نتایج
برای بررسی وضعیت آزمودنی دانشآموز و نمره دهی،میانگین نمرات هر آزمودنی در پاسخ به سؤالات وجود و عدم وجود احساس تعلق به هویت ملی محاسبه و با میانگین هر گروه سؤالات مقایسه گردید:
-در گروه سؤالات احساس تعلق به هویت ملی:میانگین ۴۴/۲۶،انحراف معیار ۳۰/۳،میانه ۶۲/۲۷،واریانس ۹۰/۱۰٫
-در گروه سؤالات عدم شکلگیری هویت ملی:میانگین ۰۳/۲۷،انحراف معیار ۵۱/۲،میانه ۵/۲۷،واریانس ۲۲/۶٫
-برای هر آزمودنی براساس میانگین موجود در هردو گروه سؤالات،نمرهای به شرح زیر منظور گردید.
نمرهء ۲ بیانگر احساس تعلق به هویت ملی،نمرهء ۱ بیانگر احساس عدم تعلق به هویت ملی و نمرهء ۳ بیانگر وضعیت نامشخص یا نامتمایز در تعلق یا عدم تعلق به هویت ملی است.
جدول شمارهء ۲ فراوانی و درصد احساس تعلق و عدم تعلق به هویت ملی را در هریک از دورههای تحصیلی نشان میدهد.
جدول شمارهء ۲-فراوانی و درصد پاسخهای آزمودنیها
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
نگاهی به جدول ۲ نشان میدهد که ۹/۵۰ درصد از دانشآموزان به هویت ملی خود (۲)- Chi-Square
(۳)- Kruskalwalis
(۴)- Mann Whitiney
(۵)- Wilcoxcon rank W.Test
احساس تعلق داشته و ۲/۲۸ درصد کل دانشآموزان به هویت ملی خود ابزار عدم تعلق نمودهاند و ۸/۲۰ درصد کل دانشآموزان در وجود یا عدم وجود احساس تعلق به هویت ملی غیرقابل تشخیص بودهاند.نمودار خطی(۱)احساس تعلق به هویت ملی را در دورههای مختلف ابتدایی،راهنمایی و متوسطه نشان میدهد.
نمودار خطی ۱-تعلق به هویت ملی دانشآموزان
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
دورههای تحصیلی
منحنی فوق نشان میدهد که احساس تعلق به هویت ملی از ابتدایی به راهنمایی و از راهنمایی به متوسطه کاهش مییابد و کمترین مقدار خود را در این دوره نشان میدهد.عدم احساس تعلق به هویت ملی از ابتدایی به راهنمایی و از راهنمایی به متوسطه افزایش مییابد و به بیشترین میزان خود در دورهء متوسطه میرسد.عدم تمایز در تعلق به هویت ملی در
دورهء راهنمایی بیشترین میزان را نسبت به دو دورهء دیگر نشان میدهد.سپس در هریک از دورههای تحصیلی تعلق یا عدم تعلق به هویت ملی مورد بررسی قرار گرفته است.
در دورهء ابتدایی:فراوانی پاسخهای مشاهده شده وجود تعلق(۴۳)بیش از فراوانی مورد انتظار آن(۷/۳۶)است.فراوانی پاسخهای عدم تعلق(۱۶)و نامتمایز(۱۳)کمتر از فراوانی مورد انتظار آنها(۳/۲۰ و ۱۵)میباشد.سپس مقدار X^2 در این دوره محاسبه گردید:
۲۵/۲-م X^2
۹۹/۵-(۲ و ۵%)ب X^2
ب X^2 >م X^2
بنابراین،فرضیهء صفر رد نمیشود و برای اثبات این نظر که دانشآموزان دورهء ابتدایی به هویت ملی خود احساس تعلق دارند،شواهد کافی در دست نیست و به این مسأله به روشنی نمیتوان پاسخ داد.
