برنامه ریزی

نظریه هوش های چندگانه و برنامه درسی

اهمیت و کاربرد نظریه‏ی هوش‏های چندگانه

توجه به مفهوم هوش،خصوصا هوش‏های چندگانه از ابعاد گوناگون می‏تواند واجد اهمیت باشد.آشنایی با مفهوم هوش‏های چندگانه بر چگونگی نگاه ما به دنیا و دیگر مردمان،از جمله دانش‏آموزان تأثیر می‏گذارد.در حالت عادی،هرکس احتمالا نوع‏ نگرش خود به دنیا را بهترین نگاه و مقوله‏های مورد توجه خویش را مهم‏ترین آن‏ها می‏داند.درک این‏که جهان را می‏توان از منظرهای گوناگون نگریست و افراد مختلف‏ می‏توانند در وجوه گوناگون،و نه الزاما در وجهی که خود فرد بدان گرایش دارد،دارای‏ امتیازات ویژه باشند،سبب بذل توجه،همدلی و احترام بیش‏تر برای سایرین می‏شود و امکان بهره‏گیری مفیدتر از توانمندی‏های ایشان را فراهم می‏آورد.گاردنر در بیان‏ تجربه‏ی شخصی خویش در این‏باره اظهار می‏دارد:”من در شکل‏دهی گروه‏های کاری‏ برای انجام پروژه‏ها،برخلاف ۱۵-۱۰ سال قبل که می‏کوشیدم حتما افرادی مشابه خود را پیدا کنم،اینک با درک هوش‏های چندگانه نظرم کاملا عوض شده است.امروز بیش‏تر به این نکته توجه دارم که هریک از همکارانم در چه زمینه‏ای کارآمدترند و می‏کوشم گروه‏هایی را شکل دهم که در آن‏ها توانایی‏های متفاوت اعضا تکمیل‏کننده‏ی‏ یکدیگر باشد.”(چک‏لی،۱۹۹۷)

روشن‏تر شدن هرچه بیش‏تر ابعاد گوناگون هوش،از جمله درک امکان‏ دست‏ورزی،فهم چگونگی فراهم‏سازی زمینه‏های رشد و بسط آن و یافتن‏ راهکارهایی برای عمل در یان زمینه می‏تواند بستری مناسب برای شکوفایی‏ توانمندی‏هایی در انسان‏ها باشد که در حال حاضر در پرده‏ی استتار ناشی از عدم شناخت کافی قرار دارند.به این ترتیب،معنی جدید از انرژی‏های‏ بالقوه‏ی انسانی در اختیار تمدن بشری قرار می‏گیرد.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۵۳)


گاردنر و هم‏فکرانش اظهار می‏دارند که به نوع انسان مهارت‏ها۲۹و تونایی‏های‏۳۰گوناگونی ارزانی شده است که از طریق برخورد با محیطها و تجارب یادگیری متنوع قابل توسعه‏اند.همه‏ی افراد می‏توانند در زمینه‏ی تمامی‏ هوش‏ها به پیشرفت‏هایی نایل شوند اما احتمالا بعضی اشخاص می‏توانند در رشته‏ای خاص دستاوردهای چشم‏گیرتری داشته باشند.علت این امر می‏تواند ویژگی‏های زیستی و مغز ارزنده‏ای که به ایشان ارزانی شده یا امکانات فرهنگی‏ و آموزشی خاصی باشد که در اختیارشان قرار گرفته است.

از لحاظ آموزشی،دلیل اهمیت درک مفهوم هوش،خصوصا یک‏پارچه‏ تلقی کردن آن به عنوان یک توانایی کلی ذهن یا مجموعه‏ای از توانایی‏های‏ مختلف دانستن آن،این است که در صورت قبول نظر اول،معلمان می‏توانند با بررسی کلی توانایی‏های ذهنی شاگردان خود،هریک از آن‏ها را در سه گروه‏ هوشمند۷دارای هوش متوسط و کم‏هوش قرار دهند و در تمامی موارد تحصیلی با یک روش خاص و متناسب با جایگاه هوش کلی آن‏ها،با ایشان‏ برخورد کنندو درحالی‏که اگر معلم به وجود هوش‏های گوناگون در هریک از شاگردان خود اعتقاد داشته باشد،برخورد وی با هریک از ایشان براساس یک‏ برداشت کلی و کلیشه‏ای نخواهد بود بلکه وی با بذل دقت بیش‏تری خواهد کوشید تا از توانمندی‏های ذهنی هر فرد درک دقیق‏تری داشته‏باشد و با تأکید بیش‏تر بر توانایی‏های قوی‏تر او و به شکوفایی استعدادهایش بیش‏تر کمک کند.

