عقیده بر این است که در این شیوه‏ها پس از خرد کردن مطلب و یادگیری مهارتهای اساسی بسیار کوچک و جزئی جدا از هم،می‏توان اجزاء را به‏هم متصل‏ کرد و به درک اگاهی دربارهء اصل مطلب دست یافت.اما مطالعات انجام‏شده در زمینهء روانشناسی شناختی‏۴و الگوهای یادگیری نشان می‏دهد که فراگیرنده از طریق درهم‏تنیدن‏ اطلاعات،مفاهیم و مهارتها و تشکیل یک ساختار دانش و رشد نقشه‏های شناختی‏۵خویش، مطلب را فرا می‏گیرد.به‏عبارت‏دیگر یادگیری یک مطلب را نمی‏توان قطره‏قطره و به شکل‏ مهارتهای جزئی و مستقل از یکدیگر و جدا از زمینهء اصلی مطلب و مفهوم به فراگیرنده ارائه‏ کرد.(۲۰)

سیمون(۲۲)با تفاوت قائل شدن میان دو نوع مسئله:مسائل دارای قالب مشخص و روشن‏۶و مسائل فاقد قالب مشخص‏۷،به این مسئله اشاره می‏کند که سؤالهای مطرح‏شده در آزمون چندگزینه‏ای معمولا از نوع مسائل قالب‏بندی‏شده هستند.در این مسائل همه‏ اطلاعات موردنیاز برای رسیدن به پاسخ در متن سؤال یا در ذهن پاسخ‏دهنده از قبل فراهم

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۳۱ (صفحه ۶۱)


آمده و راه رسیدن به پاسخ صحیح بدون نیاز به یک فرایند ذهنی نسبتا پیچیده هموار شده‏ است.در شرایطی که آزمونهای چندگزینه‏ای حقایق جزئی و استفاده کردن از شیوه‏ها و دستور العملهای مشخص و از قبل مورد آموزش قرارگرفته‏شده را اندازه می‏گیرند،بسیاری‏ از مسائل مهم و عمده که فرد در زندگی واقعی با آنها روبروست مسائلی هستند فاقد قالب،و آزمونهای چندگزینه‏ای توانایی اندازه‏گیری و فراهم آوردن فرصت برای اندیشیدن و ارائهء راه‏حل برای آنها را ندارد.بلوم (Bloom) که خود یکی از ارائه‏دهندگان طبقه‏بندی هدفهای‏ تربیتی است و در کتاب حیطه شناختی‏۸به ارائهء نمونه‏های مختلف سؤالهای چندگزینه‏ای در سطوح مختلف یادگیری پرداخته است،معتقد است که‏”آزمونهای معلم‏ساخته و استانداردشده،آزمونهایی هستند که اطلاعات به‏خاطرسپرده‏شده را اندازه می‏گیرند”.ولی‏ با اشاره به گذشت قریب سی سال از تاریخ انتشار کتاب طبقه‏بندی هدفهای تربیتی و فروش‏ بیش از یک میلیون نسخه از این کتاب،با غرور اظهار می‏دارد که‏”۹۰ درصد سؤالهای مورد پرسش از دانش‏آموزان مدارس آمریکا،آگاهی یا دانش محفوظاتی را اندازه می‏گیرند.مواد آموزشی،روشهای تدریس و روشهای آزمون در مدارس آمریکا به‏ندرت از سطح حیطه‏ شناختی،یعنی دانش فراتر می‏روند”(۳).سازمان ارزیابی ملی پیشرفت آموزش‏۹در آمریکا نیز ضمن بررسی سؤالهای چندگزینه‏ای،با انتشار گزارشی نشان داد که در”دههء ۱۹۷۰ میلادی تعداد سؤالهایی که مهارتهای اساسی و پایه‏۱۰را اندازه می‏گیرند به قیمت کاهش‏ تعداد سؤالهایی که مهارتهای پیچیدهء ذهنی‏۱۱را اندازه می‏گیرند افزایش یافته است‏”(۶).

