تأثیر روشهای تدریس در افزایش تواناییهای شناختی، عاطفی و رفتاری دانش آموزان
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روشهای تدریس (کاوشگری،بحث گروهی،سخنرانی)در تواناییهای شناختی، عاطفی و رفتاری انجام شد.نمونهء آماری از میان دانشآموزان نظام جدید متوسطه سال تحصیلی ۷۴-۷۳ شهر تهران انتخاب شدند. آنها بهطور تصادفی در سه گروه ۳۵ نفری قرار گرفتند و به ترتیب با روشهای کاوشگری،سخنرانی و بحث گروهی برای آنان تدریس شد.
با ارائه سه روش تدریس توسط یک معلم،تأثیر شخصیت معلم در پیشرفت تحصیلی کنترل شد.برای جمعآوری دادههای موردنیاز، ویژگیهای شناختی به وسیلهء آزمون پیشرفت تحصیلی و ویژگیهای عاطفی و رفتاری به وسیلهء پرسشنامهء محققساخته با اندازهگیری مکرر اندازهگیری شد.در این طرح متغیر وابسته(پیشرفت تحصیلی، ویژگیهای عاطفی،عملکرد و مهارت)قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل(روشهای تدریس)اندازهگیری شد.
تأثیر روشهای تدریس در افزایش تواناییهای شناختی،عاطفی و رفتاری دانشآموزان
معرفی مقاله
نویسندگان:زهرا شعبانی دکتر علی تقی پورظهیر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روشهای تدریس (کاوشگری،بحث گروهی،سخنرانی)در تواناییهای شناختی، عاطفی و رفتاری انجام شد.نمونهء آماری از میان دانشآموزان نظام جدید متوسطه سال تحصیلی ۷۴-۷۳ شهر تهران انتخاب شدند. آنها بهطور تصادفی در سه گروه ۳۵ نفری قرار گرفتند و به ترتیب با روشهای کاوشگری،سخنرانی و بحث گروهی برای آنان تدریس شد.
با ارائه سه روش تدریس توسط یک معلم،تأثیر شخصیت معلم در پیشرفت تحصیلی کنترل شد.برای جمعآوری دادههای موردنیاز، ویژگیهای شناختی به وسیلهء آزمون پیشرفت تحصیلی و ویژگیهای عاطفی و رفتاری به وسیلهء پرسشنامهء محققساخته با اندازهگیری مکرر اندازهگیری شد.در این طرح متغیر وابسته(پیشرفت تحصیلی، ویژگیهای عاطفی،عملکرد و مهارت)قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل(روشهای تدریس)اندازهگیری شد.
پس از اجرای روشهای تدریس طی ۱۲ جلسه ۴۵ دقیقهای
پس آزمون انجام گرفت و همچنین عملکرد آزمودنیها با اندازهگیری مکرر دو هفته پس از شروع آموزش،زمان پایان آموزش،چهار هفته پس از پایان آموزش و با یک پرسشنامه خودسنجی مشخص گردید.به این ترتیب،با اندازهگیری مکرر آزمودنیها،پیشایندها و پیامدهای رفتار مربوط مورد توجه قرار گرفت.
یافتههای تحقیق نشان داد که میان پیشرفت تحصیلی در روشهای تدریس کاوشگری،بحث گروهی و سخنرانی تفاوت معنیداری وجود ندارد.
میان عملکرد(رفتار ظاهری آزمودنیها)در روشهای تدریس کاوشگری،بحث گروهی و سخنرانی تفاوت معنیداری وجود دارد.
میان ویژگیهای عاطفی در روشهای تدریس کاوشگری،بحث گروهی و سخنرانی تفاوت معنیداری وجود ندارد.
مقاله حاضر به وسیله خانم زهرا شعبانی و با نظارت آقای دکتر علی تقی پورظهیر تهیه و در اختیار فصلنامه قرار گرفت که بدین وسیله از آنان قدردانی میشود.
«فصلنامه»
مقدمه
در دنیای پیچیدهء امروز هیچکس بینیاز از تعلیم و تربیت نیست.امروز فعالیت در مدرسه و آموختن،خود بخش عظیمی از زندگی انسانها شده است؛دیگر نمیتوان با طرز تلقی گذشته به شاگرد و تربیت او نگریست.معلمان اگر با اصول و مبانی هدفهای تعلیم و تربیت،ویژگیهای فراگیران و نیاز آنان و روشها و فنون آشنایی نداشته باشند،هرگز قادر نیستند بهعنوان سازندگان جامعه ایفای نقش کنند.
تدریس،فعالیتی است که موجب یادگیری میشود.اگر نتیجه تدریس با یادگیری همراه نباشد،در واقع میتوان گفت که امر تدریس انجام نگرفته است.بهترین ملاک شایستگی معلم،توانایی او در ایجاد تغییرات پیشبینی شده در برنامهء درسی و هدفهای آموزشی در شاگردان تلقی شده است.
انسانها از راه یادگیری،توانای انجام اعمال را کسب میکنند.بعضی اوقات این توانایی بهطور نهانی باقی میماند و نمود آن به صورت تغییر رفتار تا مدتی به تأخیر میافتد.از اینجا تمایز بین یادگیری و رفتار مشخص میشود.یادگیری نوعی توانایی است که بر اثر تجربه در فرد ایجاد میشود و تنها از طریق مراجعه به رفتار آشکار فرد میتوان از وقوع آن اطلاع حاصل کرد.از سوی دیگر،رفتار به اعمال مختلف درونی و بیرونی فرد گفته میشود.
بنابراین ما برای کسب اطلاع از میزان یادگیری فرد،به رفتار قابل مشاهده یا به عبارت دقیقتر،به عملکرد او مراجعه میکنیم.عملکرد نیز مانند رفتار آشکار به جنبهء قابل مشاهدهء یادگیری اشاره میکنند؛اما تفاوت رفتار با عملکرد آن است که رفتار به هرگونه عمل مشخص گفته میشود،در حالی که عملکرد شخص محصول یادگیری اوست.به این ترتیب، ما با مشاهدهء تغییرات حاصل در عملکرد شخص استنباط میکنیم که در فرد یادگیری، صورت گرفته است.
یافتههای گلدوی و دیگران(۱۹۷۴)در مورد ماهیت کلاسهای سنتی حاکی از این است که در روش تدریس به صورت سخنرانی،شاگردان از رویهء معلم(سخنرانی)گله دارند و بهخصوص از گوش دادن به نطقهای طولانی خسته میشوند و در نتیجه،بازده یادگیری کاهش مییابد.
لیویت و مولر نشان دادند که یادگیری شاگردان و صحت شناختهای آنها وقتی بیشتر میشود که معلم از طریق درس خود،با شاگردان ارتباط برقرار کند و شاگردان در مقابل فرصت داشته باشند در برابر اطلاعاتی که معلم به آنها میدهد،به صورت پرسش و بحث،واکنش نشان دهند.در این حال،میزان مطالب انتقال یافته بیشتر و جریان ارتباطات بهتر خواهد بود.
مک کیچی(۱۹۶۳)در مرور پژوهشهای قدیمیتر اینگونه نتیجهگیری کرده است:
“وقتی پرسیده میشود روش سخنرانی بهتر است یا روش بحث،باید در پاسخ،سؤال کرد که برای چه هدفی؟”کولیک(۱۹۷۹)چند پژوهش انجام شده توسط پژوهشگران مختلف را باهم مقایسه کرده و دربارهء تأثیر نسبی روشهای سخنرانی و بحث،نتایج زیر را گزارش کرده است.
«مرورکنندگان پژوهشها در چند نتیجهگیری باهم توافقنظر دارند.نخست اینکه وقتی ملاک اثربخشی آموزش،یادگیری دانش واقعی است،آموزش با روش سخنرانی و روش بحث گروهی اثربخشی یکسانی دارد.
دوم اینکه آموزش با روش بحث،از آموزش با روش سخنرانی برای هدفهای شناختی سطح بالا،نظیر ایجاد تواناییهای حل مسأله،مؤثرتر است.همچنین تأثیر روش بحث گروهی در ایجاد تغییر نگرش در یادگیرندگان از روش سخنرانی بیشتر است».
به زعم کوفر و اسنیک دانشآموزانی که از طریق روش اکتشافی مطالبی را میآموزند، نگرشهای مثبتی نسبت به موضوع درسی پیدا میکنند و به این ترتیب،یادگیری بهطور اعم را کسب کرده و به آن مطلب ادامه میدهند و بیشتر به احساس کفایت دست مییابند.
بیان مسأله
تدریس یکی از عناصر اصلی فرآیند آموزش و پرورش است که در کارآیی نظام آموزشی،نقش مؤثر ایفا میکند.براساس گفتهء ویلیام ونتیل۱،برای افراد جامعهای که تعلیم و تربیت آن،امور را بدون بحث،و انتقاد میپذیرد و بدون تفکر منعکس مینماید،این خطر در کمین است که انسانی فاقدتوان و نیرو در جامعه پدید آورد.تدریس در بیشتر مدارس به معنای انتقال معلومات از ذهن معلم به شاگرد است.در این حالت کمکم ذهن دانشآموز انباشته از مطالبی میشود که با نیاز و فکرش متناسب نیست و باعث میشود آنچه را آموخته است،طوطیوار تکرار کند.این امر بتدریج باعث ایجاد کسالت میشودو نه تنها در سازندگی وی نقش مؤثری ایجاد نمیکند،بلکه زمینهء رکود علمی و دلزدگی از فعالیتهای علمی را فراهم میسازد؛چون آموزش مانند لباس متحدالشکل به تمامی دانشآموزان،با استعدادهای مختلف و روحیات گوناگون،بهطور یکسان ارائه میشود.در دهههای اخیر، الگوهای تدریس برای استفاده از راهبردها و روشهای تدریس تکامل یافته است تا به شاگردان کمک کند بهعنوان افراد رشدیافته،بر توانایی تفکر روشن و اندیشمندانهء خود بیفزایند و مهارتها وتعهدات اجتماعی خود را توسعه دهند.در راستای مسائل فوق سؤالهایی مطرح میشود که از این قرار است:
۱-آیا بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در روشهای بحث گروهی،کاوشگری و سخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۲-آیا بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در روشهای بحث گروهی،کاوشگری، سخنرانی و ویژگیهای عاطفی تفاوت وجود دارد؟
۳-آیا بین روابط میانگروهی دانشآموزان در روشهای بحث گروهی،کاوشگری و سخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۴-آیا بین عاطفهء خودپنداری تحصیلی دانشآموزان در روشهای بحث گروهی، کاوشگری و سخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۵-آیا بین عاطفهء مربوط به موضوع درس دانشآموزان در روشهای بحث گروهی، کاوشگری و سخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۶-آیا بین عاطفهء مربوط به آموزشگاه دانشآموزان در روشهای بحث گروهی و سخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۷-آیا بین ویژگیهای عاطفی در روشهای بحث گروهی،کاوشگری وسخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۸-آیا بین عزتنفس در روشهای بحث گروهی،کاوشگری و سخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۹-آیا بین عملکرد دانشآموزان در روشهای بحث گروهی،کاوشگری و سخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۱۰-آیا بین عملکرد در ویژگیهای عاطفی و روشهای بحث گروهی،کاوشگری و سخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۱۱-آیا بین مهارت برنامهریزی در روشهای بحث گروهی،کاوشگری وسخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۱۲-آیا بین مهارت در ویژگیهای عاطفی و روشهای بحث گروهی،کاوشگری و سخنرانی تفاوت وجود دارد؟
۱۳-آیا بین متغیرهای خودپندارهء تحصیلی،عاطفهء مربوط به موضوع درس،عاطفهء مربوط به آموزشگاه،روابط میانگروهی و عزتنفس همبستگی درونی وجود دارد؟
۱۴-آیا بین متغیرهای خودپندارهء تحصیلی،عاطفهء مربوط به موضوع درس،عاطفهء مربوط به آموزشگاه و عزتنفس با میانگین نمرات تحصیلی همبستگی وجود دارد؟
اهداف تحقیق
اثربخشی روشهای تدریس(کاوشگری،بحث گروهی و سخنرانی)در تواناییهای شناختی،عاطفی و رفتاری مشخص شده است.
تعریف مفاهیم به صورت عملیاتی
روش بحث گروهی۲:گفتوگویی سنجیده و منظم پیرامون موضوع موردنیاز و علاقهء مشترک افراد که معمولا تعداد آنها ۱۵ تا ۲۰ نفر میباشد.(مهدی ثریا،۱۳۷۱)
روش کاوشگری۳:فرآیندی است برای کشف توالی و تربیت صحیح راههایی که به هدف یا راهحل منتهی میشود.این الگو برنامهای است که اوّلینبار به وسیلهء ریچارد ساکمن۴ به وجود آمد تا به شاگردان استدلال علّی را بیاموزد.آموزش در حولوحوش مجموعهای از مسائل بغرنج به وجود میآید که شاگردان در آن برای حل مسأله با گردآوری و تفسیر اطلاعات اوّلیه و فرضیهسازی و آزمون فرضیهها تلاش میکنند.(بروس جویس و دیگران، ۱۹۹۲)
یادگیری آموزشگاهی۵:تفاوتهای افراد در یادگیری آموزشگاهی با سه متغیر به هم وابسته معرفی میشود که عبارتند از:میزان تسلط دانشآموزان بر پیشنیازها،میزان انگیزش و میزان تناسب روش آموزشی با شرایط و ویژگیهای دانشآموز.متغیر فوق تاریخچه یادگیرنده آموزشگاهی را تشکیل میدهد(ترجمهء علی اکبر سیف،۱۳۶۸).
عاطفهء خودتحصیلی یا خودپندارهء تحصیلی۶:تصورات کلی فرد نسبت به تواناییاش در رابطه با یادگیری آموزشگاهی است.به همین نحو پس از چندسال تحصیلی منجر به این خواهد شد که دانشآموز این موفقیت یا شکست را به خودش،بهعنوان یادگیرنده یا دانشآموز،تعمیم دهد.(ترجمهء علی اکبر سیف،۱۳۶۳)
عاطفهء مربوط به آموزشگاه۷:تصور شکست یا موفقیت نسبت به مدرسه،در زمانهای مورد انتظار و مطلوب میباشد.(ترجمهء علی اکبر سیف،۱۳۶۳)
عاطفهء مربوط به موضوع درس۸:تصور دانشآموزان دربارهء موفقیت یا شکست در یک تکلیف یادگیری که مبتنی بر تجارب قبلی دانشآموزان هستند،یا برآیندی است از تاریخچهء قبلی و رابطهء بین تکلیف جدید یا مجموعهای از انتظارات آیندهء اوست که در یک پیوستار۹وجود دارد.دامنهء آن از نظرهای مثبت و دوستداشتنیها به موضوع درسی آغاز میشود و تا نظرهای منفی،بیزاریها با عاطفههای منفی نسبت به آن موضوع کشیده میشود.(ترجمهء علی اکبر سیف،۱۳۶۳)
ویژگیهای عاطفی۱۰:ترکیب سه متغیر عاطفهء درسی،عاطفهء مربوط به آموزشگاه و مفهوم
خودپندارهء تحصیلی میباشد.عاطفهء مربوط به موضوع درسی محدودترین ویژگی است؛ در حالی که نگرش دربارهء آموزشگاه تا حدی کلیتر و نگرش دربارهء خود کلیترین ویژگی است.همهء اینها بر روی هم،آن چیزی را تشکیل میدهد که ما آن را ویژگیهای ورودی عاطفی برای یک تکلیف یادگیری یا مجموعهای از تکالیف یادگیری جدید مینامیم.
عملکرد یا رفتار ظاهری۱۱:جنبهء قابل مشاهده یادگیری که فراگیر عملا انجام میدهد.رفتار به هرگونه عمل شخص(آشکار+نهان)گفته میشود(علی اکبر سیف،۱۳۶۸)که به وسیلهء پرسشنامه خودسنجی با اندازهگیری مکرر سنجش شده است.
عزتنفس۱۲:نگرشها و ارزیابیها که شخص بهطور مداوم دربارهء خود انجام میدهد. (کوپر اسمیت،۱۹۶۷).افرادی که دارای انتظارات مکرر موفقیت هستند،به وسیلهء آزمون کوپر اسمیت اندازهگیری شده است.
پیشرفت تحصیلی۱۳:تعیین مقدار یادگیری دانشآموزان در طول یک نیمسال تحصیلی به وسیلهء یک آزمون در پایان دورهء آموزشی اندازهگیری شده است.
مهارت برنامهریزی:استفاده از مطالب انتزاعی(اندیشههای کلی،قواعد اجرایی و روشهای کلی)در موقعیتهای عینی و توانایی کاربرد اصول برنامهریزی در طراحی یک موقعیت جدید که به وسیلهء طرح یک موقعیت فردی اندازهگیری شده است.
روابط میانگروهی:بررسی کنش و واکنشها۱۴که اساسا در مورد گروههای کوچک(۱۰ تا ۱۵ نفری)به کار میرود و گردش مباحثه را در طول زمان میسر میسازد.(غلامعباس توسلی،۱۳۷۰)
جامعهء آماری
جامعهء آماری این پژوهش را دانشآموزان نظام جدید متوسطه سال تحصیلی ۷۴-۷۳ شهر تهران تشکیل دادند.
نمونهء آماری
نمونهء آماری به صورت نمونهبرداری تصادفی طبقهای،باتوجه به سوابق آموزشی و ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی،به دست آمد.بهطور تصادفی ۱۰۵ دانشآموز ترم دوم دبیرستان دخترانهء نظام جدید ابن سینا واقع در منطقه ۱۵ آموزش و پرورش انتخاب شدند و در سه گروه ۳۵ نفری a3ṣa2ṣa1 قرار گرفتند.سپس به ترتیب به روشهای کاوشگری، سخنرانی و بحث گروهی برای آنان تدریس شد.
متغیرهای کنترل کنندهء تحقیق
۱-تأثیر شخصیت معلم در پیشرفت تحصیلی با ارائه سه روش تدریس توسط یک معلم کنترل شد.
۲-تأثیر رفتارهای ورودی شناختی،با انتخاب درس برنامهریزی فردی تحصیلی که پیشنیاز آموزشی نداشت،کنترل شد.
۳-محتوای آموزشی در دسترس دانشآموزان قرار نگرفت و به این وسیله خودآموزی دانشآموزان که کموکسرهای روشهای تدریس را جبران میکند،تا حدودی کنترل شد.
ابزار جمعآوری اطلاعات
برای جمعآوری دادههای موردنیاز،ویژگیهای شناختی(آزمون پیشرفت تحصیلی معلمساخته به تعداد ۸۰ سؤال چهار گزینهای با فرمهای معادل)،عاطفی(پرسشنامهء حاوی ۳۳ سؤال پنجگزینهای به انضمام تست کوپر اسمیت)،رفتاری(پرسشنامه حاوی ۲۰ سؤال دوگزینهای با اندازهگیری مکرر(در سه مرحله)و مهارت برنامهریزی(با یک سؤال باز) اندازهگیری شد.قسمت اوّل پرسشنامه نیز شامل مشخصات آموزشی،اجتماعی و اقتصادی دانشآموزان است.
اعتبار پرسشنامه
اعتبار پرسشنامهء عزتنفس را از طریق تحقیقاتی که به وسیلهء اسمیت(۱۹۶۷)با پیجر (۱۹۶۷)،کمپل(۱۹۵۶)،مورس(۱۹۷۱)،وایف(۱۹۶۹)و هورش(۱۹۶۷)انجام شده است،تأیید کردهاند.(فلسفینژاد،۱۳۷۲)
پایایی پرسشنامه
پایایی آزمون عزتنفس بر روی دانشآموزان در ایران بررسی شده است،برای نمونه، ابراهیمی از طریق آزمون مجدد با ضریب(۱)،پایایی را نشان داده است.پورشافعی (۱۳۷۱)از روش دونیمه کردن استفاده کرده و ضریب پایایی به دست آمده ۸۳/۰ بوده است.فلسفینژاد(۱۳۷۲)نیز با روش بازآزمایی ضریب پایایی را محاسبه نمود که ۸/۰ میباشد.
همچنین پایایی آزمون ویژگیهای عاطفی،از طریق بازآزمایی در فواصل یک هفته
محاسبه گردید و ضریب پایایی ۷۸/۰ شد.پایایی آزمون عملکرد یا رفتار ظاهری (خودسنجی)با مصاحبهء رفتاری۱۵ضریب پایایی به دست آمده ۶۵/۰ بوده است.
روش اجرای تحقیق
در این طرح،متغیر وابسته(پیشرفت تحصیلی،ویژگیهای عاطفی،عملکرد و مهارت) قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل اندازهگیری شد شکل زیر مراحل اجرایی اطراف تحقیق را به خوبی نمایش میدهند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) در آغاز اجرای تحقیق،از میان ۴۰۰ نفر دانشآموز ترم دوم دبیرستان ابن سینا منطقهء ۱۵ آموزش و پرورش انتخاب تصادفی انجام گرفت.سپس ۱۰۵ نفر دانشآموز در سه گروه ۳۵ نفری به نامهای a3ṣa2ṣa1 قرار گرفتند و پیشآزمون پیشرفت تحصیلی، ویژگیهای عاطفی،عملکرد و عزتنفس انجام شد.پیشآزمون پیشرفت تحصیلی(۴۰ سؤال چهارگزینهای)به منظور حصول اطمینان از اینکه هر سه گروه آزمودنی هیچ اطلاعاتی از درس برنامهریزی فردی-تحصیلی ندارند،اجرا شد.پیشآزمون ویژگیهای عاطفی به منظور تشخیص امتیاز آزمودنیها در عاطفهء خودتحصیلی،عاطفهء مربوط به موضوع درس و عاطفهء مربوط به آموزشگاه،انجام و تأثیر متغیر مستقل بر ویژگیهای عاطفی و شناختی مشخص شد.
سپس محتوای درس به روشهای تدریس کاوشگری،سخنرانی سنتی و بحث گروهی تدریس شد به منظور اینکه تحقیق از هرگونه شبهه محفوظ بماند،اجرای روشهای تدریس در سه گروه،توسط یک معلم«آموزشدیده»انجام گرفت؛ضمن اینکه محتوا و طرحهای تدریس همراه با فرمهای ارزشیابی،قبل از اجرا،فراهم شده بود.در این مرحله محقق به عنوان ناظر،روشهای تدریس هر کلاس را مشاهده کردو براساس نتایج مشاهدات،تحقیق را هدایت نمود.
پس از اجرای روشهای تدریس طی ۱۲ جلسهء ۴۵ دقیقهای،پسآزمونی انجام گرفت و عملکرد یا رفتار ظاهری آزمودنیها با اندازهگیری مکرر(دو هفته پس از آموزش،پس از اتمام آموزش و چهار هفته پس از پایان آموزش)با یک پرسشنامهء خودسنجی اندازهگیری شد.به این ترتیب،با اندازهگیری مکرر آزمودنیها،پیشایندها۱۶و پیامدهای۱۷رفتار مربوط،در حد امکان مورد توجه قرار گرفت.
آزمودنیها که مشارکت خود را در پژوهش تا آخر ادامه دادهاند ۹۰ نفر بودند که در هر گروه ۳۰ نفر بهطور مساوی قرار گرفتند.
جدول شمارهء ۱-الگوهای اجرای روشهای تدریس
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
روش تجزیه و تحلیل آماری
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده در این تحقیق،پس از استخراج اطلاعات، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه،تحلیل واریانس دو متغیری و رگرسیون به منظور تعامل متغیرها و همبستگی متغیرها به وسیلهء برنامهء spss برای آنالیز و پردازش اطلاعات استفاده شد.
الف.ملاک شناختی
میان پیشرفت تحصیلی در روشهای تدریس کاوشگری،بحث گروهی و سخنرانی تفاوت وجود دارد.
جدول شماره ۲-نتایج تحلیل واریانس یکطرفهء تواناییهای شناختی به تفکیک متغیرها
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج آزمونهای تحلیل واریانس نشان میدهد که میان پیشرفت تحصیلی در روشهای تدریس کاوشگری،بحث گروهی و سخنرانی تفاوت معنیداری وجود ندارد.ازاینرو، فرضیهء اوّل مبنی بر اینکه میان پیشرفت تحصیلی در روشهای تدریس کاوشگری،بحث گروهی و سخنرانی تفاوت وجود دارد،تأیید نشد.به دنبال فرضیهء اوّل،این فرض که میان پیشرفت تحصیلی در روشهای تدریس و ویژگیهای عاطفی تفاوت وجود دارد،تأیید نشد. در توجیه این دو یافته میتوان به دو دلیل احتمالی اشاره کرد:
اوّل-اثربخشی روشهای تدریس تنها به وسیلهء یک آزمون نهایی مشخص نمیشود؛ چون عوامل مختلفی در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دخالت دارد.
پژوهشهای گذشته دلالت بر این دارد که پیشرفت تحصیلی تحتتأثیر انگیزش،توانایی و معلومات گذشتهء فرد،محیط روانی گروه کلاس،گروه همگنان،محیط خانه و امکانات استفاده از رسانههای گروهی،بویژه تلویزیون،کیفیت و کمیّت تدریس را آشکار میسازد. (کولین هارت،بلوم ۱۹۸۰)،به این ترتیب ترکیبی از هشت متغیر در رابطه با پیشرفت تحصیلی وجود دارد.
دوم-امروزه روشهای پیشرفتهء آماری(تحلیل مسیر و رگرسیون)تأثیر متغیرهای مستقل را بر پیشرفت تحصیلی نشان داده است.در این ارتباط،کیفیت تدریس ۳ درصد پیشرفت تحصیلی را توجیه میکند؛در حالیکه ۷۵ درصد،توانایی و معلومات گذشتهء فرد که بیشترین عامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی میباشد بر پیشرفت تحصیلی تأثیر داشته است. (حیدر علی هومن،۱۳۷۱)
پژوهشهای گذشته و یافتههای تحقیق،فرضیهء اوّل را مبنی بر اینکه«میان پیشرفت تحصیلی در روشهای تدریس کاوشگری،بحث گروهی و سخنرانی تفاوت وجود دارد»، تأیید میکنند.
دوبین و تاوجیا(۱۹۶۸)حدود ۱۰۰ پژوهش انجام شده در طی ۴۰ سال را دربارهء تأثیر روش بحث گروهی و روش سخنرانی بر یادگیری دانشآموزان بررسی کردند.در این بررسی میانگین نمرات دانشآموزان،در دو روش آموزشی،در امتحان نهایی دروس آنها باهم مقایسه شد.نتایج حاصل نشان داد که تفاوت میانگینها برابر صفر است؛یعنی از لحاظ نمراتی که دانشآموزان در آزمون مربوط به دروس خود میگیرند،بین روش سخنرانی و روش بحث گروهی تفاوتی دیده نمیشود.
بوکوسکی(۱۹۶۷)سه نوع روش تدریس را در درس حسابداری ارائه کرد تا میزان یادگیری و پیشرفت آنها را باهم مقایسه کند.نتایج این تحقیق نشان داد که اختلاف معنیداری بین روشهای تدریس وجود ندارد.
نتایج پژوهش معصومی(رسالهء کارشناسی ارشد دانشکدهء صدا و سیما،۱۳۶۲)نشان داد که بین میزان یادگیری شاگردانی که فیزیک را به شیوهء کشف آموختهاند با شاگردانی که این درس را به شیوهء توضیحی یاد گرفتهاند،تفاوت معنیداری وجود ندارد.