آموزشگاه‏ها و هوش‏های چندگانه

برخورد اکثر مؤسسات آموزشی و معلمان با انبوه شاگرادان از این جهت مشابه است که‏ فقط به یک نوع هوش و استعداد عمومی-آن هم هوش کلامی و منطقی-قایل‏اند. آن‏ها حتی اگر در برخورد با شاگردان مختلف،متفاوت عمل کنند،عملکردشان براساس‏ داوری‏هایی است که در مورد این نوع هوش آن‏ها دارند.به این ترتیب که خواهند کوشید به کمک آزمون‏های استعدادسنج صورت وضعیت یا نیم‏رخ استعدادی‏۳۱آنان را

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۵۴)


مشخص سازند و بر آن اساس،فعالیت‏های آموزشی مناسب آن‏ها را اجرا کنند.در کامل‏ترین بهترین حالات این تشخیص صرفا بیانگر محدوده‏ای ناچیز از توانایی‏های‏ دانش‏آموز-یعنی فقط هوش کلامی-منطقی وی خواهد بود.

اگرچه امروزه کاربرد آزمون‏های هوش گستردگی گذشته را ندارد اما متأسفانه نه تنها آزمون‏های مدرسه‏ای،بلکه اغلب آزمون‏های مربوط به‏ بزرگسالان نظیر آزمون‏های ورودی دوره‏های کارشناسی و تحصیلات تکمیلی‏ دانشگاه‏ها در ایران و آزمون توانایی‏های مدرسه‏ای( SAT 32و GRE 33و مقیاس هوش بزرگسالان وکسلر در خارج یا حتی بسیاری از آزمون‏های‏ استخدامی مشاغل عمدتا بر توانایی‏های کلامی،ریاضی و منطقی اتکا دارند.به‏ همین علت،افرادی که در استعدادهای دیگری برجسته‏اند،اغلب در این‏ آزمون‏ها مردود می‏شوند.درحالی‏که برای مشاغلی نظیر مدیریت،معلمی و وکالت،داوطلب باید مثلا از هوش بین فردی ویژه‏ای برخوردار باشد.

در حال حاضر،کوشش اغلب برنامه‏های درسی در مقاطع گوناگون و در اغلب کشورهای جهان بر توسعه‏ی معدودی از هوش‏های چندگانه متمرکز شده است و از دیگر هوش‏ها غفلت می‏شود.اگر هوش-آن‏چنان که گاردنر آن را معرفی می‏کند-یک جواهر چند وجهی است،مدارس باید آن‏چنان‏ برنامه‏های درسی همه جانبه‏ای را تدوین کنند که در پرتو نورافشانی آن‏ها هر کودکی تلألو خاص خود را بیابد.

نظریه‏ی هوش‏های چندگانه نه با نگاه به فعالیت‏های جاری مدرسه‏ای-که‏ عمدتا کلامی-منطقی‏اند-بلکه در افقی وسیع‏تر و مبتنی بر آنچه انسان‏ها در زندگی روزمره انجام می‏دهند،شکل گرفته است.هوش‏های چندگانه در طول‏ تاریخ تحول انسان برای حفظ حیات او و انطباق وی با محیط زیستش توسعه‏ و تکامل پیدا کرده‏اند.به همین علت،این امکان برای معلمان فراهم است که با بهره‏گیری از آن بین تجارب مدرسه‏ای و زندگی واقعی کودکان ارتباط

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۵۵)


بیش‏تری ایجادکننده و به این طریق هم یادگیری را تسهیل کنند و هم امکان‏ انتقال یادگیری به زندگی واقعی دانش‏آموزان را فراهم سازند.

فعالیت‏های مدرسه‏ای زمانی ارزشمند خواهد بود که شاگردان بتوانند آن‏ها را در اجتماع زندگی واقعی خود به کار گیرند.