نقادان آزمونهای چندگزینه‏ای با اشاره به این مطلب که نوشتن سؤالهایی که حقایق‏ جزئی و مهارتهای نخستین و محفوظاتی را اندازه می‏گیرند،از نوشتن سؤالهایی که‏ فرایندهای پیچیده‏تر ذهنی نظیر تفسیر،تجزیه و تحلیل و حل مسئله را از پاسخ‏دهنده انتظار دارند مشکل‏تر است،ادعا می‏کنند که در نهایت این آزمون تصویر روشنی از عمق یادگیری‏ فرد پاسخ‏دهنده ارائه نمی‏دهند(۱،۶،۸،۲۰).برای روشن شدن این مسئله که سؤالهایی که‏ متخصصان فن تدوین کرده‏اند،چه مهارتها و توانایی‏هایی را اندازه می‏گیرند،بومن و پنی‏ (۱۹۷۲)از چهار روانشناس درخواست کردند که سطح یادگیری سؤالهای مربوط به آزمون‏ پیشرفتهء روانشناسی‏۱۲در امتحانات ورودی دوره‏های تکمیلی دانشگاه‏۱۳ (GRE) را با توجه‏ به چهار مهارت شناختی:حافظه،درک،تفکر تحلیلی و ارزشیابی مشخص کنند.نتایج‏ حاصل از قضاوت این چهار تن نشان می‏دهد که ۷۰ درصد سؤالهای این آزمون حافظه،۱۵ درصد درک،۱۲ درصد تفکر تحلیلی و فقط ۳ درصد ارزشیابی را اندازه می‏گیرند.(۶)

دو ویژگی عمده و قابل اهمیت در آزمونهای چندگزینه‏ای یعنی پایانی‏۱۴و روایی‏۱۵ نیز به‏صورت مختلف مورد انتقاد قرار گرفته است.(۱۳ و ۱۹)نیل و مدینا(۱۹۸۹ میلادی) با اشاره به این مطلب که پایانی یک واژهء فنی است و مفاهیم مختلفی از آن استنباط می‏شود، اظهار می‏دارند که در آزمونهای استانداردشده معمولا پایانی درونی‏۱۶یا پایانی میان‏ سؤالهای آزمون محاسبه و ارائه می‏شود،درحالی‏که پایانی یا ثبات اندازه‏گیری در دو زمان

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۳۱ (صفحه ۶۲)


مختلف که دقت آزمون در طول زمان را اندازه می‏گیرد به‏ندرت محاسبه و ارائه می‏شود.در مورد روایی آزمون نیز تهیه‏کنندگان آزمونهای چندگزینه‏ای معمولا به بیان روایی محتوا۱۷ می‏پردازند و از اشاره به روایی سازه‏۱۸که برای مشخص کردن میزان مفید و مؤثر بودن‏ آزمون در عمل ضروری است،خودداری می‏کنند.شیولسون و همکاران وی(۱۹)به این‏ مسئله اشاره دارند که‏”برای تهیهء یک شاخص روا در اندازه‏گیری پیشرفت تحصیلی‏ دانش‏آموزان،آزمون باید میزان درک مفاهیم و مهارتهای حل مسئله و همچنین میزان‏ مهارت فرد در انتقال مفاهیم و مهارتهای کسب‏شده به یک موقعیت تازه و ناآشنا را اندازه‏گیری کند”.به علت اهمیت و نقش درک مفاهیم بر جنبه‏های مختلف ذهنی‏ دانش‏آموزان مانند:توجه کردن به جنبه‏های مهم دروس،قضاوت در مورد نتایج حاصل از انجام دادن آزمایشها،طرح و نقشه برای به‏کارگیری مفاهیم و مهارتها و هدف از یادگیری‏ این معیار-وفاداری یا جانبداری شناختی‏۱۹و معیار دیگر آزمون یعنی ارزیابی میزان‏ توانایی دانش‏آموزان در به‏کارگیری مفاهیم و مهارتها برای حل مسائل تازه یا به عبارت‏ دیگر درک و بیان مسئله،چگونگی ارائه و حل مسئله و چگونگی تفسیر یافته‏ها فرایند مناسب‏۲۰نامیده شده است.