در دورهء راهنمایی:فراوانی پاسخهای مشاهده شده وجود تعلق(۳۵)و عدم وجود تعلق (۲۰)کمتر از فراوانی مورد انتظار آنها(۷/۳۶ و ۳/۲۰)بوده و فقط در بخش عدم تمایز، فراوانی مشاهده شده بیش از فراوانی مورد انتظار است.برای بررسی معنادار بودن تفاوت خی دو محاسبه انجام گرفت:
۷۷/۰-م X^2
۹۹/۵-(۲ و ۵%)ب X^2
ب X^2 >م X^2
باوجوداین،فرضیهء صفر رد نمیشود و برای اثبات این نظر که دانشآموزان دورهء ابتدایی به هویت ملی خود احساس تعلق دارند،شواهد کافی در دست نیست و به این مسأله به روشنی نمیتوان پاسخ گفت.
در دورهء متوسطه:فراوانی پاسخهای مشاهده شده در عدم تعلق به هویت ملی(۲۵)بیش از فراوانی مورد انتظار آن(۳/۲۰)است و فراوانی مشاهده شده وجود تعلق(۳۲)کمتر از فراوانی مورد انتظار(۷/۳۶)بوده و فقط در پاسخهای نامتمایز است که فراوانی مشاهده شده(۱۵)با فراوانی مورد انتظار برابر است.سپس خی دو محاسبه گردید.
۶۸/۱-م X^2
۹۹/۵-(۲ و ۵%)ب X^2
ب X^2 >م X^2
در نتیجهء فرضیهء صفر رد نمیشود و برای اثبات این نظر که دانشآموزان دورهء متوسطه به هویت ملی خود احساس تعلق دارند،شواهد کافی در دست نیست و به این مسأله به روشنی نمیتوان پاسخ گفت.
در جستوجوی رابطهء معناداری بین هویت ملی آزمودنیها و دورههای تحصیلی ایشان،مجذور خی برای کل آزمودنیها محاسبه گردید.
۷/۴-م X^2
۸۱/۷-(۴ و ۵%)ب X^2
ب X^2 >م X^2
بنابراین،بین متغیر دورهء تحصیلی و احساس تعلق به هویت ملی رابطهء معناداری وجود
ندارد و فرضیه صفر رد نمیشود.همچنین بین متغیر تعلق به هویت ملی و دورههای تحصیلی،آزمون کروسکال والیس که تحلیل واریانس یک متغیری در طرحهای تصادفی و برای دادههایی است که به صورت رتبهای جمعآوری شدهاند،انجام گرفت و نتایج زیر که مؤید نتیجهء مجذور کای است،حاصل آمد.
۰۱۷۴/۱- H
۶۰۱۳/۰- sig
۲- X^2
در نتیجه،رابطهء معناداری بین متغیر دورهء تحصیلی و تعلق به هویت ملی وجود ندارد و نظام آموزشی تأثیر چشمگیری در تعلق به هویت ملی در دانشآموزان ندارد.
از دیگر مواردی که پژوهش حاضر در جستوجوی پاسخ برای آن است،تعلق یا عدم تعلق به هریک از شاخصهای شکلگیری هویت ملی است که شرح آن گذشت.جدول ۳ تعلق به هویت ملی را در هریک از شاخصها در تعلق یا عدم تعلق نشان میدهد.
جدول شمارهء ۳-تعلق به شاخصهای شکلگیری هویت ملی در دانشآموزان
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
وجود و نبود هریک از شاخصها در هریک از دورههای تحصیلی از طریق آزمون من ویتنی و ویلکاکسون رنک انجام گرفت که در نتیجهء این آزمونها U-0 , Z-18 , 2-Tailled P-0/000 و W در فاصله بین دو عدد ۱۶۲۳ و ۴۹۵۰ است.
نگاهی به جدول ۳ نشان میدهد:
۱-احساس رضایت از ایرانی بودن از دورهء ابتدایی به راهنمایی و از دورهء راهنمایی به متوسطه کاهش مییابد.
۲-اعتقاد به توانایی مردم ایران از راهنمایی به متوسطه کاهش مییابد.
۳-علاقه به زندگی در ایران از ابتدایی به راهنمایی کاهش مییابد.
۴-علاقه به میراث فرهنگی از دورهء راهنمایی کاهش و از راهنمایی به دبیرستان افزایش مییابد.
۵-عدم احساس حقارت فرهنگی در برابر بیگانه از ابتدایی به راهنمایی کاهش و از
راهنمایی به متوسطه افزایش مییابد.
بحث و نتیجهگیری
اهمیت و ضرورت شکلگیری هویت ملی در دانشآموزان از بعد فردی و اجتماعی در زمان حال و آینده،ما را به بررسی وضعیت دانشآموزان در تعلق به هویت ملی در آنان واداشت.در هر جامعهای،مطلوب آن است که افراد براساس پیشرفت شرایط سنی و برخورداری بیشتر از تعلیم و تربیت رسمی کشور،به مرور زمان نسبت به فرهنگ ملی و ارزشهای سیاسی بیشتر احساس تعلق کنند۱۴و نظام آموزشی در این زمینه نقش فعالی داشته باشد.به عبارت دیگر،لازم است که هر جامعهای-خواه متجدد و خواه سنتی- رسوم و سنتهای خاص خود را حفظ کند و برای آنها ارزش قائل شود؛از فرهنگ ملی خود حمایت کند و آن را به نظام آموزشی منتقل نماید؛زیرا بدون آموزش،ما فرهنگ خود را فراموش میکنیم و فرهنگهای ساختگی را میآموزیم.۱۵
در بررسی به عمل آمده،چنانکه مشاهده گردید-وجود احساس تعلق به هویت ملی در دورهء ابتدایی تأیید نگردید؛تربیت میهندوستی بر احساس تعلق به گروه و وابستگی به محیط زندگی مبتنی است ولی کودک دبستانی هنوز نمیتواند تعلق خود را به اجتماعی که از خانواده و مدرسه وسیعتر باشد دریابد.۱۶شناخت کودک نسبت به مفهوم میهن، دارای حرکتی از ملموس به انتزاعی است و در دوازده سالگی هنوز پایان نایافته به نظر میرسد(محسنی،۱۳۷۴).با این وصف،براساس پژوهش حاضر در حدود دو سوم از دانشآموزان به هویت ملی خود احساس تعلق کردند،در حدود یک سوم آنان نسبت به هویت ملی خود بیعلاقه بودند یا نامتمایز تشخیص داده شوند.وجود پرسشهایی بالاتر از سطح این آزمودنیها،همچنین میل به پاسخ دادن براساس نظر بزرگتر و عدم شکلگیری کامل هویتهای گروهی در این گروه سنی،میتواند دلایل احتمالی حصول این نتیجه باشد.
عدم تأیید وجود تعلق به هویت ملی در دانشآموزان راهنمایی و بررسی نظریات آزمودنیها نشان میدهد که شکلگیری تعلق به هویت ملی حدود نیمی از پاسخها را شامل میشود و در حدود پنجاه درصد دیگر افراد این گروه به هویت ملی خود ابراز تعلق ننمودهاند.عدم تمایز در هویتیافتگی ملی در این دوره افزایش مییابد که شاید بتوان دلایل آن را بحران هویتیابی نوجوانان در این سنین،خروج از مرحلهء دیگر پیروی و میل به ابراز وجود و مخالفت با نظر بزرگسالان دانست.لازم است در برنامهریزیهای آموزشی و پرورشی و در مؤلفههای تعلیم و تربیت،با توجه به خصوصیات شناختی،
عاطفی و اجتماعی این گروه سنی،تدابیر مناسبی جهت هویتیابی ملی دانشآموزان اتخاذ گردد تا این بحران هویت به از خود بیگانگی منتهی نشود.
کار واقعی شکلگیری هویت در دبیرستان آغاز میشود.در این سنین فرد در حال بازسازی هویت خویش است و زمینهء اجتماعی تجربیات او در تجربهء بحران هویت،نقش مهمی دارد.دانشآموزان پایان دورهء متوسطه را شاید بتوان محصول به بار نشستهء آموزش و پرورش دانست که در طی ۱۲ سال با صرف هزینهء بسیار در بخشهای سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرایی نظام آموزشی حاصل آمدهاند و به مثابهء ثمرهء سالها فکر و عمل آمادهء ارائه به جامعه هستند.علاوه بر این،تعداد کمی از دانشآموزان شانس ورود به دانشگاه و استفاده از تعلیمات آموزش عالی را دارند.لذا در پایان دورهء متوسطه باید این اطمینان حاصل شده باشد که دانشآموز از بعد شناختی و ارزشی،اصول کلی را در مدرسه فراگرفته و به عبارتی فرهیخته شده است و با استفاده از امکانات این مرز و بوم دانش آموخته گردیده و آمادهء خدمت برای این مرز و بوم است.عدم تأیید وجود احساس تعلق به هویت ملی در میان دانشآموزان دبیرستانی،حاکی از آن است که متأسفانه،به رغم اهمیت بسیار این دوره در شکلگیری هویت ملی،احساس تعلق به هویت ملی در این دوره سیر نزولی داشته است.البته این نتیجه در راستای پژوهشهای قبلی است.بدیهی است در شرایطی که فعالیتهای مدارس بیتوجه به فرهنگ ملی و ایرانی بوده است(ملا صادقی، ۱۳۷۸)و دانشآموزان خود نیز متوجه این امر شدهاند و ضعف در توجه به فرهنگ اصیل ایرانی را از دلایل عمدهء جذب به فرهنگ بیگانه میدانند(کفاش و فربدی،۱۳۷۴)،طبیعتا این نتیجه حاصل میشود و دانشآموزان احساس تعلق چندانی به هویت ملی خویش ابراز نخواهند داشت.این امر دلیل کمتوجهی نظام آموزشی به شکلگیری هویت ملی در دانشآموزان یا عدم استفاده از راهکارهای مناسب برای تحقق آن است.
از سوی دیگر،در بررسیهای به عمل آمده در شاخصهای شکلگیری هویت ملی در این گروه نشان داده شد که احساس حقارت فرهنگی در برابر بیگانگان بیشترین میزان را در این دورهء تحصیلی پیدا کرده است و این نگرش در منافات کامل با استقلال فرهنگی است که از اهداف عمدهء بنیانگذار انقلاب اسلامی،امام خمینی(ر ه)بوده است.ما باید با تمام وجود به استقلال فرهنگی برسیم که پایه و اساس کشوری آزاد و مستقل است.۱۷اما متأسفانه مشاهده میشود کودکان که عمدتا پس از انقلاب اسلامی متولد شدهاند،در نظام آموزشی موجود نگرش مثبتی در این زمینه ندارند.همین امر در مورد عدم اعتقاد به توانایی مردم ایران در حل مشکلات خود نیز وجود داشته و در دبیرستان به بیشترین میزان خود نسبت به سایر دورههای تحصیلی میرسد.دلیل عمدهء این امر را شاید بتوان عدم
برنامهریزی و اجرای فعالیتهای آموزشی و پرورشی مناسب برای ایجاد این باور و نگرش در دانشآموزان دانست.متعاقبا از چنین تفکری نمیتوان انتظار پیشرفت و تعالی فردی و زمینهسازی برای پیشرفت و توفیق جامعه و تلاش برای سربلندی کشور را داشت.
علاوه بر این،عدم وجود تفاوت معنادار میان دورههای تحصیلی در زمینهء تعلق به هویت ملی نشان میدهد که بهرهمندی افراد از نظام آموزشی،در افزایش علاقهء آنان به هویت ایرانی،عرق ملی،تفاخر و غرور ملی تأثیر محسوس نداشته و نظام آموزشی نتوانسته است سهم عمدهای در ایجاد آگاهی و تعلق به هویت ایرانی داشته باشد.به نظر میآید در این زمینه دانشآموزان پیروی از سایر منابع شکلدهندهء هویت چون دوستان و همسالان،رسانههای گروهی و…را به برنامههای غیرهماهنگ نظام آموزشی رسمی ترجیح دادهاند.
بدیهی است که ضعف در هویتیابی و شکلگیری هویت ملی از عوامل عمدهء زمینهساز تهاجم فرهنگی است.زمانی که خودآگاهی و خودباوری فرهنگی وجود نداشته باشد و فرهنگ بیگانه بر فرهنگ خودی ترجیح داده شود،بستری مناسب برای پذیرش فرهنگ بیگانه فراهم میشود که از آن غالبا به تهاجم فرهنگی یاد میکنند و”شریعتی” پدیدهء بیهویتی را از حربههای کهنهء استعمار در ایران میداند.۱۸علاوه بر این،فقدان راهبرد(استراتژی)لازم برای نفوذ در مهمترین و تعیینکنندهترین بخش هویتی فرد- یعنی هویت آرمانی-سبب به هدر رفتن بخش اعظم سرمایهگذاریهای فرهنگی ما میشود.از سوی دیگر،عدم شکلگیری هویت آرمانی و مورد انتظار در دانشآموزان امروز نمیتوانند بیهویتی را در جامعهء فردا به همراه آورد و بیهویتی خود منشأ تمام وابستگیهای علمی،اقتصادی،فرهنگی،سیاسی و…خواهد بود.لذا فعالیتهای مدارس باید با هدف هویتبخشی دانشآموزان طرحریزی شود و آموزش و پرورش در زمینهء هویتیابی نوجوانان تدابیر مناسبی را بیندیشد و با اتخاذ روشهای مناسب در حیطهء شناختی و عاطفی،به تقویت تعلق به هویت ملی در دانشآموزان همت گمارد.در مسیر دستیابی به این هدف،پیشنهادهای زیر ارائه میگردد:
۱-در سیاستگذاریهای آموزشی بر اهمیت و ضرورت شکلگیری هویت ملی در دانشآموزان توجه شده و در اهداف مصوب آموزش و پرورش آگاهییابی و تعلق به هویت ملی گنجانده شود.
۲-در برنامههای آموزشی و درسی،شکلگیری هویت ملی و ایجاد خودباوری ملی در دانشآموزان در اولویت قرار گیرد و در هر دورهء تحصیلی برای دستیابی بدان راهکارهای عملی در نظر گرفته شود.
۳-روشهای تقویت حس تعلق به هویت ملی در مؤلفههای مختلف تعلیم و تربیت (کتب درسی،نقش معلم،برنامهریزی درسی و…)به صورت هماهنگ،با هدف آگاهییابی بر هویت ملی و ایجاد احساس تعلق بدان مطمح نظر قرار گیرند.که از آن جمله:
-استفاده از نقش تاریخ در جهت آگاهییابی از توانمندیها و جایگاه برجسته ایران و شکلگیری خودباوری در آنها.
-پرداختن به زبان و ادبیات فارسی،در زمینهء جایگاه آن در سطح جهانی و همچنین استفاده از غزلیات پرشور برای علاقمند ساختن دانشآموزان به سرزمین آباء و اجدادی.
-معرفی میراث فرهنگی و آثار ذوق و هنر مردم در طول تاریخ؛پرداختن به نقش هنر و ایجاد خودباوری و تفاخر ملی.
-توجه به هویتهای قومی و ارزش قائل شدن به تفاوتهای فرهنگی تمام مردمی که نام ایرانی دارند و در پیدایش ایران امروز مؤثرند.
-تبیین رابطهء متقابل دین و ملیت و نقش مقوم هریک در شکلگیری دیگری در ایران امروزی.
-محدود نکردن زمینههای آموزشی و پرورشی شکلگیری هویت ملی افراد به مدرسه و مداومت آن به صورت آموزش مداوم،در طول زندگی و در سالهای پس از مدرسه.
۴-فعالیتهای فرهنگی و فوق برنامهء مدارس مانند مسابقات،برگزاری مناسبتهای ویژه و فعالیتهای پرورشی با هدف هویتبخشی و شکلگیری هویت ملی در دانشآموزان طرحریزی شود.
۵-ایجاد حس تعلق به هویت ملی با شکلگیری احساس رضایت از ایرانی بودن،علاقه به زندگی در ایران،اعتقاد به توانایی ایرانیان و علاقه به میراث فرهنگی کشور و عدم احساس حقارت فرهنگی در برابر بیگانگان همراه شود.
۶-به معرفی فرهنگ ایرانی و ایجاد خودباوری ملی و تعلق بدان،بسنده نشود و دانشآموزان به ارتقا و تعالی این فرهنگ ترغیب گردند.
منابع:
۲ و ۱-کمیسیون بین المللی تعلیم و تربیت،یادگیری گنج درون،انتشارات تزکیه،بهار ۷۶،ص ۲۷۸٫
۳-مرتضی حاجبابایی،آموزش و پرورش و بحران هویت در نوجوانان و جوانان،سومین سمپوزیوم جایگاه تربیت نوجوان و جوان در آموزش و پرورش،۱۳۷۱،ص ۲۵٫
۴-حمید رضا کفاش و محسن فربدی،خلاصه تحقیق بررسی شیوهء مقابله با تهاجم فرهنگی در بین دانشآموزان شهر تهران،مجلهء تربیت،تابستان ۷۵،شماره ۱۰،ص ۱۰٫
۵- Nugent,J.Kevin(1994)The Development of Childrens with their country, Childrens Emvisonments,V 11 n 4,P.281.
۶-آر.ام.گانیه،اصول طراحی آموزشی،ترجمهء خدیجه علیآبادی،ص ۱۳۸٫
۷- The School curriculum:A National Coneern Mussio,J.J.Hducation-canada V 20 n 1,P 11, Spr.1980.
۸- Norwegian National Identity in Recent curriculum Documents.Draft version March 1998- Bjorg B Gundem and Berit Katseth.
۹- Education for Affective Deveolpment,Uncsco,Apeid,Bangkok,1992.
۱۰-منیره ملاصادقی،نقش فعالیتهای فرهنگی مدارس در شکلدهی هویت ایرانی در دانشآموزان، پایاننامهء کارشناسیارشد دانشگاه آزاد،۱۳۷۸٫
۱۱-عباس رحیمینژاد و علی اصغر احمدی،مطالعهء علّی و تحلیلی هویتیابی نوجوانان ایرانی و رابطهء آن با ساخت اجتماعی،اقتصادی و تحصیلی خانواده در دانشآموزان شهر تهران،معاونت پژوهشی وزارت آموزش و پرورش،۱۳۷۴٫
۱۲-نیکچهره.محسنی،گزارش تحقق شکلگیری مفاهیم میهن و بیگانه در کودکان شش تا دوازده ساله، معاونت پژوهشی دانشگاه تهران،۱۳۷۴٫
۱۳-نوشین.یاوری،اقوام و قومیتها در کتابهای درسی،فصلنامهء گفتگو،بهار ۷۳٫
۱۴-اینجمار.فاجرلیند،تعلیم و تربیت و توسعهء ملی،ترجمهء سید مهدی سجادی،انتشارات تربیت،ص ۱۷۲٫
۱۵- Javier,Barros Valero,Under-Secretary of I ligher Education and Scientific Rescarch, Mexico,1995,P.34.
۱۶-دبس،موریس.مراحل تربیت،ترجمهء علیمحمد کاردان،انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۷۳،ص ۶۴٫
۱۷-امام خمینی(ر ه)،صحیفهء نور،جلد ۱۷،انتشارات مرکز نشر امام خمینی،۱۳۶۷،ص ۳۵٫
۱۸-علی.شریعتی،بازشناسی هویت ایرانی-اسلامی،انتشارات آمون،۱۳۷۱٫
پایان مقاله