وظیفه‏ی معلمان و آموزشگاه‏ها در رابطه با گسترش و بهره‏گیری از هوش‏های چندگانه‏ی کودکان این است که به آن‏ها کمک کنند تا برای موفقیت‏ در مدرسه از مجموع استعدادهایشان بهره برگیرند.باید به شاگردان کمک شود تا هر آن‏چه را که خود می‏خواهند و نیز آن‏چه را که جامعه و معلمان برایشان‏ مفید می‏دانند،بیاموزند.

نظریات گاردنر توجه بسیاری از آموزشگرنی را که در جست‏وجوی‏ شکل‏دهی نظام‏های آموزشی جامع و در عین حال انفرادی بودند،به خود جلب‏ کرد.آموزش مبتنی بر هوش‏های چندگانه،آموزشی تا حد امکان انفرادی، منطبق با تفاوت‏های فردی شاگران و توانمندی‏های یک دانش‏آموز خاص‏ است.ارائه‏ی چنین آموزشی گرچه کار آسانی نیست.به دقت و صرف وقت‏ نیاز دارد اما غیرممکن هم نمی‏باشد.می‏توان با تهیه و اجرای آزمون‏های ویژه‏ به بررسی و مشخص‏سازی ویژگی‏های دانش‏آموزان در زمنیه‏ی هوش‏های‏ چندگانه‏ی آن‏ها پرداخت.از این‏”صورت وضعیت‏”۳۴یا”نیم‏رخ هوشی‏”در برآورد راه‏های احتمالی یادگیری بهتر شاگردان و از این طریق ارائه‏ی کمک‏ها و راهنمایی‏های نتیجه بخش‏تر به ایشان استفاده می‏شود.چنین کاری نه الزاما از طریق آزمون‏های پیچیده،بلکه حتی از طریق دقت‏نظر در ویژگی‏های شاگردان‏ نیز کم و پیش امکان‏پذیر است.

گاردنر هوش را نتیجه‏ی تعامل بین توانمندی‏های زیستی فرد و فرصت‏های‏ یادگیری که در یک زمینه‏ی فرهنگی خاص در اختیار وی قرار می‏گیرد، می‏داند.از آن‏جا که در جوامع امروز بخش مهمی از این فرصت‏ها باید از

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۵۶)


طریق مدرسه و برنامه‏ی درسی آن در اختیار افراد گذارده شود،جا دارد رابطه‏ ی هوش‏های چندگانه با برخی ابعاد واجزای برنامه‏ی درسی مورد بررسی‏ دقیق‏تر قرار گیرد.

الف-راه‏های ارائه‏ی درسی

در ارتباط با یکی از ابعاد مهم برنامه‏ی درسی-یعنی راه‏های ارائه‏ی درس توسط معلم- مفهوم هوش‏های چندگانه رهنمودهایی را برای تدریس بهتر معلم،به گونه‏ای که با ویژگی‏های هوشی متفاوت هریک از شاگردان انطباق بیش‏تری داشته باشد،عرضه‏ می‏کند.نظریه‏ی هوش‏های چندگانه مخالف این عقیده است که تنها یک راه برای‏ آموزش،یک راه برای علاقه‏مند کردن شاگردان به مطالعه،یک روش برای درک‏ ریاضی،یک راه برای یاد دادن علوم،یک روش برای آشنایی با هنر یا ادبیات و… وجود دارد.در عین حال،این نظریه بر این نکته‏ی مورد تأیید این مفهوم آن است که هر موضوع مهم از هر رشته‏ی درسی را می‏توان از بیش از یک راه آموزش داد.

والدین و معلمان باید نسبت به تفاوت‏های فردی کودکان و شاگردان خود حساس باشند.یک معلم نمی‏تواند از مزایای این مفهوم بهره‏مند شود؛مگر این‏که سعی کند توانمندی‏های ویژه‏ی هریک از شاگردان خود را بشناسد و با هریک از آن‏ها منطبق با استعدادهایش برخورد کند،او را بر آن اساس آموزش‏ دهد و ارزیابی کند.مفهوم هوش‏های چندگانه به ما کمک می‏کند تا دریابیم‏ برای هنر کودک خاص،کدام نقاط آغازی احتمالا مفید واقع می‏شود؛مثلا معلمی که می‏بیند یکی از دانش‏آموزان از توضیحات کلامی او-هرچند که به‏ نظر خودش کامل و قابل فهم است-چیز زیادی دریافت نمی‏کند وهنوز در بهت و ابهام به سر می‏برد،می‏تواند روش کار خود را تغییر دهد و به او بگوید: “حمید،مثل این‏که مطلب برای تو زیاد روشن نشده؛چطوره از یک شکل برای‏ توضیح این مطلب استفاده کنیم؟”اگر حمید به این پیشنهاد معلم واکنش نشان