با توجه به دو معیار بالا و محتوای سؤالهای مورد استفاده در آزمونهای چندگزینه‏ای‏ می‏توان نتیجه گرفت که این آزمونها فاقد دو معیار بالا هستند و نمی‏توانند شرایط لازم برای‏ وادار کردن پاسخ‏دهنده به یافتن روند حل مسئله،رسیدن به راه‏حلهای مختلف یا نو،طرح‏ شیوه‏های متنوع برای برخورد با مسئله و قضاوت در مورد بهترین شیوهء حل مسئله را فراهم‏ آورند.

با درنظر گرفتن محدودیتهای ذکرشده و با توجه به این مسئله که حد اقل یکی از نقشهای مدرسه و آموزش،فراهم آوردن فرصتهای مناسب برای پرورش استعدادهای‏ بالقوه و هدایت دانش‏آموزان به‏سوی کمال است،از مدرسه و نظام آموزشی باید انتظار داشت که محصولات خود را برای یک زندگی متعالی در دنیای واقعی خارج از مدرسه و کلاس درس تربیت کند.در چنین حالتی،آزمونهای اجراشده در جریان آموزش و یادگیری‏ باید تمرین مناسبی برای روبه‏رو کردن دانش‏آموزان با مسائل واقعی و وادار کردن آنان به‏ تلاش فکری برای یافتن شیوه یا شیوه‏های کشف مسئله و احتمالا حل مسئله باشد.آزمونهای‏ چندگزینه‏ای به‏علت آنکه اجزای مختلف یک مسئله یا یک مفهوم را به‏صورت جداگانه و بدون ارتباط با سایر اجزا مورد پرسش قرار می‏دهند،دانش‏آموزان را با مسائل واقعی و آنچه موردانتظار است یعنی روبرو شدن با مسائل،آماده نمی‏کند.به همین دلیل آزمونهای‏ چندگزینه‏ای یا حد اقل درصد نسبتا زیادی از سؤالهای مطرح‏شده در این آزمونها فاقد ویژگی روایی هستند.یا به بیانی روشنتر،آزمونهای چندگزینه‏ای و توانایی ذهنی دو واژهء متضاد جمع‏ناپذیر هستند.باوجوداین بی‏مناسبت نخواهد بود که به این اظهارنظر نیز توجه‏ کنیم که‏”آزمونهای چندگزینه‏ای فقط برای جامعهء آمریکا روا هستند.جامعه‏ای که در طول

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۳۱ (صفحه ۶۳)


۸۰ سال گذشته،به‏ویژه ۲۰ سال اخیر با اجرای برنامه‏های ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی‏ مدارس و پاسخگویی مدرسه در برابر پیشرفت تحصیلی دانش‏آموزان،آن‏چنان با این‏ آزمونها و نمره‏های حاصل از آن خو گرفته است که فقط به یک جنبهء آزمون می‏اندیشد،چه‏ کسی رتبهء درصدی بیشتر و چه‏کسی رتبهء درصدی کمتر کسب کرده است.به‏عبارت‏دیگر فقط به یک بعد توانایی یعنی برنده یا بازنده کیست اهمیت می‏دهد.(۱۹)

