در زندگی روزمره و در تمام مراحل زندگی،ما با افراد مختلف و متفاوتی سروکار داریم و در انتخاب و به کارگیری کلمات،آزادی عمل داریم و کلمات را برای انتقال پیام خود به فرد مقابل،به کار میبریم و معمولا سعی میکنیم از کلماتی استفاده کنیم تا تأثیر پیام ما را بیشتر کند؛به عنوان مثال میخواهیم با دانشآموز خود در ارتباط با یادگیری صحبت کنیم،به دانشآموز خود میگوییم،مایلید چند کلمهای در ارتباط با درس و نحوهی یادگیری با شما صحبت کنم و دانشآموز برای اینکه،ما از کلمهی«مایلید»استفاده کردهایم و او را اجبار نکردهایم که حتما باهم صحبت کنیم، ناخواسته تسلیم میشود.پس ما میتوانیم از کلماتی استفاده کنیم،که تأثیر پذیری به سزایی داشته باشد.
در زندگی روزمره و در تمام مراحل زندگی،ما با افراد مختلف و متفاوتی سروکار داریم و در انتخاب و به کارگیری کلمات،آزادی عمل داریم و کلمات را برای انتقال پیام خود به فرد مقابل،به کار میبریم و معمولا سعی میکنیم از کلماتی استفاده کنیم تا تأثیر پیام ما را بیشتر کند؛به عنوان مثال میخواهیم با دانشآموز خود در ارتباط با یادگیری صحبت کنیم،به دانشآموز خود میگوییم،مایلید چند کلمهای در ارتباط با درس و نحوهی یادگیری با شما صحبت کنم و دانشآموز برای اینکه،ما از کلمهی«مایلید»استفاده کردهایم و او را اجبار نکردهایم که حتما باهم صحبت کنیم، ناخواسته تسلیم میشود.پس ما میتوانیم از کلماتی استفاده کنیم،که تأثیر پذیری به سزایی داشته باشد.
ما،در انتخاب کلماتی که به کار میبریم،اختیار تام داریم.میتوانیم،کلام پیچیده و تحریک آمیزی را در یک ارتباط به کار گیریم یا با الفاظی روشن،ملایم، دل چسب و ارائهی یک گفتار صمیمانه و مؤدبانه،دلها را نرم کنیم؛بههرحال انتخاب لغات با خود ماست.
در نظر بگیرید،شما به عنوان یک معلم، میخواهیم به یکی از دانشآموزان خود گوش زد کنید که باهم کلاسی خود،رفتار درست و مؤدبانهای نداشته است.میتوانید با عبارات زیر،موضوع را با او در میان بگذارید.«تو با دوستت بسیار زشت و وقیح حرف زدی و باید اصول ادب و احترام را از همین حالا رعایت کنی.»انتخاب و به کار بردن این لغات،نه تنها فرد را به رفع اشتباهات خود برنمیانگیزد؛بلکه سخنان ما،او را میرنجاند؛
فرمان دادن نیز،یکی از موارد برخوردمحکوم به شکست،است.برای اینکه سخنان ما نافذ و مؤثر واقع شود،باید نظریات اصلاحی خود را با کلمات مناسب و در چارچوب زیر مطرح کنیم:«من متوجه برخورد و صحبت تو با دوستت شدم و مایلم باهم چند کلمهای صحبت کنیم.آیا چند دقیقه به حرفهای من گوش میدهی»؟
در چارچوب دو گفتار اخیر،به جای اینکه از ضمیر«تو»استفاده کرده و از زاویهی عیبجویی،او را مورد امر و نهی قرار دهیم،کلام خود را با ضمیر«من» آغاز کردیم و صرفا پیشنهادهای خود را برای پیش برد اهداف از قبل تعیین شده، مطرح کردیم.
چنین برخوردی،دانشآموز را به مساعدت و همکاری،سوق میدهد. فراموش نکنیم که تنها اوست که باید نحوهی برخورد خود را،تغییر دهد و باامر کردن و دستور دادن،کاری درست نمیشود.
احتراز از چنین برخوردهایی،نیازمند مهارت در یک رشته اصول ارتباطی از قبیل:گوش دادن،مبادلهی اطلاعات به نحو احسن و مهارت در حل و فصل مسائل است.