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۵۷)


دهد و معلم دریابد که او با استفاده از طرح یا تصویر مطلب را بهتر درک‏ می‏کند،این امر می‏تواند برای معلم نشانه‏ای از چگونگی وضعیت هوش‏ دانش‏آموز و راه‏های مناسب‏تر برای آموزش وی باشد.

معلمان به جای تأکید بر یک روش آموزش خاص و در خواست انجام‏ تکلیف مشخص و محدود از سوی شاگردان،می‏توانند و باید از روش‏های‏ متنوع تدریس بهره گیرند.در این مورد استفاده از رسانه‏های آموزشی مختلف‏ و مناسب می‏تواند بسیار کار ساز باشد.

توصیه‏هایی که در زمینه‏ی راه‏های ارائه درسی می‏توان به معلمان نمود، عبارت‏اند از:

-افرادی را که از لحاظ هوش کلامی برجستگی بیش‏تری دارند،می‏توان با تشویق به مطالعه و بیان مطالب برای آها آموزش داد.رسانه‏های نوشتاری‏ نظیر کتاب‏ها و نشریات،کامپیوتر،نوارهای شنیداری،سخنرانی‏ها و رادیو برای‏ آن‏ها مناسب‏تر است.

-مفاهیم مورد آموزش اگر به خوبی سازماندهی شوند و منطقی به نظر آیند،یادگیری‏شان برای افراد دارای هوش منطقی-ریاضی آسان‏تر خواهد بود. -بهره‏گیری معلم از روش‏هایی که در آن‏ها رسانه‏هایی نظیر تلفن، کنفرانس‏های صوتی و ویدئوبسی،تعامل با معلم،پست الکترونیکی، گفت‏وگوهای حضوری یا رایانه‏ای می‏تواند در مورد افراد واجد هوش بین‏ فردی(ادراک اجتماعی)مفید واقع شود. -افراد دارای هوش دیداری-فضایی برای یادگیری به تصورات نیاز دارند؛ بنابراین،روش‏های ارائه‏ی تصویری نظیر نشان دادن فیلم،عکس،چارت، نمودار،مالتی مدیا و حتی تصویرسازی کلامی می‏تواند برای این‏گونه شاگردان‏ مفیدتر واقع شود.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۵۸)


-در آموزش شاگردان دارای هوش جنبشی،بهتر است از روش‏های عملی‏ نظیر فعالیت‏های کارگاهی و آزمایشگاهی و رسانه‏های چند حسی مانند اشیای‏ واقعی استفاده شود.

-با تبدیل متون درسی به اشعار و جمله‏های موزون،سخن گفتن آهنگین و استفاده از آلات موسیقی و رسانه‏هایی نظیر رادیو.ضبط صوت،لوح‏های‏ شنیداری و مالتی‏مدیا به افراد دارای هوش موسیقیایی بهتر می‏توان آموزش داد.

-یادگیری افراد دارای هوش طبیعت‏گرا زمانی بهتر صورت می‏گیرد که‏ طبیعت به گونه‏ای در آن حضور داشته باشد.روش‏های تدریس شامل نمایش‏ فیلم،گردش علمی و آزمایش با پدیده‏های طبیعی مناسب حال این افراد است.

ب-تجارب یادگیری

در مورد یکی دیگر از وجوه برنامه‏ی درسی-یعنی‏”تجارب یادگیری شاگردان‏”۳۵باید اذعان داشت که معلم معتقد به هوش‏های چندگانه،در استفاده از تجارب یادگیری‏ مختلف جهت اکتساب مطالب درسی برای شاگردان خود آزادی عمل و حقّ انتخاب‏ بیش‏تری دارد.استفاده از شیوه‏های گوناگون نظیر خواندن کتب درسی،انجام دادن‏ پروژه‏های مختلف،گوش دادن به سخنان معلم یا نوارهای شنیداری،دست‏ورزی ابزارها و وسایل،هریک در موقعیت خاص و به فراخور استعداد و خواست دانش‏آموزان برای‏ نیل به یادگیری مجاز شمرده شده است و مورد تأکید معلم قرار می‏گیرد.