تأثیر آزمونهای چندگزینه‏ای بر آموزش و یادگیری

نقش آزمونهای چندگزینه‏ای بر وضعیت آموزش و یادگیری،به‏ویژه درشرایطی‏که‏ نتایج آزمون معیار مهم و مؤثر در ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش‏آموزان و همچنین‏ ارزشیابی از عملکرد آموزشی معلم و مدرسه به حساب می‏آیند،در تحقیقات مختلف مورد بحث قرار گرفته است.(۴،۱۲،۲۰،۲۴،۲۵)نتایج این تحقیقات در بسیاری از موارد نشان‏ می‏دهد که آزمونهای استانداردشده بر سطح یادگیری دانش‏آموزان،محتوای آموزش و روش تدریس معلم در کلاس تأثیر نسبتا قوی دارد.هاموند و وایز(۱۹۸۵ میلادی)براساس‏ تجزیه و تحلیل نظرات گروهی از معلمان نتیجه گرفته‏اند که آزمونهای چندگزینه‏ای باعث‏ می‏شوند که معلم:۱)به دانش‏آموزان چگونگی پاسخ دادن به سؤالهای چندگزینه‏ای را آموزش دهد،۲)بخشی از وقت کلاس را به آماده کردن دانش‏آموزان برای پاسخگویی به‏ سؤالهای آزمون اختصاص دهد،۳)از آموزش مطالبی که در آزمون کمتر مورد پرسش‏ قرار می‏گیرند،چشمپوشی کند،۴)محتوای درس را به محتوای مطالب مورد پرسش در آزمون تبدیل کند و۵)در کلاس درس خود را زیر فشار امتحان و تأثیر امتحان بر عملکرد کلاس احساس کند.عوامل شمارهء یک تا چهار به‏طور مستقیم با قالب و محتوای آزمونهای‏ چندگزینه‏ای ارتباط دارند،ولی عامل شمارهء ۵ یعنی‏”زیر فشار امتحان قرار گرفتن‏”را نمی‏توان تنها به آزمونهای چندگزینه‏ای نسبت داد.با توجه به تحقیقات انجام‏شده،نقش‏ آزمون چندگزینه‏ای را بر چهار عامل بالا به‏طور خلاصه مورد بررسی قرار می‏دهیم.

تئوریهای یادگیری و آموزشی نشأت‏گرفته از رفتارگرایی،با تقسیم کردن فرایند آموزش به مراحل مختلف،تدریس و آموزش را در این جهت سوق داده‏اند که برای‏ آموزش یک مطلب یا یک هدف آموزشی ابتدا باید هدف یا مطلب موردنظر به اجزای‏ کوچکتر در حد قابل مشاهده و اندازه‏پذیر تقسیم شود.هدفهای حاصل از این تقسیم‏بندی از ساده به مشکل مرتب شوند،براساس همین سلسله‏مراتب هدفها تدریس شوند،نتایج حاصل‏ از آموزش با استفاده کردن از سؤالهای نسبتا زیاد-تقریبا هر هدف یک سؤال-اندازه‏گیری‏ شود،و در پایان میزان موفقیت یا عدم موفقیت دانش‏آموز و کلاس در هر هدف مشخص‏ شود.این شیوهء تفکر،آموزش را به یک جریان قالبی تبدیل کرده است که دانش‏آموز،اولیاء و حتی گاهی نظام آموزشی از معلم انتظار دارند که به طریقی آموزش دهند که دانش‏آموزان‏ به همهء سؤالهای آزمون پاسخ صحیح دهند و نمرهء بیشتر کسب کنند.به‏عبارت‏دیگر هدف

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۳۱ (صفحه ۶۴)


آموزش به پاسخگویی و نمره گرفتن تبدیل شده است.در کنار این شیوهء تفکر،ابزار اندازه‏گیری مناسب برای اندازه‏گیری میزان موفقیت یعنی آزمونهای عینی(چندگزینه‏ای، صحیح-غلط و تاحدودی جورکردنی)که در زمانی نسبتا کوتاه،تعداد زیادی از هدفهای‏ آموزشی را با دقت بیشتر اندازه می‏گیرد نیر رشد کرده است.همراه‏شدن این دو در نهایت‏ یک شیوهء خاص آموزش و تدریس را به‏وجود آورده است که تدریس مهارتهای نخستین، سطحی مجزا از هم و اندازه‏پذیر را تشویق کرده است و آموزش مطالب و مفاهیمی که به‏ آسانی تقسیم‏پذیر و اندازه‏پذیر نیستند را مورد غفلت و بی‏توجهی قرار داده است.

تجربه‏های حاصل از اندازه‏گیری عملکرد تحصیلی دانش‏آموزان توسط سازمانهای‏ خارج از مدرسه و اجباری کردن استفاده از آزمونهای چندگزینه‏ای استانداردشده به‏عنوان‏ ابزار اندازه‏گیری میزان یادگیری دانش‏آموزان و استفاده از نتایج آنها در تصمیم‏گیریهای‏ مختلف سبب شده است که بسیاری از معلمان بخشی از تواناییها و مسئولیتهای حرفه‏ای‏ خویش را به قیمت آماده‏کردن دانش‏آموزان برای شرکت در آزمون و کسب نمرهء بیشتر نادیده بگیرند.(۴)به‏عبارت‏دیگر به‏جای اختصاص‏دادن تمام‏وقت کلاس به آموزش‏ محتوای تدوین‏شده برای درس،به تدریس محتوای مورد پرسش در آزمون یا بخشهایی که‏ احتمال مورد پرسش قرارگرفتن آنها زیادتر است پرداخته‏اند.(۶).با شناختی که معلمان از سؤالهای آزمون و همچنین عدم توانایی آزمونهای چندگزینه‏ای در اندازه‏گیری سطوح‏ بالاتر یادگیری دارند،به‏تدریج از پرداختن به مطالب تشریحی و بحث و گفتگو در زمینهء مسائل و موضوعهایی که به تفکر و تحلیل نیاز دارند فاصله می‏گیرند.فشار حاصل از آموزش مطالب مربوط به محتوای آزمون برای کسب نمرهء بیشتر و در نتیجه کم‏شدن وقت‏ مفید آموزش سبب می‏شود که محتوای آزمون به محتوای درس تبدیل شود و”آزمون نقش برنامهء درسی را به‏عهده بگیرد”(۱۳).پاپهام که خود از طرفداران هدفهای رفتاری در آموزش و استفاده‏کردن از آزمونهای ملاک مطلق است به این مسئله معترف است که نقش‏ آزمون بر آموزش و محتوای درس را نمی‏توان نادیده گرفت‏”کسانی‏که این نقش‏را انکار می‏کنند در سالهای اخیر با کلاس درس و آموزش بی‏ارتباط بوده‏اند”(۱۵).کمیتهء ملی معلمان ریاضی‏۲۱در بررسی خود از وضعیت آزمون و تأثیر آن بر آموزش ریاضی در آمریکا به این نتیجه رسیده است که‏”تا شیوهء امتحان تغییر نکند،آموزش ریاضی بهبود نخواهد یافت‏”(۱۳).

با جمعبندی از نظرات ارائه‏شده چنین به‏نظر می‏رسد که تلاشهای آمریکا در دههء ۸۰ میلادی در زمینهء اصلاح آموزش یعنی بهبود برنامه‏های آموزشی،افزایش میزان یادگیری و توانایی علمی فارغ التحصیلان دبیرستانی و پاسخگو بودن مدرسه در قبال پیشرفت تحصیلی‏ دانش‏آموزان در بسیاری از موارد با شکست روبه‏رو شده است.گرچه در بعضی از ایالتها نمرهء ۱۰۰ درصد دانش‏آموزان از نمرهء معادل رتبهء ۵۰ درصدی در هنجار آزمونهای‏ پیشرفت تحصیلی استانداردشده‏۲۲بالاتر رفته است،اما این افزایش فقط در یادگیری

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۳۱ (صفحه ۶۵)


مهارتهای پایه و اساسی و به قیمت از دست رفتن درک مطلب و حل مسئله حاصل شده است. دانش‏آموزان تنها آنچه را از آنان خواسته شده یاد گرفته‏اند و معلمان به دانش‏آموزان آنچه‏ را آزمون می‏خواسته است آموزش داده‏اند.با توجه به اینکه آموزش و پرورش یا مؤسسات‏ دیگر برگزارکنندهء آزمون هستند،می‏توان به این مسئله اشاره کرد که امتحان اجراشده در خارج از مدرسه‏”با تأثیر بر آنچه معلم آموزش می‏دهد،محتوا،شیوهء آموزش و یادگیری‏ دانش‏آموزان را به‏صورتی گسترده تحت سیطرهء خود درمی‏آورد”.(۱۷)

جهت‏گیریهای نو در اندازه‏گیری آموزشی

محدودیتهای آزمونهای چندگزینه‏ای و اثرات منفی این آزمونها بر یادگیری،محتوا و آموزش،همراه با بینشهای تازه روانشناسی شناختی،اصلاحات به‏وجودآمده در برنامه‏های‏ آموزشی(به‏ویژه برنامه‏های علوم و ریاضی)و همچنین موفقیت آزمونهای عملکردی‏۲۳(یا عملی)در انگلستان و استرالیا تلاش برای استفاده کردن از روشهای جدید در اندازه‏گیری‏ آموزشی را در آمریکا افزایش داده است.نتایج تحقیقات حاصل از تئوری شناختی در تدریس و آموزش نشان داده است که به‏جای آموزش مهارتهای پایه و حقایق جزئی و حرکت از مهارتها به‏سوی مفاهیم و از مفاهیم به‏سوی حل مسئله،باید مانند یک شیوهء کل‏نگر۲۴در آموزش مورد استفاده قرار گیرد(۷،۱۴).در شیوهء کل‏نگر،برای دانش‏آموز، شرایطی فراهم می‏شود که وی به‏صورت فعال در جریان آموزش شرکت کند و متناسب با موضوع تدریس فعالیتهای متنوع و مختلفی(مانند:تخمین زدن،اندازه‏گیری کردن،مقایسه‏ کردن،یادداشت کردن،تحلیل کردن،استدلال کردن و نتیجه‏گیری کردن)را انجام دهد.این‏ فعالیتها می‏توانند به‏صورت فردی یا گروهی همراه با بحث و گفتگو انجام گیرند و در پایان‏ حاصل فعالیت در یک گزارش جمع‏آوری و تنظیم شود.۲۵در چنین فعالیتهایی دانش‏آموزان‏ ضمن روبه‏رو شدن با مسائل واقعی یا مشابه با مسائل دنیای خارج از مدرسه،آموزش‏ می‏بینند که همزمان با یادگیری مطلب موردنظر به ارتباط موجود میان مطلب و سایر مطالب‏ فراگرفته‏شده در کلاسها و دروس دیگر نیز توجه کنند.

دانستن مطلب و توانایی به‏کارگیری آن در موقعیتهای لازم،دو مسئلهء متفاوت هستند. که آموزش باید به هردو مسئله توجه کند.آنچه فرد در زندگی نیاز دارد تنها دانستن مطلب‏ نیست.دانستن تنها شرط لازم یادگیری است اما کافی نیست.برای فراهم‏آوردن دو شرط لازم و کافی،در آموزش و تدریس باید به شیوهء تفکر،بررسی و جستجو بهای بیشتری داده‏ شود.به‏جای آموزش معنی واژه‏ها،استفاده کردن از فرهنگ لغت،به‏جای آموزش خواندن‏ (روخوانی)یادگیری حاصل از خواندن و به‏جای آموزش حل مسئله با استفاده کردن از فرمولها و روشهای مشخص و قالبی،روش فکر کردن،شناخت مسئله،فرضیه‏سازی و فرضیه‏آزمایی را برای پیدا کردن حل یا راه‏حلهای مسئله آموزش داده شود.(۷،۱۱،۱۴) اگر آموزش به‏سمت تفکر،بررسی و جستجو سوق داده شود،آزمون یا وسیلهء اندازه‏گیری

1 2برگهٔ بعدی

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا