محمدحسین زارعی مدیر آموزگار دبستان شهید قدوسی خوزستان
در اواسط آبان ماه سال گذشته بود که تصمیم گرفتم از فصلهای تدریس شده علوم پایه پنجم یک امتحان کتبی بگیرم. بعد از مشخص شدن حد و حدود امتحان با همفکری دانشآموزان تاریخ امتحان را مشخص کردیم هنگامی که برگهها را تصحیح کردم تعداد زیادی از دانشآموزان نمره کمی گرفته بودند. آنقدر عصبانی شدم که به آنها گفتم از کلاس بروید بیرون، لازم به ذکر است که من دو پایه تدریس میکردم دانشآموزان پایه دوم (بنویسیم) داشتند با مشارکت آنها تمرینات بنویسیم را حل کردیم البته هر چند دقیقهای که میگذشت گوشه چشمی به دانشآموزان پایه پنجم میانداختم. بعد از حدود ۱۰ دقیقه تصمیم عجیبی گرفتم، به دفتر مدرسه رفتم و یک توپ فوتبال برداشتم و به دانشآموزان پنجم گفتم حالا که نمیتوانید درس بخوانید بیایید فوتبال بازی کنیم! در حین بازی یونس یکی از دانشآموزان که نمره خیلی بدی گرفته بود توپ را دریپل زد و به دوستش پاس داد و خودش فوراً به گوشهای از دروازه رفته و دوستش نیز توپ را برایش سانتر کرد و یونس توپ را با سر و با زیبایی تمام وارد دروازه حریف مقابل کرد و گل زد. من توپ را گرفتم و به وسط میدان بردم و از همه بچهها خواستم که بیایند و به صورت دایره بنشینند. و بعد پرسیدم: بچهها دیدید یونس چه گل زیبایی زد؟! همه بچهها حرف من را تایید کردند سپس گفتم بچهها به نظر شما کسی که توپ را به خوبی در میدان میگرداند و به این خوبی سر میزند و توپ را با سر آنچنان به گوشه دروازه هدایت میکند که دروازهبان نمیتواند آن را کنترل نماید یک آدم باهوش است یا دارای بهره هوشی کم؟ همه بچهها دهانشان از حرف من باز مانده بود! سپس گفتم یونس تو از فلان بازیکن که در تیمهای باشگاهی و ملی بازی میکند خیلی بهتری میدانی چرا؟! چون او فقط میتواند توپ را با سر به خوبی بزند و هنگام دریبل زدن هر بازیکن مبتدی که باشد هم توپش را میگیرد ولی تو به راحتی هم دریبل و هم شوت و هم سر میزنی، من به تو امیدوارم که در درس هم موفق شوی. بچهها گفتند آقا! یونس پارسال هم در درس ضعیف بوده، گفتم بچهها این دلیل قانعکنندهای برای من نیست و بعد به یونس و بقیه بچهها گفتم فردا من همین سوالات (علوم) را امتحان میگیرم ببینم چه کار میکنید فردای آن روز وقتی امتحان گرفتم تمام بچهها نمرات بالای ۱۵ گرفتند و همین یونس که نمره قبلی او بسیار کم بود ۲۰ گرفت و این کار جرقهای در تحصیل او شد به طوری که از ۴ نفری که از دانشآموزان ما در مدرسه راهنمایی نمونه دولتی امام حسین(ع) شوش شرکت کردند ۲ تا به عنوان دانشآموزان اصلی و ۲ نفر به عنوان ذخیره پذیرفته شدند که یونس یکی از نفرات پذیرفته شده بود و این سبب خوشحالی من و اولیا و خود دانشآموزان شد. |
خاطره آموزشی : خودباوری
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۶ خرداد۱۳۸۹