برای مثال،می‏توان اشاره کرد دانش‏آموزانی که هوش منطقی-ریاضی‏ برجسته‏تری دارند،از آزمایش کردن و حل معماها لذت می‏برند و می‏توانند از طریق بازی‏های منطقی،تفحص و راز و رزی‏۳۶بیاموزند.آن‏ها باید قبل از -داختن به جزییات،مفاهیم را در ذهن خود شکل دهند.

افراد دارای هوش بین فردی از طریق تعامل با دیگران بهتر یاد می‏گیرند. شرکت در سمینارها،انجام دادن فعالیت‏های گروهی،مباحثه‏ها و گفت‏وگوها از تجارب یادگیری دلخواه این افراد است.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۵۹)


شاگردان دارای هوش جنبشی بارز از تجاربی که با فعالیت‏های بدنی همراه‏ است-نظیر بازی نقش،عمل کردن و دست‏ورزی اشیا-بیش‏تر لذت می‏برند و بهتر یاد می‏گیرند.

افراد دارای هوش موسیقیایی در محیطی که موسیقی پخش می‏شود،بهتر مطالعه و کار می‏کنند.

مطالعه‏ی مستقل و درون‏نگر،استفاده از متون خودآموز-چه مکتوب و چه‏ رایانه‏ای،-کارکردن با بسته‏های آموزشی از تجارب یادگیری دلخواه و مؤثر برای دانش‏آموزان سرآمد در هوش درون فردی(ادراک درونی)است.

شاگردان دارای هوش طبیعت‏گرا از سفر به کشورها و شهرهای مختلف، جست‏وجو در طبیعت و گردآوری مجموعه‏های اشیای طبیعی نظیر سنگ، برگ حشرات و طبقه‏بندی آن‏ها بسیار می‏آموزند.

پ-روش‏های ارزش‏یابی‏۳۷ به اعتقاد گاردنر،در دنیای در حال تغییر،مدارس باید هدف خود را”نیل شاگردان به‏ درک و فهم عمیق‏”قرار دهند و برای رسیدن به این هدف راه‏هایی پیدا کنند.به این‏ ترتیب،یادگیری زمانی کامل تلقی می‏شود و بیانگر میزان بالای درک و فهم شاگرد است که وی بتواند دانش خود را از بیش از یک راه نشان دهد۳۸و آن را در موقعیت‏های مختلف و جدید به کار برد.درک و فهم بالا به تلفیقی از بازنمایی‏ها و توضیحات ذهنی نیاز دارد که مستلزم و نیازمند استعدادهای(هوش‏های)متفاوت است. مفهوم هوش‏های چندگانه‏با تمهید بنیان‏های نظری لازم امکان یافتن راه‏کارهای عملی‏ در این مورد را فراهم می‏آورد.

معلمی که از هوش‏های چندگانه آگاهی دارد،تمامی شاگردانش را وا نمی‏دارد که یافته‏ها و دانسته‏های خود را فقط از یک راه،آن هم کلامی- منطقی،ارائه دهند.وی به هریک از آن‏ها این فرصت را می‏دهد که برحسب

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۶۰)


استعداد،توانمندی و هوش برتر خود را از راه‏های گوناگون نمایش دهد و به‏ ارائه‏ی آموخته‏های خویش بپردازد.

گاردنر معلمان را از تأکید بیش از اندازه بر ابزارهای اندازه‏گیری مرسوم‏ نظیر آزمون پاسخ گزینی(تستی)یا پاسخ‏نگاری کوتاه پاسخ-که عمدتا متکی بر توانایی‏های کلامی-منطقی شاگردان هستند-برحذر می‏دارد و توصیه می‏کند در مورد هر درس،معلمان شاگردان را آن‏چنان بیازمایند که‏ شاگرد قرار است در محیط واقعی از آن درس استفاه کند؛یعنی،خود رفتار موردنظر را به‏طور مستقیم مورد سنجش قرار دهند.

نمونه‏هایی از کاربرد نظریه‏ی هوش‏های چندگانه در این وجه برنامه‏ی‏ درسی عبارت‏اند از:

-شاگردان مستعد از نظر هوش‏های کلامی و منطقی-ریاضی از طریق‏ اغلب آزمون‏های مرسوم درسی موسوم به پیشرفت تحصیلی می‏توانند نشانه‏هایی از یادگیری خود را به دست دهند.

