شوق، اصلی ترین کیفیت برای تدریس

راز تشویق کودکان برای فراگیری زبان در یک کلمه خلاصه می شود: شوق.
آموزگارانی که ذوق و شوق دارند، با نوع حضورشان می توانند به شاگردان خود، چه جوان و چه بزرگسال، نشان دهند که به آنچه آموزش می دهند علاقه دارند و می توانند این علاقه را به زبان آموزان خود انتقال دهند.
اما شوق چیست؟ در فرهنگ لغات به معنی «میل و رغبت فراوان به چیزی» آمده است. ولی از طرف دیگر می توان آن را به شادی روحانی تعبیر کرد، همان احساسی که شاعران هنگام الهام گرفتن اشعار خود دارند. به صورت کلی، شوق حالتی است که فرد در هنگام تماس با معنویت دارد و الهام از وجود او می گیرد.
متاسفانه این شوق به آن اندازه ای که باید در محیط های کاری دیده نمی شود. از دیدگاه شاگردان نیز دو دسته معلم وجود دارد: دسته اول آنهایی هستند که جدی هستند و دسته دیگر آنهایی که جدیت کمتری به خرج می دهند. گروه اول قادراند که شاگردان را جذب کنند، حتی برای دروس سنگین، زیرا که این گروه در محیط آموزشی خود کاملا وارد می شوند و به نوعی در آن زندگی می کنند. آنها واقعا تمایل دارند که دانش خود را به دانش آموزان انتقال دهند. اما گروه دوم به صورتی خود را نشان می دهند که گویی از دانش آموزان خود از کلاس خسته ترند و نتیجه این وضعیت تاسف بار است.
باید به یاد داشت که هرکس برای یادگیری روش خاص خود را دارد. به این ترتیب، حتی با وجود یک معلم خوب، دانش آموزی که میل به فراگیری ندارد، هیچ پیشرفتی نخواهد کرد. پس در حیطه فراگیری بخشی شامل شوق فراگیری دانش آموز است که اراده او را برای فراگیری نشان می دهد. از این رو بهترین معلم هم قادر نخواهد بود در بعضی موارد شاگردانی را که ذوق یا اراده ای برای فراگیری ندارند جذب کند. و این امر نشانگر این واقعیت است که هر فرد برای فراگیری روش خاص خود را دارد و معلم در این میان مقصر نیست. ولی نباید فراموش کرد که نقش اصلی معلم در کلاس، تعیین نیازهای دانش آموزان خود است تا از این طریق بتواند روش های صحیحی را برای آموزش برگزیند.
فراگیری می تواند لذت بسیاری را همراه داشته باشد.همان طور که ذکر شد، هر فرد می تواند روش فراگیری خود را داشته باشد، اما در عین حال، خوشبختانه این امکان وجود دارد که محورهای اصلی روش های فراگیری افراد را دسته بندی کنند و مدل های مشابه یا نزدیک به هم را در یک گروه قرار دهند.
در روش های آموزشی، بعضی افراد به آموزش های تصویری، مانند نمودارها، نقاشی ها و تصاویر واکنش نشان می دهند و اغلب در میان این گروه شنیده می شود که حافظه تصویری خوبی دارند.
گروه دیگر با متون یا نوشتار ارتباط برقرار می کنند و قابلیت حفظ کردن بالایی دارند. بهترین حالت برای به خاطر سپردن
آموزش ها این است که اطلاعات مطابق روش فراگیری دانش آموزان تغییر داده شوند. اگر اطلاعات تصویری هستند، آنها را با کلمات شرح دهیم و اگر شرح هستند آنها را با تصاویر یا نمودارهایی تکمیل کنیم.
این ادغام در معرفی اطلاعات باعث باز شدن دید فراگیری افراد می شود و این امکان را فراهم می کند که حداکثر مخاطب را جذب کند.
برای مثال، آموزگاری که به صورت خصوصی با شاگردی که مشکل تمرکز روی دروس و حفظ کردن آنها داشته است، برای حل مشکل او روش های متعددی را امتحان کرد. پس از مدتی با استفاده از تصاویر متوجه شد که دانش آموز علاقه بیشتری به دروس نشان می دهد و در عین حال موضوعات را آسان تر به خاطر می سپارد. این تغییر روش در آموزش نقطه عطفی بود برای این دانش آموز که توانست از این طریق پیشرفت چشمگیری داشته باشد که خود او را نیز متعجب کرده بود.
پس به این نتیجه می رسیم که در آموزش باید در مرحله اول معلم با نشان دادن شوق خود نسبت به آنچه می آموزد، شاگردان را جذب خود و دروس کند.
این شوق و جذب به او این فرصت را خواهد داد تا بتواند نیازها و قابلیت های دانش آموزان خود را بسنجد و سپس بسته به نوع فراگیری آنان بهترین روش را برای تدریس خود انتخاب کند. نباید فراموش کرد که در بسیاری از حالت ها معلم باید روش های متعددی را باهم ادغام کند تا بتواند نتیجه بهتری بگیرد.
ترجمه: ایما خاکپور منبع روزنامه اطلاعات