«باهمدلی،به حرفهای طرف مقابل گوش بسپارید و قضایا را از دریچهی چشم او ببینید.
کلمات را دقیق و روان انتخاب کنید:
وقتی ما از کلمهای استفاده میکنیم، خود،بر معنای آن به خوبی واقف هستیم؛ولی دیگران ممکن است معنا و مقصود واقعی ما را برداشت نکنند.
کلمات باید روشن و صریح باشند؛یعنی بتوانند درستترین درونیات شما را به دیگران منتقل کنند.مطلب را مختصر و مفید بیان کنید تا مخاطبان،شوق شنیدن
محمد رضا شفیعی کدکنی
کلمات شگفت انگیز بررسی نحوهی به کارگیری کلمات و تأثیر مثبت آن در انتقال پیام۴۵
تحقیقات نشان میدهد که آدمی تنها قادر است بین پنج تا نه نکته را،در آن واحد،به ذهن بسپارد؛بنابراین با کلمات زیاد،بر بار ذهنی افراد نمیافزایید،فقط آنها را دچار سردرگمی میکنید.
مطلب خود را تا آنجا که میتوانید، کامل بیان کنید.با مطرح کردن سؤال،ببینید آیا منظور شما را فهمیدهاند.از حرکات و اشارات طرف مقابل،میتوان فهمید که اطلاعات شده اندک یا گزاف است.
مؤدبانه سخن بگویید و فراموش نکنید که گفتار،زاییدهی رفتار است.سعی کنید اطلاعاتی را که منتقل میکنید،صحیح باشد و برای جلوگیری از سردرگمی طرف مقابل، مطالب خود را دقیق و ملموس بیان و مطرح کنید.
مفهوم سخنان خود را،به حدس و گمان فرد دیگر واگذار نکنید؛ اگر احساس میکنید منظور شما را نمیفهمند،با دقت به توصیف آن بپردازید.آنگاه با مطرح کردن سؤال، اطمینان حاصل کنید که پیام دریافت شده با پیام ارائه شده،مطابقت دارد.
رعایت این پنج اصل،ما را برای رسیدن به این مهم یاری میدهد:
۱.از کلمات تصویر بسازید
گاهی ارزش یک تصویر،معادل ارزش هزار کلمه است.بیشتر مردم، هنگام اندیشیدن،از تصاویر ذهنی استفاده میکنند.شما هم برای القاء کلام خود،با استفاده از کلمات، تصاویری را در ذهن مخاطبان ترسیم و رنگآمیزی کنید؛
۲.با نشان دادن عکس،اسلاید و فیلم جملههای خود را،حمایت کنید تحقیقات نشان داده که با شنیدن مطلبی،فقط ده تا پانزده درصد آن را به خاطر میسپاریم؛ولی اگر آن را مشاهده کنیم،بین سی تا سی و پنج درصد آن را به خاطر خواهیم آورد.
۳.مثالهایی را به کار ببرید،که آمیخته با داستان و حکایت باشد
مثالهایی که با حکایتهای شیرین و دلنشین آمیخته باشند، مانع خستگی و کسالت شنونده میشوند؛
۴.سخن درخور فهم شنونده باشد هرکس سبک تکلم خاصی دارد. گوینده در مقام سخن،باید صلاحیت و شایستگی فرد را بسنجد و از سطح فرهنگ و نیروی درک و شخصیت وی،آگاه شود و از همان واژهها و سبک تکلم،استفاده کند.این شیوهی گفتار،به شنونده کمک میکند تا حرفها را بهتر بفهمد و پیامها را سادهتر دریافت کند.
۵.نفوذ کلام با استفاده از فن ان.ال.پی
یکی از بارزترین شیوههای نفوذ کلام، شناخت سیستم روحی افراد و تقلید از آن است،برای این کار باید به دقت به افراد چشم بدوزید و به سخنان آنها گوش فرا دهید و ببینید که غالبا،از چه نوع کلماتی استفاده میکنند و چگونه آنها را در قالب الفاظ میریزند؛آنگاه با استفاده از همان نوع کلمات و تقلید از لحن صدا و تغییرات چهره و حتی حالات و حرکات چشمها، به گونهای با آنها صحبت کنید که با نحوهی فکر و عمل کرد ذهنیشان مطابق باشد.این فن را برنامهریزی عصبی- کلامی(ان.ال پی)مینامند؛