-کسانی که در هوش دیداری-فضایی برجستگی‏هایی دارند،می‏توانند از طریق تصویرسازی کلامی یا طراحی‏ها و نقاشی‏ها،رسم کردن چارت‏ها و نمودارها،تهیه‏ی مدل‏ها و عکس‏ها،تهیه‏ی فیلم و برنامه‏های تلویزیونی و متون‏ دارای تصویر آموخته‏های خود را به شیوه‏ی بهتری ارائه کنند و در معرض‏ ارزش‏یابی قرار دهند.

-افراد دارای هوش درون فردی،مورد ارزیابی قرار گرفتن به‏طور شخصی‏ و نه در مقایسه با دیگران،مثلا نگارش رساله،انجام دادن کار تحقیقی فردی و یا پروژه‏های مستقل را ترجیح می‏دهند.

سخن پایانی

در جمع‏بندی مطالب مربوط به هوش و هوش‏های چندگانه و رابطه‏ی آن‏ها با فرایند برنامه‏ی درسی می‏توان به موارد زیر اشاره کرد.G076G%

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۶۱)


-درک علمی ما از مفهوم هوش در حال تکامل است.

-شناخت ما از سازوکار مغز-که نظریه‏ی هوش‏های چندگانه به میزان‏ زیادی متکی بر آن است-روزبه‏روز گسترده‏تر می‏شود.

-ما با شاگردان متفاوتی سروکار داریم؛شاگردانی که دارای نیم‏رخ‏های‏ هوشی متفاوت با یکدیگر و چه بسا در حال تغییرند.

-برنامه‏های درسی شکل گرفته براساس هوش‏های چندگانه برنامه‏های‏ ثابتی نیستند.این امر امکان‏پذیر نیست که با صرف کار و کوشش زیاد یک‏ برنامه‏ی درسی مبتنی بر هوش‏های چندگانه برای مدرسه و کلاس طراحی کرد و سپس با این تصور که این اتومبیل سال‏ها ما را در جاده‏ی آموزش و پرورش‏ حرکت خواهد داد،خیال خود را آسوده کنیم.”مدرسه‏ی مبتنی بر هوش‏های‏ چندگانه هیچ‏گاه کامل نخواهد بود و همیشه در حال شدن و شکل‏گیری است. همیشه فرصت‏های جدید و چالش‏های تازه‏ای در راه‏اند.”(گاردنر،۱۹۹۷)

-هوش‏های چندگانه خود به خود هدف نیستند.”این‏که بگوییم ما یک‏ مدرسه یا کلاس مبتنی بر هوش‏های چندگانه داریم،بی‏معناست‏”(گاردنر، ۱۹۹۷).هوش‏های چندگانه ابزاری مفید برای دستیابی به اهداف آموزشی‏ مدرسه و کلاس است.اهدافی نظیر توسعه و تعمیق درک و فهم ایشان، شکوفاسازی ظرفیت‏های ایشان،کسب اطمینان از این‏که شاگردان دانش‏ها و تبحرهای مناسب را کسب کرده و آماده‏ی زندگی در دنیای خارج از مدرسه‏اند.

در ادبیات مربوط به هوش،نظریه‏ی هوش‏های چندگانه‏ی گاردنر در کنار تأییدهای متعدد به خاطر مورد توجه قرار دادن انواع توانمندی‏های لازم برای‏ عمل موفقیت‏آمیز در موقعیت‏های مدرسه‏ای و غیر مدرسه‏ای مورد انتقادهای‏ چندی نیز قرار گرفته است.

به گفته‏ی برخی از منتقدان،”متأسفانه این نظریه صرفا براساس این‏ پیش‏فرض که برنامه‏هایی که از لحاظ منطقی با آن هماهنگ‏اند می‏توانند موثر

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۶۲)


واقع شوند،در مواردی برای طراحی برنامه‏های درسی در مدارس مورد استفاده‏ قرار گرفته است؛درحالی‏که شواهد تحقیقی کمی این پیش فرض را تأیید می‏کنند(متتال،۱۹۹۷).

عده‏ای دیگر این ایراد را به گردنر وارد دانسته‏اند که وی با مطرح کردن‏ بخش‏هایی نظیر هوش بین فردی،ابعاد شخصیت را وارد بحث هوش کرده و در نتیجه سبب خلط مباحث مختلف روان‏شناسی شده است.

استرنبرگ،روان‏شناسی که خود در زمینه‏ی هوش نظریاتی را ارائه داده‏ است،نظریه‏ی هوش‏های چندگانه را بیش از حد وسیع و کلی می‏داند:”تفاوت‏ بین من و گاردنر ایناست که من به ساختن نظریه‏های گسترده‏ای که نمی‏توان‏ آن‏ها را مسجل ساخت اعتقاد ندارم.نام بردن از شش یا هفت نوع هوش و بعد آن را یک نظریه خواندن،به نظر من کمی ضعیف است.”(مک کین،۱۳۶۶)

در جمع‏بندی نظر منتقدان می‏توان گفت،نظریه‏ی گاردنر هنوز جوان‏تر از آن است که دلایل متقن و کافی مبتنی بر تحقیقات در تأیید کامل آن و آشکارسازی ارزش‏های بالقوه‏اش فراهم شده باشد.به همین علت،انجام دادن‏ تحقیقاتی که میزان اعتبار و کارایی نظریه‏ی هوش‏های چندگانه را عمق‏ بیش‏تری ببخشد،ضرورت دارد.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۶۳)


پی‏نوشت‏ها

(۱)- Piaget

(۲)- Vigotsky

(۳)- Sternberg

(۴)- Gardner.H

(۵)- Binet.a(1857-1911)

(۶)- We chsler.D

(۷)- Terman.L(1877-1956)

(۸)- Estes.w.k

(۹)- Carol

(۱۰)- Intellingece tests

(۱۱)- Intellingenece Quotient

(۱۲)- Moody.W.Y

(۱۳)- Structured Whole

(۱۴)- Wernicke area

(۱۵)- Broca area

(۱۶)- Golemam.D

(۱۷)- Lingustic Intellingence

(۱۸)- Logical-Mathematical Intelligence

(۱۹)- Visual-spatial Intellingence

(۲۰)- Topology

(۲۱)- Bodily-Kinesthetic Intelligence

(۲۲)- Musical Intelligence

(۲۳)- Interpersonal Intelligence

(۲۴)- Interapersonal Intelligence

(۲۵)- Interapersonal Intelligence

(۲۶)- Emotional Intelligence

(۲۷)- Existential Intelligence

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۶۴)


(۲۸)- Foundational Intelligence

(۲۹)- Skills

(۳۰)- Abilities

(۳۱)- Profile of intelligence+

(۳۲)- Scholastic Aptitude test

(۳۳)- Graduate Record Exam

(۳۴)- Port folio

(۳۵)- Learning experiences

(۳۶)- Mysticism

(۳۷)- Modes of assessment

(۳۸)- Modes of report

منابع و مأخذ

@ Neisser,U.,Boodoo,G.et al(1996)

به نقل از مقاله‏ی اینترنتی

Maranon colom.Roberto,The Study of Human Intelligence:A review at the Turn of The Millennium,Psychology in Span,2000,VOL 4.No 1

@اسکویی‏لر،نادر و همکاران؛ماهیت و ساختار هوش،نشر کیوان،تهران ۱۳۷۲، صفحه ۱۱.

@اتکینسون،ریتا و همکاران؛زمینه‏ی روان‏شناسی،جلد دوم،ترجمه‏ی محمد تقی‏ براهنی و همکاران،انتشارات رشد،تهران،۱۳۷۰.

@سیف،علی اکبر؛روان‏شناسی پرورشی،نشر آگاه،تهران،۱۳۷۲،صفحه‏ی ۱۵۷.

@برلاینر،دیوید سی؛روان‏شناسی تربیتی،ترجمه غلامرضا خوی‏نژاد و همکاران، نشر پاژ و مؤسسه‏ی انتشارات حکیم فردوسی،مشهد،۱۳۷۴.

Maranon colom.Roberto,the study of Human Intelligence A review at @ the Turn of The Mille nnium,Psychology in Spain,2000,VOL 4,No 1

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۶۵)


تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۷۶ (صفحه ۶۶)


پایان مقاله

برگهٔ قبلی 1 2

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا